بکارتم رو آسون از دست دادم

0 views
0%

سلام به همه دختر پسرهای سکسیاولین باره که داستان مینویسم پس لطفا اگر بد نوشتم ببخشیداین داستان واقعیت تلخ زندگی منه که برمیگرده به 10سال پیش که اونموقع 16 سالم بود و دختر دبیرستانی بودم. با یه پسری آشنا شده بودم به اسم علی و چند وقت از دوستمون میگذشت از اونجایی که من دختر شهوتی هستم باهم سکسهای زیادی داشتیم و اونم از عقب بود من به کسم خیلی حساس بودم و همیشه در حین سکس عادت داشتم دستمو میذاشتم روی کسم که یه موقع کیرش لیز نخوره بره تو کسم ، یکی از دوستهای علی که اسمش حمید بود خیلی از من خوشش میومد منم بدم نمیومد ازش آخه هیکل سکسی و فوق العاده ای داشت . یه روز علی بهم پیشنهاد کرد بریم خونه منم قبول کردم و گفت حمید هم اونجاست ولی از نقشه شون چیزی بهم نگفت منم اصلا فکرشو نمیکردم ک بخوان کاری بکنن خلاصه ما رفتیم و من و علی سکسمون رو کردیم و دراز کشیده بودیم ک علی گفت برم دستشویی و بیام وقتی رفت بیرون چند دقیقه بعدش در باز شد دیدم حمید توی چهارچوب در لخت ایستاده و داره بهم لبخند میزنه منو بگین قلبم از ترس و هیجان داشت می ایستاد اومد افتاد روم و باهام عشق بازی کرد و بعد کرد توی کونم داغون شدم با اون کیر کلفتش. با اینکه سکس از کون زیاد داشتم ولی هیچوقت بهش عادت نکردم و بدم میومد از کون دادن. اون روز پایان شد و سکس سه نفره منو علی و حمید هم اتفاق افتاد تا اینکه یکروز علی زنگ زد گفت خونه خالی دارن و آماده باشم علی اومد دنبالم و رفتم پیش علی دیدم بجز علی و حمید یه پسر دیگه هم اونجاست ک دوست حمید بود و اسمش سعید بود . اصلا نمیتونستم باهاش رابطه برقرار کنم چهره مغرور و بغی داشت. بعد از اینکه ناهار خوردیم سکسم با علی توی اتاقی ک قفلش خراب بود شروع شد بعد از ده دقیقه حمید اومد توی اتاق پیشمون و اونم اومد قاطیمون علی از کون میکردم و لبامو میخورد حمید هم کسمو میخورد و با سینه هام ور میرفت تو اوج بودم (دوستان من یه دختر 16 ساله توی اوج احساسات هست و شهوت ازش میباره هیچوقت با حس و سرنوشت یه دختر بازی نکنید) که یکدفعه دیدم سعید هم اومد داخل خلاصه حمید هم از کون کردم و نوبت سعید رسید دیگه نا نداشتم بریده بودم به حالت سگی منو نشوند و کیرشو کرد توی کونم که کونم سوخت از بس کرده بودن توش و من همچنان دستم روی کسم بود اینقدر وحشیانه و محمکم منو میکرد که دیگه نمیتونستم دستمو روی کسم نگه دارم و دوتا دستامو گذاشته بودم روی زمین ک چشمتون روز بد نبینه کیرش از شدت فشار در اومد و چون کس و کونم خیس بود لیز خورد و سر کیرش خورد در سوراخی کسم. باورتون نمیشه حتی 1سانت هم نرفت داخل ولی از شانس گند من پرده من همون نزدیک سوراخی بود و باعث شد پردم زده بشه و خون بیاد . خیلی شوکه شدم داغون شدم گریه زاری میکردم زار میزدم هر سه تاشون بهت زده و شوکه شده بودن سعید از ترس رنگش مثل گچ سفید شده بود و از شدت شوکه شدت هی میگفت نترس پردت نیست من پردتو نزدم . منم داد زدم خفه شو آشغال . دیگه کاری از دستم برنمیومد هیچکدومشون گردن نگرفتن و علی منو رسوند خونه با اون حال زارم. بله دوستان و این آغاز بدبختیه یک دختر 16 ساله بود .اگر نظراتتون خوب بود از اتفاقهایی ک بعدش افتاد و خانوادم فهمیدن مینویسمبوس باینوشته مانیا

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *