تجاوز در حمام عمومی

0 views
0%

موضوع داستان واقعی من اینطوری شروع شد آن موقع که من هجده سالم بود، حمام خانه ما خراب شده بود، و من مجبور شدم به حمام عمومی سطح شهر بروم، و حمام های عمومی نیز به دو بخش انفرادی و عمومی تقسیم می شود، و بعد صاحب حمام گفت نمره چهار خالی است برو آنجا، و بعد من نیز وارد حمام شدم، و در را بستم و بعد از لخت شدن با شورت مشغول دوش گرفتن شدم، و بعد یکدفعه دیدم که صاحب حمام در را باز کرد و وارد حمام شد، و بعد من اعتراض کردم و گفتم برو بیرون، که دیدم با شهوت به کون من نگاه می کرد ، و بعد گفت که کون سفیدی داری – و من چون شورت اسلیپ پوشیده بودم یک مقدار از کون من معلوم بود – و بعد من دوباره گفتم گمشو برو بیرون، و بعد یکدفعه صاحب حمام به طرف من آمد و بیضه های مرا از روی شورت گرفت، و محکم فشار داد، و درد شدیدی در پهلو های من ایجاد شد، طوری که از شدت درد به التماس افتادم و گفتم ولم کن و صاحب حمام گفت اگر می خواهی بیضه های تو را فشار ندهم باید کون بدهی، و بعد دستش را داخل شورت من کرد و بیضه هایم را محکم گرفت و بعد شورت مرا پایین کشید، و بعد زیپ شلوارش را باز کرد و کیرش را در آورد و از پشت مرا کرد، و تند تند کیرش را داخل کون من فرو می کرد و در می آورد و مرا پر و خالی می کرد، و کیرش را از کون من خارج می کرد و یکدفعه محکم فرو می کرد که از شدت درد من ناله می کردم، و با یک دست بیضه های مرا گرفته بود و محکم فشار می داد ، و با یک دست دیگرش نیز سر کیر مرا گرفته بود و محکم فشار می داد که سوزش شدیدی داشت، و بعد از یک ربع منی خودش را در کون من ریخت و مرا ول کرد، و من از شدت درد روی زمین افتادم، و گفت که اگر بخواهی سر و صدا کنی تو را می کشم، و بعد در حمام را از پشت قفل کرد و رفت و بعد از یک ساعت دوباره آمد و در را باز کرد ، در حالی که من هم کونم خیلی درد می کرد و هم بیضه ها و سر کیرم درد می کرد، و به من گفت که زیر آب ماساژ بدهم تا دردش کم شود، و بعد وقتی که از حمام در آمدم و می خواستم بروم گفت تو نمی خواهد پول بدهی، و من چون فرد خجالتی هستم مجبور شدم بروم، و شکایت نکنم، ولی تا چند روز هم کونم درد می کرد و هم بیضه هایم درد می کرد و بخاطر اینکه سر کیرم را خیلی محکم فشار داده است هنوز هم بعد از چند سال بعضی اوقات درد و سوزش را در قسمت سر کیرم حس می کنم. و به یاد تجاوز وحشتناک صاحب حمام می شوم. این داستان واقعی بود. و امیدوارم برای شما هم اتفاق بیفتد تا بفهمید چقدر عذاب آور است. و از مسوول سایت می خواهم که داستان واقعی مرا در سایت قرار بدهید تا خوانندگان نظر بدهند. و بگویند اگر خودشان در همچنین شرایطی باشند چکار می کنند. نوشته علی

Date: May 28, 2019

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *