حسابدار باحال

0 views
0%

سلام.اسمم رضاست 32سالمه و شرکت پیمانکاری دارم.واسه کارهای حسابداریم از طریق یکی از دوستام با خانمی آشنا شدم به اسم مرضیه.خانم خوبی بود .هم جذاب و خوشگل هم کار بلد.ولی چون تازه 4-5 ماهی بود مادر شده بود نمیتونست واسه کارهای حسابداری بیاد شرکت واسه همینم هفته ای 2 دفعه میرفتم خونشون تا کارها رو بهش بدم و اون حسابهارو ردیف میکرد و من شب میرفتم ازش میگرفتم.این داستان 3ماهی ادمه پیدا کرد تا اینکه یه شب که رفتم حسبهارو ازش تحویل بگیرم بهم گفت بیا بالا چون حسابها تراز نبود نتونسته بود اونهارو جمع کنه .منم رفتم بالا بعد از سلام و احوالپرسی با اون و شوهرش نشستیم که کارها رو جمع کنیم یه نیم ساعتی گذشت که شوهرش بعد از یه تلفن گفت کاری واسش پیش اومده و باید بره اداره.(شوهرش مهندس برق بود)ماهم نشسته بودیم و حسابهارو چک میکریم که تلفن زنگ خورد یکی از دوستای مرضیه بود.ظاهرا تو نصب یه نرم افزار گیر کرده بود و کمک میخواست.مرضیه خانم هم شروع کرد به توضیح دادن. حین توضیح با ته خودکاری که دستش بود شروع کرد رو پای من کشیدن . من که اولش تعجب کرده بودم ولی به روی خودم نیاوردم تا تلش تموم شد و خودشم که تا اون لحظه حواسش نبود داره چیکار میکنه به خودش اومد و با یه لبخند کوچیک معذرت خواست. منم دیگه کیرم شق شده بود جوابه لبخندشو دادم و نشستیم پای حساب کتاب. ولی اینقدر حشرم زده بود بالا که داشتم میمردم. خودشم فهمید و گفت آقا رضا مثل اینکه حالتون خوب نیست؟ گفتم راستشو بخواهی نه . گفت میتونم کمکتون کنم؟ گفتم راستش ….. و دستمو بردم طرفش و انداختم دور گردنش اونم ساکت فقط داشت تماشا میکرد .کشیدمش طرفه خودم و لب بازی شروع شددیگه کاملا تو بغلم بود و سینهاش تو دستم یه خورده که مالیدمشون آخو اوخش راه افتاد .بلندش کردم ولباسامو دراوردم اون هم بیکار نبود و لباساشو در اورد افتادم روش و دوباره لب و سینه. سینهاش نسبتا بزرگ بود و سفید .خیلی داغ بودم اونم دسته کمی از من نداشت .کیرمو میمالید و یواش یواش 69 شدیم بعد از 10 دقیقه خوردن بهش گفتم میخوام بذارم تو .اونم از خدا خواسته پاهارو داد بالا منم رفتم وسط پاهاش و آروم سرشو کردم تو یه جیغ نازی کشید که منو دیوونه کردیه خورده که تلمبه زدم دیدم که شل شد فهمیدم که ارضا شده اروم روش خوابیدمو یه چندتا لب ازش گرفتم.بهم گفت زود باش تا مردم نیومده تمومش کن .گفتم آخه اینطوری بهم حال نمیده میشه از کون بکنم؟اول ناز اومد که نمیشه و این حرفها که بالاخره با اصرار من قبول کرد و دمر خوابید کونش خیلی ناز بود بزرگ نرم و سفید .با کمک تف سرشو آروم فرستادم تو خودشو سفت کرد و نمیذاشت همه رو فرو کنم منم چند تا با دست زدم رو باسنش کمکم خودشو شل کرد منم با یه فشار همه رو فرستادم تو و همون جور نگه داشتم بیچاره زبون بند شد .یه چند ثانیه ای نگه داشتم و اروم شروع کردم به تلمبه زدن .داشتم دیوونه میشدم بعد چند دقیقه آبم اومد همه رو تو کونه مرضیه جان خالی کردم و مثل جنازه افتادم روش.خیلی بهم حال داده بود.بهم گفت بلند شو تا مردم نیومده منم بلند شدم لباسامو پوشیدم و بهش گفتم حسابهارو فردا میام میبرم یه لب ازش گرفتم و زدم بیرون واقعا لذت بخش ترین سکسم بود .دلم میخواست بیشتر باهاش رابطه داشته باشم ولی چون شوهر داشت میترسیدم .این بود اولین و اخرین سکسم با مرضیه خانم .خوب یا بد ببخشید.نوشته رضا

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *