بی طاقت از دوری یار

0 views
0%

سلام به کاربران عزیز و دوست داشتنی سایت داستان سکسی ممنون از نظراتتون راجب داستان قبلی این داستان گی هستش و دوستانی که علاقه ندارن وقتشون رو نزارن خوشحال میشم نظرات بیشتری پای این داستان بزارید و لایک کنیید سپاس گزارمجمعه بود تصمیم گرفتم ی آب و هوایی عوض کنم برم شمال برگردم پس تصمیم گرفتم ی سفر دو روزه ای باشه و سریع برگردم کل جمعه رو تو سایت میگشتم تا ی آدم مطمئن و فاعل پیدا کنم که با اون وقتمو بگذرونم و خیلی وقت بود با کسی رابطه نداشتم دلم بیشتر از مسافرت ی حال اساسی میخواست که مکان خوب جور باشه و بی استرس لذت برد با توجه به پایان نکات بهداشتی ولی هرچقدر گشتم فردی پیدا نکردم همه الکی پیام میدادن فیک بودن یا هر کس مشکلی داشت نمیدونم جور نشد با کسی برم یا کسی منتظرم باشه شنبه شب بود راه افتادم و ساعتای حدود ۹ شب اول جاده چالوس تو کرج بودم اتوبوس بود ولی از قصد سوار نشدم دنبال شخصی بودم که هر چقد وایسادم گذری نبود و فقط تاکسیا بودن و رقمای پرت میدادن تا ۱۲ شب وایسادم میخواستم برگردم کلا خونه چون ی حالی داشتم که ی ماشین Mvm x33 امد و گفت کجا میری گفتم چالوس گفت تنهایی گفتم اره گفت بیا بالا میرسونمت تا جایی دیگه ماشین گیر نمیاد رفتم جلو نشستم و کولرگرفت و رفتیم و شروع کرد از حرف زدن از خودش گفتن و از من سوال پرسیدن که چندسالم دانشجوم چرا صبح نرفتم از این حرفا طرف ی مرد مسن بود با موهای جوگندومی لاغر زیاد نبود پر بود ولی چاق نبود اون حرف میزد و من بیشتر دوست داشتم بدونم لای پاش چی داره و کونم میخوارید قیافشو میدیدم شروع کردم باهاش حرف زدن تا جوری بفهمونم بهش که اگه بخوای من مشکلی ندارم از حرفاش فهمیدم هفته ای ی روز میره رامسر اونجا تنهاس و خلوت میکنه و خانم و بچش تهران هستن اینو که فهمیدم چقد دوست داشتم بزنه ی گوشه ای چیزی تو تاریکی ترتیبمو بده ولی هر کاری کردم اتفاقی نمیوفتاد بالاخره تونستم بحث شوخی رو باز کنم و تو حرفام به پاهاش ضربه بزنم معذرت میخوام هر کسشعری میگفتم بی دلیل مثلا برا لمس رونش میگفتم چه پاهای قوی ورزش میکنی و بی خودی ازش تعریف کردن دیگه داشت حالم بهم میخورد میخواستم بیخیال شم که گفت فهمیدم تو بچه کونی هستی گفتم نه نیستم ولی گاهی مثل الان عاشق طرف مقابلم میشم گفت متاسفم من بدم میاد از رابطه با پسر گفتم مشکلی نداره ببخشید و تو صندلیم اروم گرفتم ی چایی برام ریخت خوردم و خودشم بعد من خورد گفت نمیخواستم ناراحتت کنم من اهلش نیستم ولی ی کاری میتونی برام کنی ؟گفتم چی مثلا گفت از تو شلوار درش بیار بخورش تا اشکش در بیاد همین خوشحال شدم حرفشو شنیدم اروم سرمو گذاشتم رو رون پاشو زیپشو کشیدم اونم کمکم کرد تا شلوارش بیاد پایین یواش کیرش امد بیرون ولی شورت شلوار نمیزاشت کامل بیرون باشه سر کیرشو ی بوس کوچیک زدم با لبام دیدم بدش نیومد و خواهش کردم بزار شلوار و شورتشو بکشم پایین و اون رانندگیشو کنه و منم کارمو کنم کمکم کرد و شلوارش در اوردم و کیرشو لیس میزدم و سریع راست شد خیلی سفت بود کیرش رو به بالا و کلفت و ی رگ گنده وسطش گیرش دراز نبود اصلا ۱۵ الی ۱۶ سانت ولی کلفتیش خیلی خوب بود گوشتی بود ولی نرم نبود مثل ی تیکه اهن شروع کردم براش خوردن نازمم میکرد گاهی تخماش مو داشت ولی حشری بودم براش میخوردم جق میزدم سرشو لیس میزدم نمیدونم چقد طول کشید ولی من دوست داشتم ابش نیاد هیچ وقت وسط خوردن یهو سرمو فشار داد سمت کیرش و ارضا شه خیلی اب ازش میمد یواش بالا پایین میکردم که لذت ببره و دهنم پره اب کیرش شد داشتم اوغ میزدم که تموم شد کل ابش تو دهنم بود که دستمال داد خالی کردم تو دستنالو پرت کردم بیرون لپمو بوسید و تشکر کرد ازم دیگه هیچی نگفت و نگفتم و خوابیدم بهش گفتم رسیدیم بیدارم کنه صبح ساعت پنج بود گفت که بیدارشم و برم چشامو باز کردم دیدم تو ی ویلام و ازم خواست که برم تو گفتم کجاست اینجا گفت ویلامه و دلش نیومده بیدارم کنه و گفت که فردا بر میگرده و اگه خواست باهاش برم قبول کردم رفتیم صبحانه رو خوردیم ی دوری بیرون زدیم لب ساحل رفتیم و موقع ناهار رفتیم ی رستوران در حد متوسط خوردیم و برگشتیم تو ماشین دست میکشید رو پاهام باهم خیلی اوکی بود رسیدیم خونه گفت که لختشم و شدم گفت اگه میخوای رابطه داشته باشیم باید لباسای زنشو نتم کنم و من موافقت کردم و زنونه پوشی کردم براش وقتی لباسارو تنم کردم لباسای زنش تنوعی نداشت ی تاب پیدا کردم با شلوارک تنگ خودم پوشیدم ولی خب ی سری رژ اینا بود سعی کردم خودمو ارایش کنم وقتی برگشتم دیدم دستمو گرفت برد رو تخت و بوسیدن و لمس بدنم منم فقط کیرشو میمالیدم تا گنده شه خیلی خوب گردنمو میخورد التماسس کردم منو بکنه چنگ زد به بدنم و تاب رو پاره کرد سینه هامو فشار میداد من فقط اخ و اوخ میکردم لخت شد کیرشو در اورد براش خوردم و ازم خواست برگردم کیرشو گذاشت رو سوراخم فشار میداد درد داشتم ولی تو نمیرفت با این که درد داشتم دوست داشتم کیرش بره توم چون میترسیدم پشیمون شه خواستم که انگشتم کنه و کونمو چرب کنه و خیلی وحشی دو انگشتی انگشتم میکرد و سر کیرش نازک تر از تنه ی کیرش بود و سرش تا که رفت فشارو بیشتر میکرد و فقط من داد میزدم یواش و اون بی پروا تلمه میزد منو برگردوند و فرقونی میخواست بکنه کیرشو چرب کرد ی بالش زیر کونم گذاشت و پاهامو داد بالا دوربینشم روشن کرد و شروع کرد فیلم گرفتن ازش خواستم تموم کنه گفت نه تو نمیخوای فیلم دادنت رو داشته باشی انقد حشری بودم که مهم نبود برام چیکار میکنه فقط کیرشو میخواستم کارش تموم شد و حالت داگی شدم سوراخم واقعا درد گرفت بود خیلی تایم سکسمون زیاد شده بود توانشو نداشتم کیرشو به اون گندگی تو کونم حس کنم داگی شدم و سوارم شد انگار داگی دوست داشت فریاد میزد و محکم میکوبید تو کونم خیلی سکس باهاش رو دوست داشتم تا اینکه دیدم سینه هامو چنگ زد و فشار داد و از تکون خوردن کیرش و چک سکسیای که به باسنم میزد فهمیدم داره ارضا میشه و کیرشو کشید بیرون و کمی از ابش از سوراخم ریخت بیرون و ی عکس گرفت بعد تمیزم کرد و بغل بغل خوابیدیم عکسارو دیدم باورم نمیشد کونم اونقد باز شده و تعجب کردم و وقتی فیلم دادنمو میدیدم راست میکردم و دوباره هوس کیرش رو میکردم من رو تو ی روز سه بار کرد کارش که باهام تموم شد شرتمو به عنوان یادگاری برداشت و منو برگردوند همونجایی که سوارم کرده بود و شمارمم گرفته که هر هفته باهم بریم شمال و برگردیم.امیدوارم از این داستان لذت برده و لحظات سکسی خوبی رو براتون رقم زده باشه منتظر نظراهاتون هستم 3نوشته FC_ jagh

Date: May 8, 2019

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *