تری سام دو تا جنده بسیار شاخ که فقط کون میدن
سلام به همه دوستانم مهرادم و 29 سال سنمه. داستانم خاطره تلخیه ولی فکر می کنم تجربه خوبیه که کسی تکرارش نکنه. من توی بیمارستان کار می کنم. یه منشی داشتیم که چادری بود و قیافه خوبی هم داشت. اوایل زیاد محل نمیدادم بهش ولی یه روز که داشتم رد میشدم گفت عطرت چه خوبه میشه بیای نزدیکتر؟منم رفتم نزدیک تر بهم گفت عالیه آدمو یه حالی می کنه. گفتم چه حالی گفت بماند. من که این پا دادنو دیدم تو دلم آشوب شد که باید بکنمش ولی اینکه شوهر داشت باعث شد مدام عقب بکشم و طرفش نرم. بعد از یکی دوماه یه روز خیلی اتفاقی وقتی توی بیمارستان نبودم با گوشی خودش به یه بهونه کاری بهم اس ا
م اس داد. من کلا دیگه فنرم در رفت و اون روز سه ساعت باهاش اس ام اس بازی کردم. بهش گفتم بیا تلگرام ولی گفت شوهرش بهش شک داره و فرداش واسم تعریف کرد که به یکی دو نفر داده و شوهرش شک کرده و خیلی بهش گیر میده. اس ام اس بازی ما به سکس رسید و منو حسابی هوایی کرد این زن. یکی دوبار گفت عذاب وجدان گرفتم و بیخیال شیم منم قبول میکردم اما هربار دوباره برمیگشت و منم دوباره لاس میزدم و هر روز وقتی از جلوش رد میشدم اس ام اس سکسی میدادم بهش. یه روز موقع رفتن بهم گفت میشه منم برسونی خونمون؟ همین نزدیکیاس. منم که انگار منتظر بودم و مغزم کار نمیکرد گفتم باشه. توی مسیر بودیم
گفت برو کوچه خلوت منم مثل آدمای جادو شده رفتم. تا پارک کردم شروع به لب گرفتن کرد و زود کیرم از شلوارم درآورد و شروع کرد به ساک زدن. منی که دو سه ماه از آخرین سکسم میگذشت رو ابرا بودم.بعد از 10 دقیقه اصرار کردم که بکنمش. با کلی خواهش صندلی رو خوابوندم و بدون هیچ معطلی کیرمو گذاشتم توی کسش که کاملا خیس بود. آنقدر هیجان داشتم که کلا 5 دقیقه هم دووم نیاوردم و آبمو توی کسش خالی کردم. با هزار بدبختی داروخونه پیدا کردیم و واسش قرص اورژانسی خریدم و رفت خونشون. وقتی میرفت خونه بهم پیام نمیداد چون شوهرش چکش می کرد اما اون روز پیام داد که کیرت عالی بود و سکس خوبی بود.بعد از 20 دقیقه من جواب دادم فرصت شه میارم خونه خودم و جرت میدم. بعد از یک دقیقه پیام داد بیا خونمون شوهرم نیس. بهم گفته بود شوهرش ظهر میاد. من با اینکه خسته بودم قبول کردم. وقتی رفتم در خونه یک لحظه به خودم گفتم نکنه تله باشه. ولی زنگ زدم و در باز شد. در آپارتمان باز بود. تا وارد شدم یکی با چاقو افتاد روم و تا تونست منو کتک زد. شوهرش سر اس ام اس آخر سر رسیده بود و اس ام اس آخر منو دیده بود. خدارو شکر که نفهمیده بود زنشو کردم. بعد از کلی کتک قبل اینکه به ذهنش برسه تمام پیاماشو پاک کردم. بابای پسره هم اومد و گوشی و مدارک رو ازم گرفتن حسابی هم منو زدن که انگشت و س
ر و آبروم شکست. زیر بار هیچی نرفتم و گفتم راننده اسنپم. انگار معجزه بود که منو نکشتن و ولم کردن ولی گوشیمو شکستن و بعد از یه ماه دوندگی و تهدید بالاخره مدارک پس گرفتم و عبرتی شد که سراغ زن شوهردار نرم. در ضمن به خاطر اینکه با کاندوم نکرده بودم عفونت بیضه گرفتم حسابی. ببخشید طولانی شد. فقط خواستم بگم اینو تا اگه ذره ای وسوسه شدین سراغش نرین.