سلام دوستان اسم من محمد ۲۶ سالمه ساکن تهران این خاطره های که میخوام بهتون بگم جزئی از زندگی منه وباعث شد سرنوشت من اینطور باشه که بشم یه بچه کونی در واقع معتاد دادن شدم توسط پسر خاله کیر کلفتم.داستان از ۱۶ سالگی من شروع شد که یه پسر تو پر سبزه کون گرد بودم که تا اون موقع فقط توسط دوستام انگشت میشدم میچسوندن بهم به هر بهونه ای یه جورایی خوشم میومد و عکس العملی نشون نمیدادم و دوس داشتم بیشتر ادامه بدن.یادمه تابستون بود همیشه هر سال بعد امتحان خرداد منو پدر مادرم میفرستادن شهرستان تا پیش پدر بزرگ مادر بزرگم و دایی خاله م اینا بمونم سه ماه تعطیلی. شهرستانمون سمت میانه هستش.من یه پسر خاله دارم ۴ سال از خودم بزرگتر به اسم سعید.سعید یه پسر هیکلی قد بلند سفید هستشیه شب که خونه خالم اینا رفته بودم به خاطر اینکه دیگه هوا تاریک شده بود بعد از شام خاله م نزاشت برم خونه مادر بزرگم گفت که بمون جاتون میندازم با سعید میخوابید تو اتاق.اینم بگم که اصلا تو فاز این نبودم بخوام به پسر خاله م بدم فکر شم نمیکردم.خلاصه موقع خواب منو سعید اومدیم خوابیدیم کنار هم شروع کردیم با سعید حرف زدن که سعید همش حرف از سکس میزد یا مثلا کیر راست شدش نشونم میداد از رو شلوار میگفت نگاه چه بزرگه و ازم میخواست که منم بهش نشون بدم قبول نمیکردم.به زور دست منو میبرد سمت کیرش میگفت دست بزن که منم با تهدید اینکه به خاله میگم عکس العمل نشون میدادم ولی فایده نداشت سعید به کارش ادامه میداد.به زور التماس راضیم کرد که کیرمو نشونش بدم وقتی دید خندش گرفت گفت چه کوچیکه از این جور حرفا که میگفت شما بچه تهرانی همتون بلا نسبت دوستان بچه خوشگلید کونی.شلوارمو تا زانو کشیده بود پایین داشت با کیرم بازی میکرد که گفت بزار منم در بیارم تا تو بازی کنی باهاش که با اشاره سر قبول کردم باور نمیشد یه کیر تقریبا ۱۵ یا ۱۶ سانتی ولی کلفت مثل تنه درخت تو دستای کوچیکم جا نمیشد تا حلقه کنم بعد از چند دقیقه که داشتیم با کیر های هم بازی میکردیم سعید سرشو برد سمت کیرم کرد تو دهنش داشتم لذت میبردم که گفت الان نوبت توام میشه ها چیزی نگفتم چون خوشم اومده بود.بعد از سه یا چهار دقیقه نوبت من بود که باید اون کیر سفید کلفت میخوردم شروع کردم تو دهنم بالا پایین کردن تو دهنم که سعید داشت دیوونه میشد و وحشی تر کله منو همش فشار میداد مجبور میشدم تا خایه بکنم تو دهنم در بیارم چند دقیقه ای به این منوال گذشت که سعید گفت مثل بچه ادم برمیگردی صداتم در بیاد با کیرم خفت میکنم من جون داشتم لذت میبردم چیزی نگفتم بلند شد کرم از تو کشو اورد زد به کیرش همراه با تف زدبه سوراخ کونم. مثل وحشیا داشت گردنمو میخوورد سینه هامو فشار میداد کیرشو لاپای کونم عقب جلو میکرد اه اوه میکرد میگفت جرت میدم بچه خوشگل من بیشتر ترسیده بودم ولی دیگه کار از کار گذشته بود همچین که یه متکا گذاشت زیر شکمم کیرشو با هر فشاری بود سرشو کرد تو کونم نفسم بند اومد دستشو گذاشته بود رو دهنم بوسم میکرد میگفت تحمل کن الان درست میشه اشکم در اومده بود نمیتونستم تکون بخورم چند دقیقه ای اصلا تکون نخورد فقط بوسم میکرد کم کم شروع کرد به عقب جلو کردن که واقعا داشتم از درد میمردم به ته کیرش که میرسید کلفت تر بود بیشتر اذیت میشدم ولی سعید منو داشت مثل جنده لاشی میکرد توجه ای به اشکام نمیکرد مثل چی داشت تلمبه میزد از ترس اینکه صدام بیرون نره سرمو مثل وحشی کرده بود تو متکا دیگه درد کمتر شده بود داشتم لذت میبردم خودمو با ریتم تلمبه سعید هماهنگ کرده بودم عقب جلو میکردم سعیدم متوجه شده بود به خاطر همین دستشو از تو سرم برداشته بود گذاشته بود رو پهلو هام تلنمبه میزد.سعید در گوشم گفت من خسته شدم بیا جابه جا کتیم پسر خاله خوشگلم گفتم چطوری؟خوابید گفت بشین رو کیرم اولش به خاطر اینکه درد داشت میترسیدم بشینم با کمک سعید کیرش تا ته تو کونم بود داشتتم مثل یه جنده لاشی ۱۶ ساله بالا پایین میکردم جفتمون خیس عرق بودیم که سعید گفت بازم برگرد به حالت اول تا ابم بیاد اینطوری نمیاد نشستم رو زانو سعید مدل داگی کع بعدها فهمیدم مدل داگی منو خوابوند با کردن کیر کلفتش تو کونم بازم برگشتم به اوج لذت سعید تلنمبه میزد قربون صدقم میرفت در گوشم میگفت میبینی پسر خاله ت چ کمری داره دوس داری بازم بکنتت که اون موقع از ترسم گفتم اره پیش خودم میگفتم دیگه سمتش نمیرم اخرین بار میشه ولی اینطور نشد.سعید بعد از ۷ یا ۸ دقیقه تلنمبه زدن داشت سرعت عقب جلو کردنش بیشتر میشد منو محکم تر فشار میداد که متوجه شدم داره ارضا میشه که یه باره دیدم خوابید روم کونم شد پر اب کیر ۵ دقیقه ای روم خوابیده بود کیرشو هنوز در نیورده بود تکون نمیخورد فقط بوسم میکردکه بعدش کلی ازم تشکر کرد گفت به کسی چیزی نگم قول داد دیگه این کارو نکنه به هفته نکشید باز زیر سعید خوابیده بودم چون خودم کونم میخوارید اونم نه نمیگفت به هر بهونه ای میرفتم خونشون سعید تو هر جا که موقعیتش بود منو میکردکل سه ماه تابستون شدم یه بچه کونی پایان عیار با یه سوراخ کون گشاد که سایز کیر سعید بودبه خاطر اینکه خیلی طولانی نشه داستان بعدی میزارم برای بعد.فقط اینکه بعد اینکه اومدم تهران چون عادت کرده بودم تو مدرسه دانشگاه سربازی به همه دادم واین همش مثوبش پسر خاله م.ببخشید طولانی شد .لطفا فوش هم میدید یواش .ولی به خدا همش واقعیته بازم دنبال یه دوست میگردم که بشه بکنم.نوشته محمد
0 views
Date: June 16, 2019