جنده لاشی لاتی

0 views
0%

آن روز هیچ حوصله كار كردن نداشتم و تو مغازه نشسته بودم و تو كامپیوترم مشغول بازی پوكر سكسی بودم . تو این بازی عكس یك خانم خوشگل كه طرف بازی بود یك گوشه صفحه بود و بعد از هر بار بردن یكی از لباس هاشو در می آورد. بردن تو این بازی و لخت كردن اون خانم ها راحت نبود و حسابی منو مشغول كرد . مشغول بازی بودم كه یك مشتری وارد مغازه شد. نگاهش كردم یك ضبط سی دی دار دستش بود . آمد جلو و گفت ‌ ببخشید می خواستم یك نگاه به این ضبط بكنید . سی دیش كار نمی كنه. از پشت كامپیوتر بلند شدم و رفتم پشت میزم و ضبط رو از دستش گرفتم و رو میز گذاشتم و مشغول تست اون شدم چشم سی دی خراب بود و معلوم بود حسابی دست كاریش كرده بودن نگاهی به زنه كه جلوم ایستاده بود كردم و گفتم چشمش خرابه ، باید عوض بشه ، ببینم خودتون دست كاریش كردید ؟ زنه لبخندی زد و گفت فقط كمی تمیزش كردم سری تكان دادم و گفتم بهر حال باید عوض بشه خانم نگاهی به من انداخت و گفت خرجش چقدر می شه ؟ لبخندی زدم و گفتم قابل نداره ، اگه یك كار خوب بخواهید حدود ده هزار تومان خرج بر می داره لبخندی زد و گفت شما چقدر زیاد می گیرید ، كمتر حساب كنید گفتم خوب می تونید جای دیگه سؤال كنید تا قیمت دست تون بیاد با همون لبخند گفت حالا نمی شه یك خورده با من راه بیای لحن گفتنش یك جوری بود من نگاه خریداری بهش كردم . بد چیزی نبود سر شوخی رو باز كردم و گفتم چرا می شه ، تا كجا باهاتون راه بیام اخمی كرد و كمی چادرش رو از هم باز كرد كه مثلا دوباره روش بگیره پیراهن سبز گل دار و یقه بازی تنش بود و كمی از سینه هاش دیده می شد دوباره چادرش رو مرتب كرد و منو از دیدن اون منظره محروم كرد لبخندی زد و گفت منظورم اینه كه بهم تخفیف بدید آقا لبخندی زدم و گفتم نه ، نمی شه . شما كه به ضرر من راضی نیستید اخمی كرد و گفت یعنی هیچ راهی نداره نمی دونم كس بود یا نه ولی جرات نداشتم خیلی تند برم . كمی این دست و اون دست كردم و دلم رو زدم به دریا و گفتم آخه اگه یك تخفیف كلی بدم ، چی گیرم می یاد ؟ فقط ضرر ؟ لبخندی زد و گفت در عوض ثواب می كنید لبخندی زدم و گفتم فقط ثواب ، نه صرف نمی كنه اخمی كرد و گفت پس انتظار داشتی بجاش چی گیرت بیاد ؟ كمی سرخ شدم . كمی این پا و اون پا كردم و گفتم ‌ خوب نمی دونم خودتون باید بهتر بدونید اخمی كرد و گفت خجالت بكشید آقا من شوهر دارم ، كثافت دله الان می رم به مردم می گم بیاد سر وقتت عجب گیری كرده بودم . آهسته گفتم شوخی كردم پدر سر صدا راه ننداز باشه شب بیایید ضبط رو ببرید یك تخفیف كلی هم بهتون می دم زنیكه آپارتی اخمی كرد و گفت بردار الان درستش كن و گرنه داد می خانمم و همه رو می كشم این جا آبروتو می برم ، مرتیكه آشغال دست پاچه شدم حسابی بهم ریختم این دیگه از كدوم جهنمی پیداش شد چه غلطی كردم . ولی خوب از تهدیدش حسابی ترسیدم . كیرم كه داشت تا چند لحظه پیش قد می كشید و رشد می كرد یهو مثل گیاهی كه یك مدت آب نخورده بود شل ول و آویزون شده بود با ناراحتی ضبط رو كشیدم جلو و مشغول باز كردنش شدم اخمی