با سلام خدمت همه عزیزان شهوتیاسامی عوض شدن و راست و دروغ بودن داستان رو میزارم به تصمیم خوانندگان مشتیمن بچه مشهدم یه ماه دیگه میشم 20قضیه بر میگرده به پارسال که پیش دانشگاهی بودمو اونسال یه مرده به اسم حسام تو کلاس ریاضیا (من تجربی ام)اومد که توجه منو جلب کرد بخودش…من مهرادم قد بلندی دارم کماکان خوش قیافه ام و مثله همه 25سانت کیر ندارم…سعی میکنم حواشی رو سریعتر رد بشم ازشون تا به قسمت جالب ماجرا برسیماز همون وقتی که دیدمش تو نخش بودم که بگایمش آخه بدجوری ناز و خوشگلهاگه یه سینه سایز 55میزاشتی براش میشد یه دختر 16ساله برا کردنش برنامه ریختم و در درجه اول باید باهاش رفیق میشدم و خوشبختانه تو این زمینه اندک مهارتی دارم.باهاش دوست شدم چندماهی گذشت و رفاقتمون بیشتر شد.می دونید که چهارم یا پیش تا عید بیشتر نیس و من وقت زیادی نداشتم…دم دمای عید بود که کلاسهای جبرانی برگزار شد و من فهمیدم که حسام کلاس فیزیک ثبت نام کرده و منم برا اینکه ببینمش ثبت نام کردم تا باهم باشیم.تو این مدت به حدی رسیدیم که براش فیلم میزاشتم باهم میدیدیم ولی من دست نمیزدم بهش،آخه می ترسیدم که به قسمت پی ببره همه چی خراب بشه.یه روز وسط کلاس جبرانی تو گوشم گفت یکم فیلم بزار ببینیم حال کنیم…منم گفتم نهگفت آخه چرا؟؟گفتم کیرم شق میشه کسی نیست از خجالت کیرم در بیام.گفت حالا باهم کنار میایم…منو میگیپشمام فر خورد در حالی که با تعجب نگاه میکردمش تو دلم کارناوال بودگفتم باشه بزار کلاس تموم بشه وقتی کلاس جبرانی تموم شد ساعت حدودای 4عصر بود و هیچ کسی تو مدرسه نبود حتی اون یرگه(اصطلاح مشهدی)سرایدار مدرسه هم تو خونش درحال استراحت بود…گفتم بریم تو حیاط ده دقیقه ای دور بزنیم تا همه بچه ها بزن کسی باز شک نکنه شر بره برامون.گفت باشه،همینکار کردیم بعدش رفتیم تو کلاس خودشون ینی چهارم ریاضی درم قفل کردیم و فیلم گذاشتم داشتیم نگاه میکردیم حسام همون اولش شق کرد طفلی کیرشم کوچولو بود خخخمنم داشتم نگاه میکردم کیرم باد کرده بود که ناخوداگاه دستم رفت سمت رونای نرم حسام و میمالوندمشون دیدم کار خاصی نمی کنه منم ادامه میدادم که یهو دیدم حسام داره کیرمو میماله نگاه کردم با شهوت گفت بهم که من قراره با این کیر گنده کنار بیام نه با خودت بعدم یه لبخند شیطنت وار زدو منم طاقت نکردم لباشو محکم گرفتم و شروع کردم به خوردنش.قدش ازم 15سانتی کمتره و من روش تسلط کامل داشتم.وای باورم نمی شد بالاخره به هدفم رسیدم هخخخخداشتم با حسام،کون مدرسه سکس میکردم که خداییش تا نداره تو خطّه خودشاز سکس دور نشیم و بریم سراغ اصل کار…داشتیم لبای همو می خوردیم که اون با دستش کیرمو میمالوند منم با دستم رفتم سراغ فتح کونش دیگه طاقتم طاق شد شلوارشو درآوردم اونم شلوارمو در آورد گفت میخوای بخورمش؟گفتم نه آخه می ترسیدم دندون بزنه یا خیلی بلد باشه تو کارش و من زود بیامگفتم پشت کن دستاتو بزار لبه میز و اون خوشگلتو قمبل کن، اونم همین کارو کردمنم رفتم تو نخ کون سفید و نرم و کم موش و شروع کردم به انگشت کردیم که گذشت سر کیرمو گذاشتم در سوراخش یکم تف مالیش کردم فشار دادم که سرش رفت توش دیدم حسام سرخ شده لب پایینیشو با دندون گرفته یکم صبر کردم کیرم با خونه جدیدش آشنا بشه و بعدش شروع کردم آروم تلمبه زدن،اونم مثله دخترا آه و ناله میکرد و منم قربون صدقش میرفتم دیدم کم کم جا وا شده راحت تلمبه میزدم و اونم رو ابرا بود و از قصد مثله دخترا ناله میکرد و منو با شهوت خاصی صدا میزد دیدم داره آبم میاد بهش گفتم بیا پوزیشن عوض گفت چشم عاقاییمحقیقتا خوشم اومد از حرفش. رو صندلی معلم نشستم گفتم بشین رو کیرم عشقم وااااای این پوزیشن مورد علاقمه،که طرفت در حالی که فیس تو فیس نشسته رو کیرت سواری می ره داره لباتو فتح میکنه خیییییلی دوست دارم این پوزیشن رو.فکر نمی کردم بتونم اینجوری بکنمش ولی در همون حالتی که دوست داشتم بودیمدستان دور کمرش بود و اونم دستش رو شونه هام و در حالی که رو کیرم تند تند بالا پایین میکرد،لبامو میخورد. وااااای داشتم دیوونه میشدم رگای کیرم زده بود بالا سرخِ سرخ شده بود کیرم صدای تلمبه هام و آه ناله هاش اتاق و گرفته بود که من بعد چند دقیقه اومدم و آبمو با فشار ریختم توش دیدم خودشو بهم چسبوند محکمتر از قبل لبامو گرفت و بغلم کرد و دیدم بعله پیراهنم پر از آب حسام شده بود. به گفته خودش وقتی به پوزیشندلخواهم سکس کردیم اونم خیلی خوشش اومده و شاید دوبار ارضا شدهچند دقیقه ای من ولو افتاده بودم رو صندلی مخصوص معلم و اونم تو بغلم رو کیرم نشسته بود تا کیرم خوابید و یبار دیگه لبامو خورد و گفت خودتو تمیز کن عاقا مهراد که شیرت زمین و کثیف کرده منم با خنده گفتم خوب شد مدیر نبود وگرنه کون جفتمون میداشتخندیدیم و خودمونو تمیز کردیم و زدیم بیرون ساعت پنج شده بود دیدم سرایدار درو بسته ما رو دید گفت شماها این موقع چه غلطی میکردین؟؟گفتم فیزیک کار میکردیم اره تو ک راست میگی مهراد فقط صدای فیزیکتون تا پایین اومد شانستون کسی نبود بشنوهمنم خندیدم گفتم ایول داری باز برات یه بچه بچه کونی جور میکنم صدای این قضیه رو در نیار اونم گفت خودت گفتیامام زدیم بیرون از مدرسهبعد از این ماجرا سه بار دیگه هم کردمش ولی متاسفانه شمارشو گم کردم الان بدجوری تو کف یه کون مشتی امامیدوارم خوشتون اومده باشه از داستانمبازم میگم باور کردن یا نکردن این داستان به خودتون بستگی داره چون برا من فرقی نمی کنه چه باور کنین چه نهدر کل دمتون گرم که خوندین ماجرای منو حسام خوشگله رو همتونو دوست دارممهرادنوشته مهراد
0 views
Date: June 7, 2020