تری سام مرد کونی با زنه جنده
سلام دوستان. این داستان نیست، بلکه یک خاطره و راز شیرین برای من که هنوز هم وقتی بهش فکر میکنم راست میکنم و آب شهوت کیرم و خیس میکنه. بجز اسم خودم همه چیز مو به مو واقعیت داشته.
من ساسان هستم. سن کمی داشتم که با خانوادم عازم اروپا شدیم و چون اون موقع شرایط پناهندگی اسکاندیناوی خوب بود به توصیه یکی از دوستان خانوادگی مون به نروژ مهاجرت کردیم. از لحاظ ظاهری پسر خوش برو روئی هستم. قدم ۱۷۰، وزنم اون موقع ۶۵ بود و بدن خوبی داشتم. خیلی وقت ها از طرف دوستان وقتی تو یه پوزیشن قرار میگرفتم که کونم خودش و نشون میداد می شنیدم که تیکه میندازن چه کونی داری. من هم همیشه فحش میدادم یا جوابشون مثل خودشون تحویلشون میدادم. اصلا تو خط گی نبودم.
بعد مدتی وارد یک دوستی عشق و عاشقی با دختری شدم که از هر لحاظ سکسی و شهوتی بود. جایی نبود که من این دختر و نکرده باشم. اون هم پایم بود و تو سرما و گرما تا میدید راست کردم میکشید پایین و ما رو از خجالت در می آورد.
نمیخوام زیاد برم تو جزئیات ندا که موضوع اصلی لوس بشه. بعد از چند سال فهمیدم ندا بهم خیانت کرده و ازش جدا شدم. جدا شدن از ندا ضربه بزرگی بهم زد. دخترا دیگه به چشمم نمی اومدن و ازشون نا امید شده بودم. وقتی فیلم پورن می دیدم همیشه آخرش ختم میشد به فیلم های گی و جق زدن. بعضی وقتها جلو آیینه خودم و کج میکردم که کونم و ببینم و پیش خودم فکر میکردم چقدر حیف که این کون دست نخورده بمونه. باور میکنید که انقدر حشرم زده بود بالا که با دیدن کون خودم تو آیینه راست می کردم. چون با خانواده زندگی میکردم برام سخت بود ولی با همه این ها دلم و زدم به دریا و یه دیلدو خریدم و تو هفت سوراخ قائمش کردم.
دیلدو پشتش مکنده داشت و محکم رو جاهای صیقلی سفت میشد. به سرش نرم کننده میزدم و به سوراخ خودم هم میمالیدم. خیلی آروم آروم حولش میدادم تو و عقب جلو میکردم. انقدر تنگ بودم که تا ۲ دفعه اول فقط همون سرش رفت تو و تا آخر نتونستم بکنم تو چون درد داشت. دفعه سوم خودم و قشنگ شستم و سر تا پام و شیو کردم. انگار می خواستم خودم و واسه داماد آماده کنم. به دیلدو کاملا نرم کننده زدم تا تهش و به خودم هم زدم و کمی انگشت وسطم و کردم داخل که خوب نرم بشم. دیلدو رو زمین چوبی چسبونده بودم و خودم به حالت بر عکس روش قرار دادم و یواش یواش بالا پایین کردم. دیگه درد نداشت ولی وقتی سرش کاملا رفت تو احساس میکردم داره کونم باز میشه. انگار کونم داشت یواش یواش دیلدو رو قورت میداد. تا آخر رفته بود تو و من بالا پایین میکردم. کیرم شق شق شده بود و شهوت چشمام و گرفته بود. همینکه دستم و گذاشتم رو کیرم که جق بزنم یک دو سه آبم پاشید، نتونستم دیلدو تو خودم نگه دارم چون اون لحظه کونم سفت و بسته شود و به جلو پرت شدم. حس خوبی بهم دست داده بود و این آغاز ادامه دادن ماجرا جویی من شد.
شروع کردم تو سایت های چت گی دنبال یکی گشتن که باهاش بتونم یه سکس واقعی داشته باشم. بتونم گرمای کیر شو تو خودم حس کنم. شهوت و تو چشماش ببینم و باهاش ارضا بشم. تا اینکه با یکی آشنا شدم به اسم مارتین. اون موقع من ۲۱ سالم بود و مارتین ۳۳ سالش بود. یک نروژی اصل بود و خیلی با ادب و محترمانه تو چت حرف میزد. خونه ما نزدیکی نوردفوردید بود و مارتین تو شهر بندری برگن زندگی میکرد. با هم حرف زدیم و بهش گفتم من مشکلی برای طی کردن این مسافت ندارم که ببینمش. اون هم که تنها زندگی میکرد و براش فرقی نمی کرد. خودش بعدا بهم گفت فکر نمی کرد این راهو من برم تا ببینمش. ولی برای من بهترین موقعیت بود. چون هم اون وطنی نبود و هم خیلی با خونه ما فاصله داشت. برای یک بار هم که شده باید امتحان میکردم. شماره رد و بدل کردیم و بهم گفت فردا بیا. فرداش خودم و آماده کردم و کل بدنم و تیغ زدم. شده بودم عین یه مرغ پوست کنده. رفتم و قطار گرفتم و راه افتادم. قبلش تایید کردم که دارم میام که سر کارم نذاره. باید ۶ ساعت تو قطار میشستم. خلاصه رسیدیم و بعد ۱۰ دقیقه با ماشینش اومد دم ایستگاه قطار و من سوار شدم و با هم کمی حرف زدیم. بهم گفت استرس داری، گفتم نه. گفت کجایی هستی و من خودم و ترکیه ای معرفی کردم. دستی رو زانوم کشید و منم دستم و گذاشتم رو دستش. دستم و گرفت و گذاشت رو کیرش و عقب جلو کرد. اولین بار بود به یه کیر واقعی دست میزدم. معلوم بود از زیر جینی که پوشیده گنده هستش. در حالی که رانندگی میکرد باهم حرف میزدیم و من براش می مالیدم. تا ۱۰ دقیقه بعد به خونش رسیدیم. یه خونه چوبی ۲ طبقه و شیک داشت. وقتی وارد شدم همه جا تر و تمیز بود و یه تابلو بزرگ کشتی رو دیوارش بود. گفت چیزی میخوری. گفتم اگه شراب هست. یه لیوان برام شراب سفید ریخت و من خوردم ولی خودش نخورد. ناهار خوری و آشپزخونه اوپن پایین بود. بهم گفت بریم بالا و من قبول کردم. رفتیم بالا که اطاق پذیرایی با مبل و تلوزیون اونجا بود. دیدم پیانو و کلی سی دی داره. بهم گفت که ساز می زده و از باباش یاد گرفته. معلوم بود آدم با اصل و نسبی و این من و خوشحال کرده بود. خیلی شش تیغ کرده بود هم تمیز لباش پوشیده بود و خونش هم داشت از تمیزی برق میزد. ازم پرسید دوست داری فیلم ببینیم که منم گفتم عالی. درآورد یکی از فیلم های فاینال دستینیشن رو گذاشت و بغل دست من نشت تا ببینیم. ۱۰ دقیقه از رو فیلم گذشته بود که من دستم و گذاشتم رو پاش. بهم گفت می ترسی؟ منم گفتم آره و خودم و جا کردم زیر بغلش و خودم و چسبوندم بهش. یه پتو انداخت روی من و رو پاش. من دیدم موقعیت جور و دکمه شلوارش و باز کردم و خواستم شلوارش و در بیارم که خودش و داد بالا تا راحت در بیاد. شرت و شلوارش و با هم کشیدم پایین و زود نشستم بین پاش که باز کرده بود، جلوش روی زمین. پتو رو کشیدم رو سرم و تو این لحظه کیرش جلو چشمام بود. کیرش از دیلدویی که من داشتم بزرگتر بود. قشنگ بیست سانت میشد و کلفت و رو به پایین بود. کیرش نیمه بیدار بود، سرش و بوس کردم و کم کم کردم تو دهنم. فقط دهنم و عقب جلو نمی کردم. قشنگ براش میک میزدم و مثل یه آبنبات چوبی بزرگ باد کش براش مینداختم. تا قبل از این فقط رو دیلدو خودم و رو موز تمرین ساک زدن کرده بودم. تا جایی که میتونستم میکردم تو دهنم و عقب جلو میکردم. از دهنم در میاوردم و از بالا تا پایین لیس میزدم تا به تخمش برسم. تخمش کمی مو داشت واسه همین یکی دوبار بار میکش زدم و باد کش انداختم و کشیدم بیرون و دوباره رفتم سر کیرش. زبانم و گذاشتم ته کیرش و آروم تا بالا لیس میزدم و بوس میکردم تا رسیدم به سرش و دوباره دو لوپی براش خوردم. صدای آه و اوهش بلند شده بود. پتو رو زد کنار و من و نشوند جای خودش و اون نشست رو زمین و برام ساک زد. کیر من ۱۵ سانت به حالت شق و کلفتیش هم کاملا معمولی. بعد دو دقیقه دراز کشید رو زمین و ازم خواست که دوباره براش ساک بزنم .تو این لحظه ازش خواستم که برم دستشویی. رفتم اونجا کاملا لخت شدم و تو وان حموم مقعدم و کاملا شستم. وقتی برگشتم اطاق تاریک بود و فقط چراغ فیلمی که پخش میشد اطاق و روشن نگه داشته بود. مارتین مرد قد بلند و خوش اندامی بود. فکر میکنم بین ۱۸۵ تا ۱۹۰ میشد. من جلوش جوجه بودم. چون قبلا توافق کرده بودیم که با کاندوم سکس داشته باشیم ازش پرسیدم کاندوم داری؟ به یه حالتی گفت نه یادم رفت بخرم. من پاک هستم تو چی؟ من گفتم این اولین بار من.
بهش اطمینان کردم که راست میگه و با چیز هایی که دیده بودم مطمئن بودم آدم تمیزی یه و از طرفی دیگه راح برگشتی از اینجا واسه خودم نمیدیدم. از یه طرف مطمئن شدم که اونم به من اطمینان داره که پاک باشم واسه همین می خواد بدون کاندوم با هم سکس داشته باشیم. از بغل شروع کردم براش خوردن و بعد نشستم لای پاش و براش ۱۰ دقیقه ای ساک زدم. چون براش خوب ساک میزدم اگه ولش میکردم باید براش تا نصف شب ساک میزدم. منم زرنگی کردم و خودم و تو موقعیت ۶۹ قرار دادم که اونم برام ساک بزنه. یک دقیقه هم ساک نزده بود که حس عجیبی بهم دست داد. مارتین داشت سوراخ کونم و لیس میزد و زبونش و رو سوراخم میکشید و بالا پایین میکرد. این کارش باعث شد من محکم تر براش ساک بزنم. وقتی قشنگ سوراخم و خیس کرد یه دونه زد رو کونم، منم وقتی داشتم سرم و میاوردم بالا یه توف خوب رو سر کیرش کردم تا قشنگ لیز بشه.
به حالتی که چشم تو چشم باشیم رفتم رو کیرش و مثل همون دیلدو یواش یواش کردمش تو و شروع کردم بالا پایین رفتن. تا وسط خوب رفت ولی خیلی فشار بهم اومد که جا باز کنه و تا ته بره تو. فکر نکنم تا حالا همچین کون تنگی کرده بود. چشماش داشت از جا در می اومد و نمی تونست چشمش و از رو کون من برداره. چند دقیقه ای بالا پایین کردم که زانو هام گرفت. پاشدم با دستمال کشیدم رو کیرش و دوباره ۲ دقیقه براش خوردم و ایندفعه بر عکس نشستم رو کیرش که کونم طرف صورت اون باشه. شروع کردم به بالا پایین رفتن و عقب جلو کردن که سر و صدای مارتین بلند شده بود. هی میگفت خدای من، خدای من، چه کونی، بی نظیر و از این جور چیزها. بعد چند دقیقه گفت آبش داره میاد و منم انگار که نشنیده باشم به کار خودم ادامه دادم تا صدای آه و نالش اطاق و پر کرد و دوتا دستش و محکم گرفت به کمرم و فشارم داد به سمت پایین و خودش و خالی کرد توم. گرمای آبش و تو خورم حس میکردم. خودم و هول دادم به جلو و کیرش که کوچیک شده بود لیز خورد بیرون و منم دویدم طرف وان حموم و نشستم اونجا و خودم و با آب شستم.
خیلی راضی از اینکه مارتین و ارضا کردم برگشتم تو اطاق که دیدم و ایستاده، دستش و انداخت رو شونم و من و بغل کرد و گفت چه کون باحال و حبابی داری. کون حبابی یه اصطلاح نروژی عین کون تاقچه ای ما. منم رفتم تو بغلش و دیدم که خواست بوسم کنه. اولین بار بود این کار و می خواستم بکنم. چشمام و بستم و یه لب فرانسوی قشنگ ازش گرفتم. تا قبل از این لب دادن به مرد برام چندش بود، ولی با این لب کلی به وجد اومده بودم. کمی دیر وقت هم شده بود و مارتین گفت بریم بخوابیم. من قبول کردم و اون راه اطاق خوابش رو به من نشون داد. همون جور لخت بدون اینکه شورت بپوشیم دوتایی رفتیم زیر لحاف. اطاق خوابش هم مثل بقیه جاها تمیز و مرتب بود و یه تخت دو نفری داشت. هنوز جفتمون از امشب سیر نشده بودیم. قبل از اینکه من حرکتی کنم اون یه نیم دور زد و دستش و گذاشت رو شکمم. منم از زیر لحاف دستم و انداختم رو کیرش که خواب رفته بود و یه کم بالا پایین کردم. بهم گفت اینجوری بیدار نمیشه. من هم خودم و سور دادم به پایین و صورتم و رسوندم به کیرش. شروع کردم دوباره با ولع براش خوردن. چیزی طول نکشید که کیرش عین موشک کنکورد سفت و سنگ شد. فکر میکردم شاید این آخرین بار باشه و با این فکر نمی تونستم دل از خوردنش بر دارم. احساس کردم خیلی حال کرده، کیرش تو دهنم تکون میخورد. زیاد طول نکشید بهم گفت دوباره برم روش که از درد ماهیچه های رون پام شکایت کردم. با دستش راهنماییم کرد که به حالت داگی قرار بگیرم. یکم کونم و برام خورد و یه توف انداخت رو سوراخ کونم و یه دونه هم رو کیر خودش. منم نفسم و دادم بیرون و ماهیچه هام و شل کردم. خیلی تو کارش استاد بود و بدون اینکه دردم بیاد یواش یواش کرد توش. بعد چندتا تلمبه زدن سرعتش و زیاد کرد، بعد من خودم و جلو عقب کردم و سعی کردم یه رقص کون براش اجراع کنم در حالی که داره من و میکنه. بلند بلند داشت آه و آه میکرد و بعد چند دقیقه بعد ازم پرسید کجا دوست دارم آبش و خالی کنه و من بهش گفتم رو کونم. چند تا با دست راستش زد رو تپلی کون راست من و سریع پاشد و خودش و خالی کرد رو چاک کونم. شدت پاشیدنش تا وسط کمرم هم خیس کرده بود. دوتایی رفتیم دستشویی و ایندفعه فقط با دستمال خشک کردیم و برگشتیم رو تخت. یه لب کوچولو ازش گرفتم و دوتایی خوابیدیم.
ساعت هفت صبح بود که دیدم داره باهام بازی میکنه. قرار بود ۸ دوتایی از خونه بزنیم بیرون. همون جوری از خواب پا شده دیدم سیخ کرده. ول کن من نبود این مرد، معلوم بود بهش خوش گذشته. منم رفتم پایین و شروع کردم براش خوردن و به ۱۰ دقیقه نرسیده بود که گفت آبش می خواد بیاد. دیشب خیلی دیرتر هر دوبار ارضا شده بود. نمی دونم چی مصرف کرده بود ناقلا. منم بی اعتنا به ساک زدن ادامه دادم تا گرمی آبش و تو دهنم حس کردم. اولش زیاد بود نتونستم قورت بدم واسه همین خالی کردم رو کیرش و بقیه قطره های ته موندش و میک زدم و خوردم و براش لیس میزدم. انقدر به وجد اومده بود که آخرش کمرش و بلند کرد از رو تخت و گفت خدای من، بسته. پاشدم رفتم دستشویی و شروع کردم آب قرقره کردن. ولی لجزی آبش از دهنم نمی رفت. یه مزه شوری داشت. خودم و تو آیینه نگاه میکردم و فکر میکردم یه شبه به همه فانتزیهام رسیدم و حس خوشحالی عجیبی داشتم. بعد دوتایی رفتیم پایین و یه کاسه کورنفلکس خوردیم و موقع اومدن بیرون بغلم کرد و یه لب کوچیک ازم گرفت و گفت می خواد دوباره ببینتم. ساعت ۸ بود که راه افتادیم طرف ایستگاه قطار و من و اونجا پیاده کرد و خودش برگشت. بعد از اون ۶ یا ۷ بار دیگه من مارتین و دیدم در طی ۶ یا ۷ سال. یک بار بدون آماده سازی کیرش و خشک خشک فشار داد تو کونم و من خر هم دردش و تحمل میکردم. بعد از اینکه چند بار تلمبه زد دیدم دردش و نمی تونم تحمل کنم که وقتی کیرش و در آورد دیدم کیرش پر از خون شده. لخته های خون از کونم چکه میکرد و کلی ترسیده بودم. کش کونم اونجا جر خورد و خوشگلی خودش و از دست داد ولی کونم هنوزم که هنوز تنگ. بجز مارتین من با ۳ تا مرد نروژی دیگه هم سکس داشتم، هر کدوم یک بار. ولی هیچکدوم مثل دفعه اول بهم حال نداد. یه مدت طولانی دوباره دوست دختر پیدا کردم و هنوز هم باهاش هستم. حس کون دادن دیگه ندارم ولی دوست دارم کون کوچیکتر از خودم رو بکنم اگه تاقچه ای و قشنگ باشه. یک پسر ۱۹ ساله هندی هم ۲ سال پیش کردم که خیلی بهم حال داد و تنگ بود.
حالا دیگه راز من و جامعه شهوانی میدونه. قضاوت با شما.