تو کوه دادنم واسه بار اول

0 views
0%

سلام.من لیلام 37 سالمه این داستان واسه سال قبل تابستون هست که هوس کردم.برم مسافرت شمال اما کسی وقت نداشت از دوستام. من هم.کارمندم. هم عصر تو فروشگاه خودم پوشاک میفروشم.تا 2.5 سر کارم.تا بیام مغازه 4 میشه البته یه دوتا فروشنده دختر دارم ناچار مرخصی گرفتم ده روز مجبوربودم تنها برم شمال ما رامسر لب ساحل ویلا داریم قصدداشتم چند روز ویلا خودمون باشم یکی دوروز هم.برم سمت کوه و جنگل خونه بگیرم خلاصه شاگردام رو سفارش کردم مواظب باشن گفتم شبا زودتر ببندن مغازه رو برن خونه کلی سفارش کردم و شب قبل رفتن به کلی از دوستام گفتم دوباره باز گفتن الان نمیتونیم واسه ماه بعد میتونیم منم خسته بودم گفتم خودم میرم صبح ساعت 6 زدم جاده اول خواستم با خطی برم بعد پشیمون شدم گفتم شمال بدون ماشین نمیشه حال نمیده خلاصه ساعت 12 رسیدم رامسر ویلا خودمون یه ناهاری خریدم از بیرون دوش گرفتم بعد خوابیدم تا عصری رفتم شب بیرون چندتا چیز خرید کردم اومدم خونه چند روزی کارم خرید و گشتن تو ساحل و قایق سواری بود که چون تنها بودم خسته شدم گفتم برم سمت کوه روز پنجم بود رفتم سمت ییلاق بعد چند ساعت رانندگی و چند جا ادرس گرفتن یه جای خوب گیر اوردم یه روستا بود سمت کوه که دریا مشخص بود خلاصه یه خونه گیر اوروم.روزی 200 میگفت خلاصه دوزی 170 راضی شد بده صاحبخونه یه خانم روستایی بود منم رفتم داخل و تمیز بود یکم.وسیله گرفتم.روزا تا نزدیک ظهر میخابیوم و عصری میرفتم سمت جنگل و کوه پیاده روری و کوه نوردی نزدیک غروب باز خونه و باز خواب و فردای اون روز همینطور تو این مدت که میرفتم کوه پیمایی یه عده ماست و پنیر و کره و سبزی و میوه محلی واسه فروش میاوردن من یه بار از یه پسر نوجوون 17 یا 18 ساله خرید کردم هرروز میدیدمش نگاهش مشخص بود که طور خاصی هست منم اعتنا نمیکردم کارش به جایی رسید که بساطش رو میداد دست کس دیگه دنبال من راه میوفتاد اون منطقه خیلیا میومدن واسه پیاده روی هوای خوب و منظره قشنگی داشت از خودم بگم قد 175 وزن 68 و رنگ سفید مو مشکی پشت سرم.شروع میکرد حرف گرفتنم منم میدیدم حرفاش زننده نیست گاهی جواب میدادم اینجا خونه دارین یا با خانواده اوندین فامیل دیه بارارین یا نه منم الکی میگفتم با خانواده اومدیم یه بار پرسید از محصولاتم راضی بودی گفتم هنوز نخوردم گفتم من دنبال عسل 100 درصد طبیعی هستم اینا که شما دارین شکرن گفت گیر میارم واسط ببر ازمایشگاه بعد پول بده گفتم.باشه به همین بهونه شماره گرفت که پیدا کرد خبرم بده خلاصه شب اومد تل و معرفی کرد عکس عسل فرستاد فردای اون روز گرفتم ازش ولی پولش رو کلا بهش دادم اصرار کرد ببر ازمایش کن گفتم دلت خوشه ها کی وقت داره عسلشم بد نبود ولی دیگه 100 درصد نبود کیلویی 150 که یه شونه شد 350 کار نداریم دیگه به بهونه های مختلف پیام.میداد و ابراز علاقه و دوست دارم و از این چور مزخرفات که گفتم سنت بهم نمیخوره اهل دوستی هم نیستم و امثال تو هم واسم پادویی میکنن که ناراحت شد باز پیام میداد بلاکش کردم از شماره دیگه اومد تا زد به سیم اخر عکس سکسی و گیف سکسی و فیلم میفرستاد منم رو فیلم حساسم و حشرم میزنه بالا اینم بگم.فقط زمان دانشجویی 2 بار فقط از لاپا به یه مرده داده بودم.و بعدش اصلا تجربه نداشتم و فقط تو این سالها هر وقت هوس میکردم خود ارضایی میکردم چوچولم رو مالش میدادم ارضا میشدم کاری نداریم اون هرروز عکس و فیلم میفرستاد منم داغ میشدم.نهایتا خودارضایی میکردم که دوستم بهم زنگ زد حالم رو بپرسه گفت چرا اعصابت داغونه قضیه رو بهش گفتم کامل گفت اخه احمق تو نمیدونی اون بچه که هست هیچ داهاتی هم هست جنبه نداره چرا شماره دادی بهش اخرش هم به شوخی گفت پدر کی به کیه اون که تو رو نمیشناسه بده بهش یه حالی هم بکن.بعد بیا تهران که فحشش گرفتم اونم خندید و قطع کرد شب دوباره عکس و فیلم.میداد که رفتم تو فکر که بدم نمیگفت من که مجردم اینجام که کسی من رو نمیشناخت نهایت یه بار حال کنم فقط ببینم حال کردن چه جوریه بعدم اومدم تهران شمارم رو خاموش میکنم.یه شماره دیگه میگیرم چون.سنم زیاد بود و تجربه سکس نداشتم اون دوبارم فقط از رو لاپا بود زمان.19 یا 20 سالگیم این شد که به پیاماش کم کم جواب دادم و راضی شدم با هم.باشیم ولی تو خونه خودم بهش گفتم 5 میتونی بیای خیلی استرس داشتم از استرس ناهار نتونستم بخورم فقط هی دستشوییم میگرفت از استرس تا زنگ زد 5 گفت پشت درم در باز کردم از لای در نگاه کردم یه شلوار جین معمولی با تیشرت ابی تنش بود رسید به پله خودم رفتم داخل در باز گزاشتم اومد پشت در گفت اجازه هست گفتم بیا تو اومد در رو بست گلوم خشک شد رفتم.اشپزخونه اب خوردم نشست رو کاناپه تو حال از تو اوپن نگاش میکردم.لبخند میزد گفت خوبی سر تکون دادم گفتم.اره گفت یه ابم واسه من بیار اگه زحمت نیست بردم پا شد لیوان گرفت خورد یکم.کوتاه تر از من بود سبزه بود لاغر اودکلن هم نزده بود بی مقدمه بدون هیچ حرفی بعد خوردن اب بغلم کرد تازه ترسم زیاد شد پشیمون شدم گفتم.ای کاش باز خودارضایی میکروم ولی دیگه دیر بود محکم.بقلم کرد اروم.بوسم میکرد گونه و گردنم و میلیسید اروم.باسنم رو ماساژ میداد کم.کم.اومد سینم.سینم.رو مالید و انگشت کرد تیشرتم رو انی داد بالا شروع به خوردن سینم از روسوتین کرد بندش روباز کرد بقیه تیشرتم رو از سرم کشید بیرون سینم تو حلقش بود میمکید با فشاراش کشیده شدم.سمت دیوار چسبیدم.به دیوار راه فرار نبود با ولع پایان میخورد سینم.روانقدر خورد که قرمز شدن کم کم شل شدم داشتم لذت میبردم تو همون حال زبونش رو کشید رو نافم و نشست دکمه شلوارم رو باز کرد از دوشورت کسم رو مالید و انگشت کرد خیس کردم خودم رو کشید پایبن شورتم.رو دهنش رفت تو کوسم دیگه داغ داغ شدم نمیتونستم وا سم پاهام شول شد ولو شدم تو دهنش اون پایین من نشسته دو دهنش زبونش تو کسم میچرخید و با دستش سینم رو میمالید چند باری زد دم کونم صداش پیچید تو خونه از قبل گفته بودم.سایقه ندارم.و دخترم به پهلو خوابوندم.رفت پشتم سینم رو میمالید و کیرش رو لای چاک کونم.حس میکردم عقب جلو میره کم.کم.اورد رو شیار کسم.انقدر عقب حلو کرد تا ابم اومد با لرزش برنم فهمید ابم اومد یکم تو همون حال بقلم کرد و بوسم کرد دستم.رو گرفت برد اتاق خواب خوابوندم رو تخت چشام.بسته بود گفت دمر بخواب چرخیدم یه بالش گذاشت زیر شکمم کونم اومد بالا چند بار پشت سر هم زد کونم.لا کونم باز کرد توف انداخت انگشت رو حس کردم دردم گرفت گفتم اخ نکن گفت اروم.باش نفس عمیق بکش انگشتش رفت داخل سوز گرفت ای گفتم اهمیت نداد بیشتر تف زد از رو میز کرم نرم کننده پوست منو برداشت زد دم سوراخم.عطر کرم.خودم رو میشناختم با دو دستش کونم باز کرد گرمی کیرش رو رو سوراخم.حس میکردم دوتا دستش رو دو طرف کونم بود خودش رو انداخته بود رو من.فشار دستاش به کونم و فشار کیرش همزمان بود که دیدم درد کل بدنم رو گرفت دادم به اسمون رفت اهمیت نداد فقط گفت شل کن و نفس عمیق بکش واسه این که کمتر درد بکشم همین کار کردم که دیدم کیرش رفت تو کونم که اشکم.در اومد دادم.کل خونه رو گرفت چند لحضه نگه داشت داخل بعد اروم عقب جلو میکرد فقط کونم.میسوخت و درد داشتم که دیدم حرکاتش تند شد و تند تلمبه میزنه تا داد زدن نداشنم دردش زیاد بود کم کم کونم بی حس شد شکمش به کونم میخورد صدا میداد کونم میلرزید تا کمرم لرزش کونم.رو حس میکردم دیگه پشت سر هم.به کونم چپ و راست سیلی مخکم.میزد بد جور دردم گرفت گفتم بسه با گریه زاری گفت بگو غلط کردم به من میگی پادو و داهاتی جنده لاشی خانم گفتم غلط کردم دست بردار نبود بعد چند دقیقه داغی تو کونم حس کردم ابش اومد خالی کرد تو کونم چند لحضه روم خوابید ساعت 6 شده بودالکی بهش گفته بودم خانوادم ساعت 7 میان یکم.استراحت کرد منو داگی گزاشت دوباره کرد کونم 10 دقیقه تلمبه زد ابش اومد با همون بگو غلط کردما از این حرفا کونم بدجور میسوخت بلندم کرد ببره حمام پاهام بسته نمیشد باز باز راه میرفتم از کونم.اب میرخت بیرون از لای رونم.به مچ پام.میرسد رفتیم حمدم دوش گرفت دستام گذاشت رو دیوار گفت قمبل کن.میترسیدم.گوش نکنم.یه بلایی سرم بیاره دوبازه دم کونم کرد داد داخل ضربش انقدر محکم بود چسب دیوار شوم سینم به کاشی سرد حمام چسبیده بود اونم از پشت کونم رو میگایید دیگه از کونم صدا میداد انقدر گایید تا باز ابش اومد باز خالی کرد کونم گفتم نزدیک 7 برو الان میان فردا باز میارمت خودش و ننو شست سریع رفت بیرون وقتی رفت تازه درد کونم زیاد شد دست زدم دیدم دستم خونی شد فهمیدم.کونم پاره شد ولی خونریزی زیاد نبود دوباره دوش گرفتم رو سوراخ کونم.دستمال گذاشنم نمیتونسنم خوب راه برم زنگ.به صاحبخونه زدم.گفتم.بیا خونه تهویل بگیر منم.وسایلم روجمع کردم اومد تهویل دادم گفت چته چرا این جوری راه میری گفتم رفتم کوه پام.گرفت گفت برو اب گرم خوب میشی خونه تحویل دادم زدم بیرون اومدم ویلای خودمون ساعت 10 شده بود دیدم زنگ زد الکی گفتم فردا باز 5 بیا دیدم کونم خیلی میسوزه دست میزنم یکم.خونی میشه زنگ.زدم به دوستم الکی گفتم یکی از دوستام.نامزد کرده از عقب داد خون میاد یکم چه کار کنه دو تا پماد اسم.برد گفت بگیر اول تو اب گرم بشین 5 دقیقه بعد دوتا پماد رو بماله به سوراخش منم از داروخانه شبانه روزی خریدم.و شبش این کار کردم و صبح هم.زدم و سایل رو جمع کردم.خطم.رو خاموش کردم.خط دیگه هم داشتم.از اداره و مغازه به این خط زنگ .میزدن اومدم.تهران 2 روز بعدش که سوزش کونم.یکم.بهتر شده بود رفتم سر کار ولی تا یه هفته کج.مینشستم. و دیگه اومدم شمال اون جا دیگه نرفتم این بود داستان کون دادن.اولین بارم اونم به یه نوجوان البته 6 ماه بعد با یه مرد مسن که میگفت 53 سالشه و بهتون بر نخوره افعان بود کارگر پارک بود 2 بار باز از پشت حال کروم.که دفعه دوم کونم باز شده بود و میگوزید که منم ارضا شدم و سایز سینم.بزرگتر شد بعد 3 بار کون دادنم الانم.تازه نامزد کردم.بعدا داستان کون دادنم.به افغان.رو مینوسیم واسطون.نوشته لیلا

Date: February 19, 2019

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *