جشن نامزدی

0 views
0%

21 سالم بود، سال 81 که خدمت سربازی رو خریدم رفتم کانادا پیش مادر و برادرم، اونجا معماری میخوندم تا تونستم لیسانسم رو بگیرم، پدر به خاطر کارخونه ایران مونده بود و چند وقت به چند وقت به ما سر میزد، زیاد از اونجا خوشم نمی اومد، خاطراتم، دوستام و فک و فامیل ایران بودن، تصمیم گرفتم برگردم ایرانبرگشتم و زدم تو کار ساخت و ساز، سعی میکردم کمک دست پدر هم باشم. یه شرکت راه انداختم و با جدیت مشغول کار شدم. پول خوبی تو این کار بود و کارم خوب گرفته بود. سال 88 پدرم عمرشو داد به شما کارخونه و ملک ها رو فروختم اما خونه رو بابت سهم خودم برداشتم و سهم مادر و برادرم رو دادم بهشون. وضعم بهتر شد و پروزه های بزرگتری برداشتم کار و کار و کمتر فرصت تفریح دارم. عاشق ماشینم، بیشترین عشق و حالم با ماشین و رانندگیه و مسافرتهای تکی. خیلی تو نخ سکس نیستم ولی گاه به گاه پیش میاد.اواخر شهریور ماه امسال جشن نامزدی یکی از دوستام دعوت بودم. جشن تو باغ لواسونشون بود، زیاد حس و حال جشن و سروصدا نداشتم ولی باید میرفتم. ساعت پنج حاضر شدم. یک دست کت و شلوار مشکی پوشیدم یه دسته گل بزرگ گرفتم و رفتم. زیاد شلوغ نبود 50 60 نفر مهمون داشتن مهمونی ادامه پیدا میکرد بزن و برقص و شادی اما من نمیدونم چرا حس این شلوغ بازی هارو نداشتم، نشسته بودم با یکی از همکارام که خیلی مسن بود صحبت میکردیم، یک آن یک نفر توجه منو جلب کرد، یه خانم 30 ، 32 ساله میخورد باشه ولی زیبا، واقعا زیبا. صورت گرد، چشمای درشت روشن، موهای روشن، اندام فوق العاده. محو تماشاش شده بودم. خدایا چقدر زیبا و سکسی بود. یک کشش خاصی داشت. وقتی میرقصید زیباییش چند برابر میشد. محوش شده بودم یک لحظه چشمامون به هم گره خورد، حس کردم آتیش گرفتم، داغ داغ شدم، همه دورو برم فراموشم شد. وقتی سنگینی نگاهمو رو خودش حس کرد چندین بار برگشت و نگاه کرد. بعد رفت سر یه میز و نشست تازه فهمیدم خانم یکی از مهندساس و یه دختر 5 6 ساله هم داشت. شوهرش یکی از اون بساز بفروشای قدیمی بود راحت 20 25 سال ازش بزرگتر. یه آدم رند و زرنگ. با اینکه دیگه فهمیده بودم شوهر داره و دستم بهش نمیرسه نمیتونستم ازش چشم بردارم و اونم اینو کاملا فهمیده بود. خط سینه های سفیدش که از زیر لباس آبی ساتنش معلوم بود داغم میکرد، ساق پاهای سفید گوشتی و خوشتراشش .یه لیوان آبجو برداشته بودم و مزمزه میکردم و نگاهش میکردم. اونم چند بار برگشت و نگاه کرد و یه لبخند زد، وقتی لبخندشو دیدم یک آن حس کردم قلبم وایساد، موقع شام بود. شام سلف سرویس بود منتظر شدم تا وقتی اینا میرن سر میز منم برم، بلند شدن و رفتن سر میز منم پاشدم، سر میز رفتم کنارش دستم کاملا میلرزید وقتی داشتم برای خودم غذا میکشیدم متوجه لرزش دستم شد و یک لبخند دیگه زد وقتی از کنارم رد میشد گفت انگار حالتون خوب نیس و یک لبخند زد و رفت. سر شام هی نگاه میکرد و میخندید. دیگه تا آخر مراسم تو نخ همین نگاه های یواشکی و خنده های یواشکی بودیم یک لحظه به خودم اومدم دیدم مهمونا کم کم دارن میرن یه کارت ویزیت از جیبم در آوردم و نشونش دادم اونم با سر اشاره کرد که آره، تو شولوغی خداحافظی کارت رو دادم بهش.فرداش تو دفتر بودم که تلفن زنگ خورد، گوشی برداشتم خودش بود سلام و احوال پرسی کردیم و چند وقت با هم تماس تلفنی داشتیم تا یه روز گفت شوهرش رفته شمال سر پروزه منم واسه ناهار دعوتش کردمرفتیم یه رستوران خوب روبروم نشسته بود با یک دست مانتو روسری مشکی که طلاییی موهاش و رنگ عسلی چشاشو بیشتر نمود میداد بعد هم رفتیم جاده چالوس و یک قلیون و چای نبات غروب آوردمش خونش تو این مدت دستش تو دستم بود و لذتبخش بود موقع خداحافظی یه بوس از لب هم کردیم وای چقدر این بوس چسبید قرار فردا رو هم گذاشتیم واسه صبح که بریم پارک واسه ورزشپرستار بچش که اومد بهم زنگ زد برم دنبالشرفتم و سوار شد رفتیم جمشیدیه کلی دویدیم و نرمش کردیم برگشتنی ازش خواشتم بریم خونه من تا صبحونه باهم بخوریم کمی من من کرد ولی قبول کرد سر راه بربری گرفتیم و رفتیم خونه ریموت در و که زدم تا در بسته شد تو ماشین کشیدمش سمت خودم و لبامو گذاشتم رو لباش خودشو کشید کنار گفتم ببخشید دست خودم نبودرفتیم داخل رفتم کتری رو پر آب کردم و اومدم تو نشیمن دیدم واساده داره به تابلو نقاشی نگاه میکنه از پشت بغلش کردم سرمو گذاشتم رو شونشگفتم کاش مال من بودی لاله حرکتی نمیکرد دستشو گذاشته بود رو دستامپشت گوشش رو بوس کردمگردنشو بوسیدمو آروم خودمو بهش میمالیدمبدش نمی اومدلاله گوششو با لبام گرفتم میک زدم سرشو با حالت خاصی بالا آورد تا ادامه بدمزبون میزدم به لاله گوششزبونمو کردم تو گوشش اروم میچرخوندم یواش یواش خودشم داشت کونشو میمالید به کیرماومدم و گردنشو آروم میخوردم و میلیسیدمشوری عرقی که کرده بود لبامو میسوزوند ولی خیلی دلچسب بودبرش گردوندم و لبامو گذاشتم رو لباشبه ارومی میمکیدمزبونشو کرد تو دهنم منم زبونشو مکیدمرفتم پایینتر گردنشو خوردم نفساش تندتر شده بودمنم سرعت خوردنمو بیشتر کردمدست بردم سینه شو با دست گرفتم و فشارش دادم یه آخ حشری گفتکیرم از زیر شلوار ورزشی مشخص بود سفت سفتمیمالیدمش و میخوردمشچند دقیقه تو این حال بودیم بعد از هم جدا شدیمرفتم چایی رو دم کردم کیرم ضایع راست شده بود بهش گفتم تا چایی دم بکشه من یه دوش بگیرم بیامرفتم سریع یه دوش اب سرد گرفتم اومدم پرسیدم میخوای دوش بگیری گفت باشه گفتم تا تو دوش بگیری منم سفره رو میچینمحوله دادم بهش و سریع دوش گرفت اومد بازم بغلش کردم و لباشو خوردم اینبار با تمایل زیاد لب میگرفتحوله ای که پوشیده بود سینه هاشو میشد قشنگ دید سینه های سفید خوش فرم خوشتراش گردنشو خوردم اومدم پاییناومدم پایین تر تا سینهیه لیس از نوکش که کاملا سفت شده بود زدم آهش بلند شدیکی دیگه یکی دیگه زبونمو آروم میچرخوندم دوره نوکشرفتم سراغ اونیکیاونم یکم خوردمرفتم پایینتربند حوله رو باز کردم لیسیدم اومدم پایین زبونمو کردم تو سوراخ نافش گردوندم چنگ زد تو موهام سرمو فشار داد تو شکمشبلند شدم باز بغلش کردم و لب گرفتم دستمو بردم رو کونشکون سفت و گرد و بزرگشو ناز میکردمدستمو آوردم رو کسش، انگشتمو کشیدم لاش خیس و لزج بود اونم دستشو آورد از رو شلوار کیرمو گرفت فشار داد به ملوندن کسش ادامه دادم حسابی حشری شده بود، گفتم بریم اتاق خوابرو دستام بلندش کردم سنگین بود ولی بردمش گذاشتمش رو تخت شرو کردم به خوردنشاز لبش و گوشاش شرو کردم گردن و گلو و سینه هاش و شکمش و پهلوهاشتا رسیدم به کسشتا حالا به کسش نگاه نکرده بودم. یه کس سفید تپل ترو تمیزبوش کردم، بوسیدمشیه بوس از لپهای کسش زدم اومدم رو روناش.روناشو بوسیدم و لیسیدم ، زانوهاش رو لیس زدم، ساق پاشو لیسیدم، پاهاشو بوسیدم انگشتای لاک زدشو کردم تو دهنم میک زدم ، کف پاشو لیس میزدم اونم به خودش میپیچیدزبونمو گذاشتم از نوک پا لیسیدم اومدم بالا زانو، کسش ، پهلوهاش ، شکم و ناف، سینه هاش گردنش گوشاش و لباشزبون همو میمکیدیمتیشرتمو از تنم در آورد، لبامو میخورد و آروم ناخناشو رو پشتم میکشیدبا یه چرخ اومد رو من، شرو کرد به خوردنم، گردنمو خورد سینه هام، رفت پایین وقتی داشت میخورد نگاهش تو چشام بود رسید به شلوار ورزشیم از رو شلوار کیرمو لیسید، گاز زد، بوسیدشلوارمو کشید پایین کیرمو در اورد، یه لیس از سرش زد شرو کرد به ساک زدن، خیلی خوب این کارو میکرد کیرم داشت منفجر میشد تخمامو لیس میزد میمکیدشلوارمو از پام در آوردکیرمو تو دستش گرفتیه لبخند بهم زدجالب بود هیچکدوم حرفی نمیزدیم انگار همینو میخواستیم رو سینه خوابوندمششرو کردم به خوردنشگوشاشپشت گردنپشت و کمرکونشلپای کونشو لیس میزدممعلوم بود خیلی لذت میبرهزبونمو کردم لای کونشسوراخشو لیسیدمبازم برش گردوندم سینه هاشو خوردم اومدو پایینتر پاهاشو از هم باز کردمکسش یکم آب سفیدم اومده بود با دست پاک کردمشرو کردم به خوردنلیس میزدم اونم به خودش میپیچید چوچولشو با زبونم بازی میدادمزبونمو میکردم تو سوراخش فشار میدادمپاهاشو بلند کردم از سوراخ کونش لیس میزدم تا کسشدندوناشو به هم فشار میداد موهامو میکشید و از لذت بردنش لذت میبردمحالت 69 رو پهلو خوابیدیمسر من لای پاش و کسش رو میخوردم اونم کیرمو میخورد دیگه تو دهنش جا نمیگرفت هی دندونش میخورد به سر کیرمبا دندون چوچولشو آروم میگرفتم و میکشیدم نای حرکت نداشت از کشوی بالای تخت یه کاندوم برداشتماومدم پاره کنم از دستم گرفت گفت با این دوس ندارمگفتم باشهخوابیدم روش لباشو خوردم، با دست کیرمو گرفت گذاشت در کسشاینقد لیز بود که با کمی فشار همش رفت تو، توش داغ داغ بودآروم شرو کردم به تلمبه زدن خیلی آروماروم تلمبه میزدم و گردن و گوششو میخوردمپاهاشو آوردم بالا یکیشو گذاشتم رو شونم چنتا محکم تلمبه زدم بازم آروممیترسیدم آبم بیادنمیخواستم تموم بشهتا حس میکردم میخواد آبم بیاد در می آوردم و سینه هاشو میخوردمو دوباره میکردمشنای حرکت نداشتفقط آروم ای ای میگفت بازم داشت آبم می اومد در آوردم انگشتمو گذاشتم در کونش مالیدمانگشتمو میکردم تو کسش خیس شه میکردم تو کونشحالا راحت 2 انگشت میرفت تو کونشانگشت شصتمو کردم تو کسش و 2 انگشت تو کونشبازم پاهاشو باز کردم کردم تو کسشآروم تو گوشش گفتم کاش مال من بودیعاشقت شدماونم زیر لب میگفت جون کامران مال تو اممنم محکمتر میکردمتا ته ته کیرم تو کسش بوداروم گفتم از عقب میتونمگفت ارهبرش گردوندمنشستم لای پاشچه بچه کونی داشتآب دهن زدم به کیرم و سوراخشسرشو آروم کردم تو خوابیدم روشآروم فشار میدادم تا نصف رفت درد میکشید، روتختی رو چنگ میزددرش آوردم باز آب زدم کردم تواینبار تا ته کردم تویه آخ محکم گفتیکم نگه داشتمشرو کردم به تلمبه زدندستمو بردم از زیر کسشو مالیدماز پهلو کردم تو کونش3تا انگشتمو کردم تو کسشبعد حالت سگیچندتا از کون چند تا از کسگفت دیگه نمیتونم میخوام بشینم روشاز کون نشست رو کیرمشرو کرد به حرکت دادن کونشموهاشو چنگ میزدمسینه هاشو فشار میدادمداشت آبم میومدگفتم در بیار آبم داره میادگفت نه اونوقت میمیرمگفت سینه هامو گاز بگیرسرعتشو بیشتر کردداشت آبم میومدآبم اومد و همشو ریختم تو کونشدر همن حال که آبم میومد اونم ارضا شدشاید بیشتر از 30ثانیه طول کشید ارضا شدنشو بیحال افتاد روم در حالی که کیر من توش بودبیشتر از نیمساعت همونجوری خوابیدیمبعد بلند شدیمبوسش کردم و ازش عذرخواهی کردم گفت خودش میخواسته و ازم تشکر کرد و گفت تا حالا همچین لذتی نبرده بوداز شهریور تا الان تقریبا هر هفته سکس میکنیمببخشید سرتونو درد آوردم امیدوارم همتون موفق و شاد باشیدنوشته کامی

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *