تدریس خصوصی ریاضی

0 views
0%

سلامی داستان واقعی از تدریس براتون میگممن معلم ریاضی خصوصی بودمی روز همسایه داییم ی خانومه که قبلا هم باهم چهار شنبه سوری و در دیگر مهمونی ها دیده بودمش و ی خانم مطلقه بود که ی پسر اول راهنمایی داشت از خانم داییم خواست که من برای پسرش درس بدم.خیلی بیحجاب بود و کون گندش همیشه تو مخ من بود ولی چون همسایه داییم بود گفتم رشته و کاری نمیکنم هیچوقت.ی روز من از تدریس بر می گشتم که خانم داییم گفت بیا برای محسن پسر همسایه ی جلسه مجانی درس بده پول ندارن گناه داره گفتم چشم الان میام.رفتم درس بدم زنگ زدم مامانش اومد با لباسهای زیر ی تاپ تنگ و ی شلوار ساپورت تنش بودگفتم اومدم درس بدم محسن هست؟گفت ببخشید نمیدونستم زود میاین رفته حموم زود میاد بفرمائید بنشینید تا من ی قهوه بیارم براتون ،رفت پشت اپن من رفتم گفتم میشه دستام و اینجا بشورم گفت بفرمایید اشکال نداره بعدش دستم و شستم و وقتی برگشتم کون گندش که به چشم خورد در جا گیرم باد کرد و شلوارم داشت میترکید.گفتم هر چه بادا باد رفتم نزدیکش گفتم بزارید کمکتون کنم گفت نه شما بفرمائید من میارم بعد یذره دستام و مالوندم به پهلوش ببینم چیکار میکنه دیدم هیچی نمیگه بعد کیرمو مالاندن به رونش گفت داری چیکار میکنی مهندس الان محسن میاد.گفتم عیبی نداره اگه بیاد صدای درو می شنوی م راحت باش.گفتم چند وقته جدا شدین؟گفت 3ساله،گفتم با کسی نبودین؟گفت نه ،همینطور داشتم بیشتر میمالوندم از پشت چسبیده بودم بهش .چون نمیدونی چی بود ی بادکنک نرم الانم که دارم میگم کیرم باد کردهسینه هاشو از رو لباساش میمالوندم گفت الان محسن میاد گفتم الان درستش میکنم رفتم در حموم و آروم قفل کردم اومدم گفتم خیالت راحت دیگه نمیاد.گفتم زیپمو و بکش پایین کیرمو درآورد گفت اوف چه خبرته این چرا اینقدر بزرگه کرد تو دهنش دمش گرم خیلی خوب میخورد زود آبم اومد تو دهنش سرشو کشید خالی کرد تو ظرف شویی.گفت چی شد؟گفتم خیلی وقت بود که حال نکرده بودم عیبی نداره دوباره بخ ورش یکم خورد و دوباره حشری شدم گذاشتمش رو اوپن و کسشو خوردم اومدیم رو مبل دستاشو گزاشت رو مبل و کردم تو کسش صداش درومد هی آه آه میکرد هی میگفت تند تند بکن و یکدفعه آههههه کشید و ارضا شد و منم در آوردم بکنم تو کونش که پسرش هی در زد گفت مادر گیر کردم مامانش هی میگفت بسته بزار برم الان میفهمه گفتم بزار ارضا شم گفت زود باش تورو خدا گفتم باز کن الان تموم میشه توف ریختم سر کیرم آروم سرشو گذاشتم در سوراخ کونش که گفت آخ گفتم پدر چته هنوز سرشه آروم یکم فشار دادم داش میرفت تو لامصب خیلی تنگ بود.یواش جلو عقب کردم گفتم شل کن دیگه تمومه کیرم که تا آخر رفت تو همون طوری خابوندمش رو موبل بعد آبمو ریختم توش.گفت چرا ریختی در بیار گفتم عیبی نداره هیچی نمیشه.بعد زود جم کردیم خودمونو رفت حموم و باز کرد گفت در گیر کرده بود. پسرش اومد بیرون و مامانش قهوه رو داد خوردیم و بعد رفت بیرون منم درس دادم چه درس دادنینوشته ج.حشر

Date: December 1, 2019

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *