سلام دوستاناسم من مهدی هست الان18 سال دارم می خوام داستان بچه کونی شدنم را تعریف کنممن خیلی حشری هستم اول دوست داشتم بکنم ولی بعد ها دیدم از کون دادن خیلی حال میده من با پایان دوستام سکس داشتم یه روز تو خونه هیشکی نبود حشری شدم خواستم جق بزنم یکم کیرم را بازی دادم و حشری شدم منم که دوست داشتم وقتی حشری میشم یکی از کون منو بکنه گفتم برم کوچه ببینم ارش تو کوچه هست یانه رش 19 سال داره باهم دوست صمیمی هستیم رفتم ارش را پیدا کردم بهش گفتم بیا خونه ما رفتیم خونه اول دیدم ارش روش نمیشه کاری کنه من به بهانه عوض کردن شلوار شلوارم را کشیدم پایین کم کم روش شد اومد دست زد به کیرم منم به کیر اون دست زدم یه کم همدیگر را مالش دادیم به دوتایی شرتمونو در اوردیم اول گفتم بزار من بکنم ولی ارش نزارشت گفت اول من منم قبول کردم به مدل سگی شدم اومد پشتم کیرشو یواش کرد تو کونم حس کردم یه چیز گرم رفت داخل کونم اگه کسی بچه کونی هست اون می فهمه چی میگم بعد شروع کرد یواش یواش تلنبه زدن بعد تند تند کرد تو کونم کونم حسابی باز شده بود بعد یکم کرد گفت که بیا کیرمو بخور من تا حالا کیر نخورده بودم بار اولم بود کیرش را خوردم داشتم حسابی می خورم که یه هو سالار برادر ارش اومد خونه من که اومده بودم داخل خونه ارش درو باز گذاشته بود تا برادرش هم بیاد تو سالار هم که اومد خونه اونم18 سال داره من شوکه شدم خواستم دیگه سکس نکنم چون من فقط می خواستم به ارش بدم و هیشکی نفهمه ولی دو برادر منو گرفتند و سالار منو از کونم حسابی کرد و ارش هم کیرش ره داده بود تو دهنم بهد ارش خوابید رو زمین و منو کشید روش نوک کیرش را تو کونم کرد و بعد شروع به تلنبه کرد خیلی حای میداد ولی بعد حس کردم یه چیز بزرگ داره کم کم میره تو کنم ولی تو کنم جا نمیشه دیدم سالار هم از پشت داره کیرش را می کنه داخل کونم ولی چا نمیشد سالار با زور کیرش را کرد تو کونم الان توتایی داشتن تلنبه میزدند حس کردم کونم داره پاره میشه اول سالار گفت داره ابم میاد از کونم کیرش را کشید بیرون بهم گفت بخور اول من چندشم شد بخورم چون دیدم کیرش خونی هست و فهمیدم که کونم خونریزی کرده و پاره شده با دستش خونرا پاک کرد بعد گفت بخور منم مجبور شدم بخورم یکم خوردم و یه چیز مثل اب گرم ریخت تو دهنم ابش اومد طعمش نه شیرین بود نه تند ولی یکم تند بود ولی هنوز ارش مونده بود اون هنوز داشت تلنبه میزد یه حو ابشو ریخت تو کونم بعد کیرشو کشید بیرون و من خواستم پاشم دیدک پاهام جمع و جور نمیشه یعنی نمی تونم پا بشم چون کونم اونقدر باز شده بود که اگه دستت را توش می کردی میرفت تو وخیلی هم خون داشت میومد ارش دستمال کاغذی برداشت یکم پاک کرد و ارش اومد کیرم را گرفت با دستش کیرم را بازی داد تا ابم اومد بعو اونا رفتند و من موندم با کون گشاد منم یکم رو زمین مونده بودم بعد پاشدم خونه رو جم جور کردم حسابی حال کردم الانم بچه کونی شد ممنون که خاطره من رو خوندیدنوشته مهدی
0 views
Date: November 25, 2018