كرد و گفت خسته شدم ، می تونم بیام پشت كامپیوترت بشینم پاهام درد گرفت تو دلم حسابی حرص می خوردم دلم می خواست داد بزنم بیا بشین رو كیرم كس كش عوضی . تعارفش كردم و گفتم ‌ هر طور راحتی بگیر بشین آمد و پشت كامپیوترم روی صندلی نشست و نگاهی به عكس نیمه لخت زنی كه تو تصویر بازی من بود كرد و با خنده گفت ‌ بس كه این ها رو نگاه می كنی ، هرزه شدی اخمی كردم و جوابشو ندادم و به كارم ادامه دادم لبخندی زد و گفت ترسیدی بدبخت ؟ اخمی كردم و گفتم نه چرا باید بترسم ؟ نگاهش كردم داشت لبخند می زد و منو نگاه می كرد پرسید پس چرا دست و پات می لرزه ، مریضی ؟ اخمی كردم و گفتم مگه تو دكتر هم هستی ؟ دوباره لبخند زد و گفت زنت خونه است ؟ اخمی كردم و جواب دادم به تو چه ، به خانمم چكار داری ؟ اخمی كرد و گفت درست حرف بزن گفتم آره ، خونه است خندید و گفت جا خالی هم كه نداری ، پس چطوری می خواستی منو تور بزنی حمال ؟ به تندی نگاهی بهش كردم و گفت مودب باش ، حرف دهن تو بفهم از رو صندلی بلند شد و گفت خودت خواستی ، من می رم و با مردم بر می گردم با عجله گفتم خیلی خوب پدر ، معذرت می خوام لبخندی زد و گفت پاشو بریم خونه من ، بدبخت ترسو اخمی كردم و گفتم ممنون ، به اندازه كافی حالم رو گرفتی لبخندی زد و گفت پاشو بیا حالتو جا می یارم نگاهش كردم . چشمكی زد و گفت بجم دیگه پرسیدم سر كاریه یا می خوای منو تحویل شوهرت بدی ؟ خندید . وقتی می خندید خوشگل تر می شد جواب داد نترس پاشو بیا من جلو تر می رم . بیا كوچه نسترن پلاك 17 در رو باز كن و بیا تو . خیلی طبیعی باشی . بلدی كه كجاست دو كوچه پایین تره گفتم پس ضبط رو چكار كنم خندید و گفت دیر نمی شه اول بیا مزدت رو بگیر هالو جان بعد از مغازه رفت بیرون . نمی دونستم چكار كنم از طرز حرف زدنش و رفتارش معلوم بود كه كسه ولی جرات نداشتم برم خونه اش. یك خورده فكر كردم و دلم رو به دریا زدم یك كاپوت برداشتم و گذاشتم تو جیبم و در مغازه قفل كردم و به راه افتادم خدا خدا می كردم كوچه شلوغ نباشه وارد كوچه نسترن شدم . چند تا از توله بچه ها از سر كول هم بالا می رفتن . كمی كه جلو رفتم جلو در قرمز رنگی كه بالاش پلاك 17 به چشم می خورد ایستادم . در باز بود فقط چفت شده بود نگاهی به دور و برم كردم و رفتم تو خونه و در رو بستم نفس راحتی كشیدم و نگاهی به حیاط كردم یك حیاط كوچولو بود و كمی جلو تر در ساختمان نیمه باز به چشم می خورد . رفتم تو خونه و وارد حال شدم . زنه رو یك مبل رنگ و رو رفته لم داده بود با دیدن من سیگار شو تو جاسیگاری گذاشت و بلند شد و گفت بیا بگیر بشین آقای مهندس تا برات چایی بیارم بعد به طرف آشپزخونه رفت جلو رفتم و نشستم رو مبل . آشپزخونه اوپن بود و من اونو موقع چایی ریختن می دید م ، دو تا چایی ریخت و گذاشت تو سینی و آمد طرفم سینی رو روی میز جلوم گذاشت و با خنده گفت اگه شلوار تو خیس كردی پاشو درش بیار لبخندی زدم و گفتم تا حالا كسی اینقدر منو نترسونده بود كنارم نشست و دامنشو كمی بالا زد و با خنده گفت خیلی وقت بود هوس كرده بودم بكشمت اینجا ، بچه خوشگل لبخندی زدم و گفتم این رو نمی تونستی مثل آدم بگی ؟ دوباره خندید و جواب داد این جوری حالش بیشتره نگاهی به دور و بر انداختم و گفتم تنها زندگی می كنی ؟ خندید و گفت به تو چه، مگه فضولی ؟ چایی تو بخور سرد می شه چایی رو نگاهی انداختم . دلم بر نمی داشت دست بهش بزنم ، لبخندی زدم و گفتم ممنون ، میل ندارم خندید . از اون خنده های تخمی كه آدم حالش بد می شه ، مخصوص جنده لاشی ها ، و گفت چیه ؟ می ترسی نمك گیر شی ؟ لبخندی زدم و گفتم ‌ آره خودشو كنارم كشید و دست شو گذاشت رو كیرم كه از زیر شلوار قلمبه شده بود و با خنده گفت بیچاره لا خورده سپس زیپ شلوارم رو كشید پایین و دست شو برد تو شورتم و كیرمو كشید بیرون . كیر بیچاره كه بقول او لا خورده بود جستی زد و عمود شد گرفت تو مشتش و كمی مالوندش و با خنده گفت چقدر حاضری بدی ؟ خندیدم و گفتم همش مال تو زد رو پام و با خنده گفت مرده شور ، مزدم رو می گم لبخندی زدم و گفتم معمولا چقدر می گیری ؟ لبخندی زد و گفت بستگی داره ، یكی ده چوب می ده یكی هشت تا ولی از پنج چوب كمتر نمی گیرم خندیدم و گفتم تو كه منو مهمون كردی نباید از من پول بگیری اخمی كرد و گفت چرا نگیرم ؟ رقصت خوشگله یا فكر كردی كسخل گیر آوردی لبام رو روی لباش گذاشتم و سرشو گرفتم تو دستام و یك بوسه طولانی و با حال ازش گرفتم و گفتم خوب حال می دم ، نمی ارزه خندید و گفت هنوز كه معلوم نیست چكاره ای ، ولی اگه خوب حال بدی جا رو مهمون منی گفتم مگه تو پول جا هم می گیری ؟ لبخندی زد و گفت خودتو زدی به خریت ، یا تو باغ نیستی پنج چوب فقط واسه جا می گیرم الاغ جون گفتم ‌ جهنم ، ضبط تو مجانی تعمییر می كنم ، كالا با كالا معامله می كنیم قبوله ؟ لبخندی زد و گفت حالا یك تكونی به خودت بده ببینم ، چه غلطی می كنی من بلند شدم و لخت شدم و فقط شورتم رو گذاشتم تنم باشه به او كه لم داده بود رو مبل و پاهاشو گذاشته بود روی میز و سیگاری آتش می كرد و گفتم اینجا خاطر جمعه ، یهو كسی نیاد پاشو بلند كرد و با انگشت پاش كمی به كیرم ور رفت و گفت نترس خره اگه امن نبود تو اینجا چه غلطی می كردی ؟ لبخندی زدم و گفتم پاشو با هم بریم حموم اخمی كرد و گفت كثافت خودتی ، بی شعور من تازه حمام بودم . هنوز تنم بو حموم می ده عجب زبون كیری داشت ، كاملا لات و الواتی صحبت می كرد گفتم چرا بهت بر می خوره ، من دوست دارم بشورمت حال می كنم بدن خانم ها رو لیف كنم خندید و گفت ولش كن وقت رو تلف نكن دستشو گرفتم و با خنده گفتم زود می شورمت ، پاشو دیگه خوشگل ضد حال نزن بلند شد و به سمت حمام رفت و من هم دنبالش رفتم . تو حمام مشغول لخت شدن شد و من هم كمكش كردم بدنش مو دار بود ولی خوب نه زیاد . موهای كسش رو تازه تیغ انداخته بود سینه هاش كمی آویزون بود ولی در كل بدن با حالی داشت ، فقط صورتش خیلی با حال نبود . اون هم جهنم كس و كونش مهم بود كه خدایش بد نبود و این رو از كیر خوشگل پسندم كه شق شده بود ، می شد فهمید بردمش زیر دوش . وقتی داشت آب گرم و سرد رو میزون می كرد شورتم رو در آوردم و رفتم طرفش و دستم رو بردم لای پاش و كسش رو گرفتم تو مشتم و كمی فشارش دادم و انگشتم رو كردم تو كسش منو كنار زد و با خنده گفت هول نزن پدر ، مگه نمی خواستی منو بشوری بعد رفت زیر دوش و شروع كرد به شونه كردن موهاش . لیف رو برنداشتم ترجیح دادم با دست بشورمش صابون رو برداشتم و و به دستام مالیدم و سپس مشغول كفی كردن بدنش شدم . موقع كفی كردن سینه هاش كمی اونها رو مالش دادم . كیر مو گرفت تو مشتش و مشتش رو مرتب رو كیرم بالا پایین می داد و برام جلق می زد منو گرفت تو بغلش و گفت پاهام بی حس شد ، بكن تو كسم لبخندی زدم و گفتم هول نزن بد بخت یك خورده صبر كن بعد از شستن بدنش دو بار كسش و سوراخ كونش رو شستم و بعد زیر دوش كمی دیگه مالوندمش و از حمام آمدیم بیرون گفتم كجا دراز بكشیم ، اتاق خواب كجاست به طرف كمد دیواری رفت و یك دوشك پهن كرد كف اتاق و دو تا متكی پرت كرد روش و با خنده دراز كشید رو دوشك دراز كشیدم روش و لبامو گزاشتم رو لباش و یك دستم رو گذاشتم رو سینه هاش و مشغول مالیدن و نوازش اونها شدم و دست دیگرم رو گذاشتم رو كس داغش و كمی كه كسش رو مالیدم دو تا انگشتم رو كردم تو كسش و در همون حال لبامو رو گوش هاش و صورتش و بعد گردنش حركت دادم و می بوسیدم . سینه هاشو به نوبت تو دهانم كردم و با زبونم سر سینه هاشو تحریك می كردم آه و ناله های باحالی می كرد . دستاشو روی كونم گذاشته بود و اونهارو می مالید و انگشت کرد و به خودش فشار می داد و گاهی هم به پشتم دست می كشید و چنگ می زد خودم رو كشیدم پایین و یك بوس به نافش زدم و زبونم رو كردم تو نافش یك خورده كه زبونم رو چرخوندم ، قلقلكش آمد و با خنده گفت برو رو كسم نافم زبون نزن خنده ام می گیره اهمیتی به حرفاش ندادم و همچنان با زبونم نافش رو انگولك می كردم خنده اش بالا گرفت و دستاشو گرفت رو سرم و به طرف كسش كشید و در همون حال گفت كنه نشو زبون نفهم ، گفتم كسمو بخور انگشتم رو از كوسش در آوردم و بردم سمت دهنش ، دهانشو باز كرد و انگشتامو مك زد و تو دهنش با زبون اونها رو تمیز كرد با دو انگشتم لب كسشو باز كردم و زبونم رو كردم تو ، آهی كشید و سرمو به كسش فشار داد و گفت مك بزن ، داره آبم می یاد و بعد به تندی منو غلطی داد و منو به پشت خوابوند و نشست رو دهنم حسابی شهوتی شده بود كسش رو رو دهانم چرخ می داد و من هم دستامو بردم سمت سینه هاش و اونها رو مالیدم داشت نفسم می گرفت دستامو به كونش گرفتم و كمی او نو بالا كشیدم تا نفس تازه كنم . كس كش داد زد نكن الان می یاد ، تو رو خدا یك خورده صبر كن آه … داره می یاد …آی ………..من ..آخ . آه . آومد ..بخورش خیلی آبش آمده بود بخوبی حركت آبش و تو دهنم حس می كردم افتاد رو سینه ام و این باعث شد سوراخ كسش كه مایعی سفید رنگ ازش می آمد بیرون ببینم . با انگشتم آبشو بروی سوراخ كونش بردم و كمی سوراخ كونش رو مالیدم و بعد آروم انگشتم رو كردم تو كونش خیلی بی حال شده بود وقتی كمی بعد همه انگشتم تو كونش رفت . آهسته انگشتم رو چرخی دادم و مشغول عقب جلو كردن انگشتم تو كونش شدم چرخی زد و به پشت خوابید و پاهاشو داد بالا و با انگشت اشاره كرد برم جلو جلو رفتم و پاهاشو انداختم زمین و رو سینه هاش نشستم و كیر مو گرفتم سمت دهنش . اخمی كرد و گفت بكن تو كسم ، حال ساك زدن ندارم كیرمو فشار دادم تو دهنش و با خنده گفتم باید خیسش كنی خشك كه نمی ره تو خره كیرمو تا ته فشار دادم تو دهنش و نشستم رو سرش . باید یك حالی از این كس كش می گرفتم چند ضربه به رون پام زد و منو عقب كشید و كیرمو در آورد یكی دو تا عق زد و با عصبانیت گفت تو فشار نده حمال ، خفه ام كردی . خودم ساك می خانمم . اگه فشار بدی كیرتو گاز می گیرم ها كمی شل كردم و گذاشتم خودش ساك بزنه دستشو به كیرم گرفت و مشغول ساك زدن شد . كمی بعد كشید بیرون و با خنده گفت برو سر وقت كوسم خیس شد دیگه پاهاشو بالا داد . بلند شدم و شلوارم رو برداشتم و كاپوت رو از جیبم در آوردم و كشیدم رو كیرم و پاهاشو انداختم رو شونه و كیرمو گذاشتم دم كوسش و با فشار همه شو چپوندم تو آخی كشید و با عصبانیت گفت كس كش یواش تر رونشو كشیدم بغلم و مشغول تلمبه زدن شدم . چند دقیقه بعد آه و ناله اش روباره در امد بازو هامو گرفت تو دستاش و فشار شون می داد و آهسته با ناله گفت نزاری آبت بیاد ها ، هنوز خیلی می خوام لبخندی زدم و گفتم هنوز كونت مونده ، خاطر جمع باش تا كونت رو جر ندم نمی زارم آبم بیاد اخمی كرد و و دستامو گرفت و گذاشت رو سینه هاش و گفت كون رو ولش كن هر بلایی می خوای سر كسم بیار اخمی كردم و گفتم چه غلط ها ، حیف نیست این كون دست نخورده بمونه ؟ اخمی كرد و گفت حالا فعلا كس رو ول نكن ، بزار به وقتش خودم خبرت می كنم كمی دیگه كه تلمبه زدم چرخید و به بغل خوابید پشتش دراز كشیدم و بادست كمی كونش رو كشیدم سمت خودم و كیرمو گذاشتم رو سوراخ كونش دستشو به كیرم گرفت و كیرمو كرد تو كسش و با خنده گفت خره سوراخ رو عوضی نگیر ، گفتم كه موقع كونم كه شد خبرت می كنم مشغول تلمبه زدن شدم . سعی می كردم خیلی تحریك نشم كه آبم بیاد و كون رو از دست ندم . دستامو بردم جلوش و رو سینه هاش گذاشتم و مشغول مالیدنشون شدم و در حالی كه تلمبه می زدم لبامو به پشتش می كشیدم و می بوسیدم كمی كه گذشت خودشم با عقب جلو دادنش به تلمبه زدنم كمك می كرد آهی كشید و گفت نمی تونی بزرگترش كنی ، خیلی كوچیكه خندیدم و گفتم همش تو كسته . تو خیلی آبت آمده چیزی نمی فهمی بلند شدم و به طرف حموم رفتم . اخمی كرد و پرسید كجا ؟ رفتم و از تو حمام شورتش رو برداشتم و آمدم سراغش و باهاش آب كسش رو تمیز كردم و بعد شورتشو فرو كردم تو كسش و با انگشت ترشحات داخل كسشم تمیز كردم و دوباره پشتش دراز كشیدم و كیرمو كردم تو كسش . خیلی بیشتر حال می داد . حالا خودم هم حس می كردم دارم كس می كنم خندید و گفت خیلی خوب شد ، تند تند بكن به سرعت تلمبه زدنم اضافه كردم و دوباره سینه هاشو گرفتم تو مشتم چند دقیقه بعد از آه و ناله های تندش فهمیدم داره آبش می یاد خودش رو عقب كشید و بلند شد و منو به پشت خوابوند و نشست رو دهنم و با دستاش كسشو از هم باز كرد و كسشو به دهنم فشار داد . من وقت رو غنیمت شمردم و دو تا انگشتم رو آهسته كردم تو كونش و همون طور كه آه و ناله هاش بلند تر می شد من هم انگشتم رو بیشتر تو كونش فرو می كردم . چند حركت تند به خودش داد و كسشو تو دهنم چرخوند و بعد آروم شد و آهی كشید ناله ای كرد و گفت مكش بزن بزار همه آبم بیاد تو دهنت كمی كسش رو مك زدم . بی حال شده بود . سرشو گذاشت رو شكمم و با بی حالی گفت من دیگه بسمه چرخی زدم و به پهلو چرخوندمش و كیرمو گذاشتم دم سوراخ كونش و فشار دادم تو . دستشو گذاشت رو رون پام و سعی كرد منو عقب بزنه و در همون حال گفت یواش تر ، پاره شدم با یك فشار محكم همه كیر مو كردم تو كونش . جیغی كشید و سعی كرد خودش رو بكش جلو تا كیرم در بیاد دستامو دور شكمش حلقه زدم و به خودم فشارش دادم داد زد آی ، مردم . كثافت داره می سوزه بكش بیرون اون كیر وامونده تو لبخندی زدم و مشغول تلمبه زدن شدم و در همون حال گفتم حالا دیگه همش تویه درد نداره ، اینقدر ور نزن بزار حالمو بكنم مشغول چنگ زدن به دوشك شد و مرتب ناله می كرد . هنوز معلوم بود درد داره ولی من ول كن نبودم . مگه خرم این كون با حال رو راحتش بزارم یكی دو دقیقه بعد اون هم آروم شد و انگشت شو كرد تو كسش و حال می كرد . كیر مو به تندی كشیدم بیرون و بعد با فشار دوباره كردم تو دادی زد و گفت بخدا پاره ام كردی بسه دیگه كمی كه تو اون كون تنگ و با حال كه تلمبه زدم حس كردم داره آبم می یاد كیرمو كشیدم بیرون و كاپوت رو در آوردم و برش گردوندم خودش رو جلو كشید و كیر مو كرد تو دهانش . كمی كه ساك زد آبم آمد به تندی كیرمو از دهنش در آورد و بقیه آبم رو صورتش ریخت . آبم رو قورت داد و كیرمو كه تو مشتش بود كمی مالید و انگشت کرد تا همه آبم آمد . با انگشتم آبم رو از صورتش كشیدم تو دهنش . اعتراضی نكرد و آنها رو هم داد پایین . كنارش دراز كشیدم . یك لحظه بخودم آمدم داشت خوابم می برد بلند شدم و لباسامو پوشیدم . دستشو گذاشت رو كسش و با خنده گفت دیگه نمی خوای ؟ لبخندی زدم و گفتم باشه واسه بعد كاپوت ندارم لبخندی زد و گفت می تونم بهت قرض بدم پیرهنم رو تنم كردم و گفتم باشه واسه یك وقت دیگه الان وقتشو ندارم خندید و گفت كیرت بلند نمی شه چرا بهانه می گیری خندیدم و گفتم این كیر چند تا مثل تو رو حریفه بدبخت بلند شد و به طرف در اتاق رفت و با كلیدی كه روش بود در رو قفل كرد و كلید رو برداشت و با خنده گفت نه پدر ، باید ثابت كنی از خونه كه بیرون آمدم پاهام نا نداشت بدنم رو بكشه . بعد از ظهر كه آمد ضبط شو ببره با خنده گفت حساب ما چقدر شد ؟ خندیدم و گفتم بی خیالش نمی خواد چیزی بدی مهمون من باش اخمی كرد و گفت بعد از اون همه حال كه بهت دادم تازه بی حساب شدیم ؟ دستم رو كردم تو جیبم و با خنده گفتم هر چی میشه بگو بدم لبخندی زد و گفت منظورم پول گرفتن نبود فقط بگم نگی منو گاییدی ، و درستم كردی ، خودم مهمونت می كنم نمی خواد پولاتو خرج كنی بچه خوشگل برای خرید كاپوت واسه دفعه دیگه لازمت می شه بعد خندید و از مغازه رفت بیرون . لبخندی زدم و گفتم عجب جنده لاشی ای بود خدا جون كاش بازم بیاد ، چه كونی داشت  

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *