بگو که جنده لاشی من هستی

0 views
0%

سلام دوستای عزیز و سایت داستان سکسی من ( هه لو ) هستم ،البته اسم مستعار با زبان کردی به معنی ( عقاب ) همانطور که گفتم من پسری 17ساله از نژاد کرد ( کورد ) و ساکن شهر مهاباد از آذربایجان غربی هستم با قدی حدود 175 و وزن 65 کیلو و از حدود 12 سالگی مجذوب دختر داییم (با اسم مستعار لیلا )که الان 22 سال دارد با قد حدود 170 و وزن 70 کیلو شدم و همیشه تو خیالم سکس با اون رو تصور می کردم تا روز 26 مرداد نود که تخیلاتم به واقعیت پیوست . دختر داییم پاییز سال 87 ازدواج کرد و الان همراه شوهرش که کارمند است و وضع مالی نسبتا خوبی داره البته به گرد پای بابای من نمی رسه تنها در خانهای زندگی می کنند و لیلا بیشتر وقت ها تنها در منزل است . البته لازم به ذکر است که به علت وضع مالی خوب داییم و شوهر دختر داییم لیلا از نوجوانی دختر آزاد و سکسی بود و من همیشه مجذوب لباس های سکسی و آرایش لیلا می شدم. من روز 26 مرداد ساعت 11 صبح به منزل دختر داییم رفتم تا یک سری وسایل برای مادرم به امانت بگیرم ولی وقتی درب منزل لیلا را زدم و به داخل رفتم متوجه شدم که او تازه از خواب بیدار شده و مشغول تماشای سریال عشق ممنوع از ماهواره است و من نیز همراه او مشغول تماشا شدم اما هر بار که به تاپ و شلوارک جین لیلا و صحنه های سکسی فیلم نگاه می کردم شهوتم هزار برابر بیشتر می شد تا وقتی که لیلا به آشپز خوانه رفت تا برایم آبمیوه بیاره ( البته ماه رمضان بود ولی ما … ) اما ناگهان فیلم به جاهای حساس رسید و لیلا از پشت اپن آشپز خانه به TVچشم دوخت و من نیز به نزد او رفتم و پس از چند لحظه ناخودآگاه انظور که در فیلم دیدم از پشت خودم رو به لیلا چسباندم ولی او از این کار حیرت زده شد ولی معلوم بود که شهوت او از من بیشتر شده چون زیاد به من توجه نکرد ولی من دوباره به او نزدیک شدم و صورتم رو به گونه او نزدیک کردم و بوسیدمش ولی این بار او عصبانی شد و به روی مبل رو بروی Tv در پذیرای برگشت و من هم به دنبالش رفتم و در کنارش نشستم اما پیام بازرگانی شروع شد و لیلا علت کار نا پسند من رو پرسید ولی من جوابی نداشتم جز حقیقت که خواهان سکس با تو هستم بود ولی باز هم مقاومت کرد ولی پس از 20 دقیقه کس کس و شعر گفتن راضی شد که به من حال بده البته به جز کس و کون دادن اما پس از 10 دقیقه لب گرفتن و رو بوسی که پایان آرایش لیلا پاک شد ( نمی دونم وقتی تازه از خواب بیدار شده بود چرا خیلی زیاد آرایش کرده بود ) من پایان لباس هایش که 4 تکه بود رو از تنش در آوردم و لخت جلو ایستاد و من خواستم تا لباس های من رو در بیاره که این کار رو کرد و بعد دوتایی لخت به اتاق خوابش رفتیم و روی تخت 2 نفرش دراز کشیدیم و با کلی کس کس و شعر گفتن راضی به ساک زدن شد و من هم حدود 10 دقیقه با انگشت و زبان مشغول مالوندن کس و کون لیلا و لب گرفتن شدم اما بعد به علت شهوت زیادش راضی شد که من کیر 18 سانتی و کلفتم رو تو کسش بزارم و حدود 5 دقیقه در حالات مختلف کسش رو کردم و از اول تا اینجا 3 بار ارضا شدم ولی دیگه ارضا شدنم حد اقل 20 دقیقه تول می کشید چون کمرم خشک شده بود و هر سه بار آبم رو روی سینه لیلا خالی کرده بودم و خودش هم دو بار ارضا شد. بعدش با کلی خواهش راضیش کردم که کون هم بهم بده ولی چون گفت که به شوهرش هم کون نداده فهمیدم که کونش خیلی تنگه اما به کمک کذم نیوا و آب خود لیلا که کونش رو خیس کرده بود کونش رو هم جر دادم البته اولش جیغی کشید که واقعا وحشتناک بود ولی پس از کمی تلنبه زدن دیگه کونش از کسش هم گشاد تر شد و پس از انکه ارضا شدم و آبم رو تو کونش خالی کردم اندکی استراحت کردیم ولی بعدش کفت باید دوباره کسم رو بکنی که کلی تعجب کردم ولی دلش رو نشکستم و پس از آنکه مقداری برام ساک زد و کیرم حسابی شق شد تا ته کردم تو کسش و شروع کردم به تلمبه زدن تا حدی که لیلا شروع کرد به پرت وپلا گفتن و مانند قبل آه و اوه کردن اما با صدای بلند و من خواستم بگه که جنده لاشی من است و همیشه برای من جنده لاشی میمونه که اونم همه این حرفا رو زد و حسابی بهم حال داد و وقتی که جفتمون ارضا شدیم و آبم رو تو دهنش خالی کردم و آب کسش رو خوردم و کمی هم برام ساک زد ساعت 1245 شده بود و خودمون رو با دستمال کاغذی و دستمال مرطوب که مال پاک کردن آرایشش بود تمیز کردیم و لباس پوشیدم و با هم به گفت و گو نشستیم و خاطرات دوست پسرای دوران مجردیش رو برام گفت اما به گفته خودش جز به شوهرش از کس و به من از کش و کون سکس نکرده بود اما بهم قول داد حداقل ماهی یک بار به من اجازه بده که باهاش حال کنم . این بود یکی از خاطرات سکسی من و لیلا جوووووون در ماه رمضان. امید وارم رضایت شما سایت داستان سکسی ها رو جلب کرده باشم تا خاطره ای دیگر از سکسم با لیلا یا … گوود بای نوشته هه لو

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *