تعبیرخواب شیطان

0 views
0%

باسلام به همه من امین 29سالمه وخاطره ای که میگم زمانیه که 18سالم بود یه خواهردارم که 1سال ازخودم کوچیکتره و دخترسر به زیر و آرومیه اون موقع همسایمون یه پسر داشت که 5‎-6‎سالی از من بزرگتر بود ولی من علیرغم مخالفت شدیدخانواده مخصوصأ مادرم اینقدر باهاش صمیمی بودم که اگه میگفت بمیر میمردم و یک دوستی عمیق و نامتعارفی میانمون شکل گرفته بود اما مخالفت اونا برا سنش نبود بلکه این آقامحسن همه نوع کارخلافی انجام میداد از فروش مشروبات و موادمخدر تا ورق بازی و چیزایه دیگه یه مدتی بود به منم حشیش میداد و اکثرأمن میرفتم خونه اونا یروز مادر و پدرم رفته بودن خونه خواهربزرگم شهرستان و منوخواهرکوچیکم خونه بودیم منم آزادانه میرفتم خونشونیکروزکه پیش هم بودیم دیدم پکره ازش پرسیدم امروز چته گفت دیشب خواب بدی دیدم اثرات اونه گفتم چه خوابی؟گفت نگم بهتره حالت میگیره من که تحت تأثیر مواد کنجکاو هم شده بودم کلی قسم خوردم ناراحت نمیشم گفت دیشب خواب دیدم باخواهرت سکس میکنم صبح که بلندشدم اینقده آب ازم اومده بودکه نمیتونستم تکون بخورم من قبلا دوباری تصادفی تو حین ادرارکردن کیرشو دیده بودم برعکس قدش که کوتاه بود کیر فوق العاده بزرگ وکلفتی داشت که سریع مجسمش کردم راستش با گفتن خوابش خیلی تحریک شدمو برا اینکه بفهمه دلخورنیستم گفتم پس دیشب حسابی آبجیمو انداختی زحمت اونم سرشو پایین انداخته بود در حالیکه بلند میشدم گفتم خیرباشه و رفتیم بیرون شبا که خواهرم میخوابید درو باز میذاشتم تا بیاپیش هم باشیم صبح زودم میرفت اون شبم بعدازکشیدن مواد رفتم دستشویی که بخوابم دیدم تلویزیون روشنه نگاه کردم دیدم خواهرم خوابش بردهتلویزیون روخاموش کردم اومدم چراغ رو خاموش کنم یهو چشمش افتاد به خواهرم دیدم تکمه بالایه پیراهنش بازشده بودوچون هواگرم بودوچیزی زیرش نپوشیده بودیکی ازپستوناش معلوم بود قبلش چون بچشم بچه نگاهش میکردم دقت نکرده بودم ولی حالااندامشو دقیقترنگاه میکردم کاملأ زنانه و دیگه خواهرم آماده آمیزش بامرد بودیهویه فکری به ذهنم رسیدسریع رفتم و به محسن گفتم میخوای خوابت تعبیربشه گفت یعنی چی خلاصه حالیش کردم که بره سراغ خواهرمو وانمودکنه من اطلاع ندارم اگه هم مشکلی پیش اومدمن سریع یه دعوای صوری باهاش بکنم ومسئله رو فیصله بدم باهم رفتیم ومن ازپنجره اتاق سرگرم تماشا شدم وارد اتاق که شدکاملأ لخت شد از شدت شهوت و هیجان پایان بدنش میلرزید و کیرش از شدت شهوت چسبیده بودبه شکمش و نبضشو میدیدم میزنه رفت خوابید پیش خواهرمو تکمه هاشو با احتیاط بازکردو شلوارشم آروم کشیدکمی پایین وبعدشرتشوپایین کشیدموهای زیرشکمش خیلی بلندبودطوریکه چون بدنش سفیدوبی موبودسیاهی زیرشکمش به چشم میومدتامحسن دستشوکشیدروکسش خواهرم بیدارشدولی تابه خودش بیادمحسن شلواروشرطشودرآوردوافتادروش اولش خواهرم خیلی مقاومت کردولی وقتی دیدزورش نمیرسه مثل بره رامی آروم شدوخودشودراختیارمحسن گذاشت محسن هم کمی باسینه هاش بازی کردوآخرکارهم خوابیدروشو آبشوخالی کردروشکمش وباشرط خواهرم کیرشوپاک کردوتاصبح یک باردیگه هم باهاش حال کردولی سری دوم بعدازاینکه حسابی گذاشت لا ی پاهاش کیرشوگذاشت لایه سینه هاشوباکمی جلووعقب بردن کیرش آبش اومدوپاشیدبه صورت خواهرم بعدازاون جریان فقط مادوماه دیگه تواون محله بودیم وخواهرم براتلافیه کارمحسن رابطه دوستیه من ومحسن روبمادرم گفت همچنین موادکشیدن منوخونواده هم براقطع این رفاقت خونمونوفروختن ورفتیم جایه دیگه البته خودمم بعدازفرونشستن هیجان شهوتم ازش بدم میومدوازاینکه چقدرراحت خواهر بی دفاعمو تقدیم گرگ درنده ای مثل محسن کردم از خودم بدم میومدو،رفاقتمو باهاش قطع کردم وهم موادو کنارگذاشتم که تا امروز لب به سیگارم نذاشتم اون نامردهم که خیلی براش افت داشت به قول خودش یه بچه سوسول مثل من براش چسی بیادماجرای اون شبو برا همه بچه های محله قدیمی گفته بودولی همه بحساب خراب کردن من براقطع ارتباطم باهاش گذاشته بودن. سالها از اون جریان میگذره وخواهرم مادر 2‎ ‎بچه است ولی هروقت به ظاهرمظلوم وبی آزارش نگاه میکنم دلم به دردمیادازظلمی که درحقش کردم خوشبختانه هیچوقت نفهمیدکه من اونوسپردم به اون حیوان هنوز هم هرموقع اسم محسن میادتو چشمای خواهرم پر از خشم میشه ولی نمیدونه چه خدمتی بمن کرد اگه رابطمون ادامه پیدامیکردمعلوم نبودمن الان توکدوم خرابه یا آشغالدونی بودم ازخداهم خواستم منوبخاطرنامردی که درحق خواهرم کردم عفوکنه.نوشته امین

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *