سلام اسم من سیاوش این خاطره ایی که می خوام براتون تعریف کنم ماله 9 سال پیشه تو کشور روسیه شهر مسکو اون موقعه من 18 سالم بود که رفتم روسیه از یه دانشگاه پذیرش گرفته بودم که برم اونجا درس بخونم(مثلا) وقتی که پای ما به کشور روسیه رسید یعنی فکرشو بکنید یه پسر 18 ساله ندید بدید کاملا حشری و بی جنبه و کس مغز و کس ندیده وقتی اونجا می رفتم با خودم می گفتم که وقتی رسیدم مسکو هر روز یه کس می کنم.بالاخره ما رفتیم مسکو شهر مزخرفی بود اون موقع (الان خیلی بهتر شده) اونجا خوابگاه گرفته بودم(خوابگاه دانشگاه بود) تو هر اتاق 3نفر بودن تو اتاق من هم 2تا روس بودن( بر حسب اتفاق چون روسیه اصولا اتاق روسا با بقیه فرق داره) اقا این روسا شبا همش می رفتن بیرون مست می کردن می اومدن اتاق همیشه بو الکل می داد اوایل خیلی سخت بود چون نه زبونشون بلد بودم و اینا هم که همش مست بودن حالا اینا بگذرد بزارید یه ذره از حال خودم براتون تعریف کنم.این زنای روس تابستون و زمستون ندارن همیشه پاهاشون مثل سوسیس بیرونه من که بی جنبه خودمو به زور کنترل می کردم تو کف کسم که بودیم شبا همش خواب خرچنگ قورباغه می دیدم . یادم میاد شنبه بود دانشگاه تعطیل بود فرداشم تعطیل بود صبح پا شدم فک کنم ساعت 6 بود هوس کردم که برم کرملین لباس پوشیدم صبحونه خوردم (روسا هم بیدار شده بودن) یکی از روسا که اسمش ساشا بود( اون یکی هم ایوان بود) گف کجا میری گفتم میرم کرملین گفتش کی بر میگردی منم گفتم حدود ساعت 4 گفتش من ایوان پارتی دعوتیم ساعت 6 باید اونجا باشیم تو هم کلید بردار اگه دیر اومدی یا ما زود رفتیم پشت در نمونی(الان همه اینایی که بهتون گفتم به زبان شیرین پانتومیم به هم می گفتیم ) منم گفتم اوکی کلید برداشتم زدم بیرون حدود ساعت 8 بود که رفتم بیرون جاتون خالی حسابی گشتم یه رستوران اذری هم پیدا کرده بودم رفتم توش یه کباب جانانه زدم تو رگ. ناهارم خوردم می خواستم برگردم فک کنم نزدیکای 2 یا 3 بود دیدم پول دارم رفتم یه موزه همون نزدیکیا بود یه 2 ساعت تو موزه برا خودمون چرخ زدیم (موزه بزرگی بود) یه ذره استراحت کردم دیدم دیگه داره دیر میشه (یه نمه ترسون بودم ))) رفتم سوار مترو شدم چشمتون روز بد نبینه مترو انقدر شلوغ بود که همه به هم چسبیده بودن منم بزور خودم کردم تو واگن مترو یواش یواش رفتم وسط مردم یه لحظه به خودم اومدم دیدم اوففففففففف عجب تیکه ای بهم چسبیده ناخودآگاه یهوایی شق کردم اصلا یه وضع تخمیی بود فکرشو بکنید اون همه ادم دور و برتن یه کوله پشتی رو کولت و خسته هم که هستی و کیرتم مثل شمشیر شده انقدر وضع تخمی بود که کیرم به باسن زنه خورده بود زنه هم که فهمیده بود برگشت درست رو به روم باستاد گفتم یا خدا الان الم شنگه راه میندازه پلیس منو می گیره دیپرتم می کنه از شانسمون زنه جنده لاشی بود از اون حشریاش هم بود یه لبخند زد بهمون یه نگاه به کیرمون انداخت با دستش نشون داد چقدر پول می دی منم که حشری شده بودم علامت اوکی دادم که هر چقدر بخوایی بعدش یه لحظه به خودم گفتم من اینو کجا ببرم که یادم اومد اتاق خالیه ولی تو خوابگاه اجازه نمی دادن که دختر بیاری بالاخره ما به ایستگاه رسیدیم منم که دست اون جنده لاشی رو گرفته بودیم بدو بدو با خودمون می بریدیم بنده خدا تا به خوابگاه برسیم به نفس نفس افتاده بود انقدر دویده بود رفتیم تو در ورودی به نگهبانه یه ذره پول دادم و دختر بردم بالا اول من رفتم تو اتاق که ببینم خالیه یا نه دیدم اره خالیه جنده لاشی رو بردم بالا گفتش 20 دلار می گیردم با خودم گفتم کیر تو ذاتت خارجی دیدی با دلار کار می کنی منم گفتم نه زیاده گفتم 10 دلار یه ذره چونه زدیم تو مایه های 15 دلار به توافق رسیدیم فک کنم زیاد خاطرم نیس چقدر دادم اقا ما رو می گی حشره زده بالا مثل اسب دختره رو لخت کردیم خودمم سریع لخت شدم منم که نمیدونستم ساک زدن چیه کس خوردن چیه فقط می دونستم که کیر می کنن تو کس بعدش دختره منو حل داد افتادم رو تخت یهو شروع کرد به خوردم کیرم خداییش خیلی حال داد بعدش اومد مدل 69 نشست کسش گذاشت تو دهنم یه ذره لیس زدم ولی چندشم شد با دست کشیدمش کنار بعدش همین طور می خورد که ابم ریخت تو دهنش ابمو خورد منم گفتم الانه که بره چون ابم اومده شانس انداختم نرفت چون معلوم بود از اون حشریا هم بود جنده لاشی خندش گرفته بود اخه خیلی زود ارضا شده بودم ولی کیرم هنوز شق بود بهش اشاره کردم که می خوام بکنم تو کسش یه نمه کسش سیاه می زد اوایل فک می کردم همه کسا شبیه همینه ولی بعدها فهمیدم که سخت در اشتباهم داشتم می گفتم اقا این خودش چون فهمیده بود من هیچی بارم نیس خودش نشست رو کیرم منم که داشتم یاد می گرفتم دختر برگردوندم خوابوندم زیرم شروع کردم به تلمبه زدن دختره پرید لبامو گرفت منم که بلد نبودم لب بگیرم یه ذره چندشم شد ولی بعدش خوشم اومد (لب گرفتن هم از اون جنده لاشی یاد گرفتم) از موهام گرفت سرم برد سمت پستوناش الان فک می کنم می بینم عجب پستونایی داشت یه ذره لیس زدم یه ذره هم بازیش دادم جالبیش اینجاس که کیرم اصلا هیچ حس خاصی نداشت فقط می کردم که یهو دیدم زنه لرزید اول ترسیدم ولی بعدش دیدم که اونم ارضا شده (اولین بار اونجا فهمیدم که زنا هم ارضا میشن) منم که با همون سرعت داشتم می کردمش ( یواش یواش می کردم که دیر ارضا بشم) گردنشو بوس می کردم با پستوناش بازی می کردم که دیدم بازم ابم داره میاد به انگلیسی گفتم میاد میاد یهو کیرم در اورد برگشت کونشو داد بالا اول نفهمیدم چرا این کار کرد ولی بعدش فهمیدم که می گه بذارم تو کونش یه لحظه پیشه خودم فک کردم مگه کونم می کنن بالا خره ما این کیر کردیم تو کونش خداییش باحال بود یه چندتا تلمبه زدیم ابم ریخت تو کونش منم دیگه ولو شدم روش یه ذره تو بغل هم بودیم با هم لب گرفتیم بعدش اون پا شد لباسشو پوشیدگفت پول بده منم منم پول در اوردم که دوباره کیرم شق شد یه نگاه انداخت خندید زانو زد شروع کرد به خوردن بعد یه 7 8 دقیقه ابم باز اومد ولی خیلی کم بود پاشد با خودم می گفتم که الان می گه پول بیشتر بده ولی جنده لاشی خوبی بود همون پولو بهش دادم و رفت اینم اولین سکس من بود ولی خداییش وقتی فک می کنم می بینم عجب کسخلی بودم من که بدون کاندوم سکس می کردم شانس انداختم که مریض نشدم. فعلا بای بای.نوشته سیاوش
0 views
Date: November 25, 2018