سلام من آرشام هستم . از خودم بگم که قد متوسط و پوست سفیده با موهای سیاه و تپل هستم با ۱۸ سال سن . ما خانوادگی اهل شمالیم ولی به دلایلی ( که اینجا جاش نیس ) جنوب و نزدیک خلیج فارس زندگی میکنیم و تا خلیج خونمون زیاد فاصله نداره . قبل شروع خاطرم بگم این یه خاطره گی هست و کسی دوست نداره نخونه تا چندشش نشه . نسبتا طولانی هم هست پس اگه حوصله ندارین واسه اعصاب خودتون نخونین بهتره . خلاصه اینکه منم مثل خیلیا جسته گریخته و حین بزرگ شدن با مسائل جنسی آشنا شدم . رفیق واقعا شفیقی هم نداشتم . به وسطای دبیرستان ( یا به قول امروزیا متوسطه دوم ) که رسیدم درک کردم که من بیشتر از جنس مخالف ، به جنس موافق علاقه مندم و به قولی همجنسگرا هستم . با دیدن فیلمای گی ارضا میشدم و فیلم سوپرای عادی خانم و مرد برام تکراری و خسته کننده شده بود . کم کم اینو خوب فهمیدم که با مفعول بودن میتونم سکس خیلی خوبیو تجربه کنم . من بخاطر داشتن سینه های تقریبا بزرگ و دخترونه همش خجالتی بودم و استخر نمیرفتم و حتی تو خونه جلوی کسی لباس عوض نمیکردم . وقتی کسی خونه نبود میرفتم جلوی آینه لخت میشدم و به سینه های خودم نگاه میکردم . این برای من خیلی حشری کننده بود و میدونم حس مشترک من با بعضیاس که این داستانو میخونن ولی نمیدونن چجوری ابرازش کنن . خلاصه دلمو به دریا زدم که این نیازو برطرف کنم . رفتم مایو خریدم و رفتم استخر . اولش خیلی خجالت میکشیدم که همه اونجوری نگام میکنن ولی اینکه بعضیا از قیافشون معلوم بود میخواستن منو بکنن حشریم میکرد . اون روز کلی تو استخر دستمالی شدم ولی لذت بردم . قدم بعدیم این بود که یه دکمه از پیراهن آستین کوتاهمو باز بذارم تا سفیدی بدنم و برجستگی سینه هام یکم بیشتر معلوم شه . البته اهل خونه نفهمیدن . با همین وضع رفتم بیرون و تو بازار چرخیدم . همه میدونن سیاه پوستا چه کیرای کلفت و بزرگی دارن و جنوبم پر آدم سیاه پوست . تو راه پسرای جوون و مردای هیکلی بهم نگاه میکردن و از تصور کیر کلفتشون لذت میبردم . اون روز برگشتم خونه . فرداشم به بیکاری تابستونی میگذشت که به سرم زد برم سلمونی . رفتم مدل مویی برام زد که بهم میومد واقعا . فردای اون روز رفتم سمت خلیج و دوباره دکمه بالا ( همون پایین دکمه یقه ) رو باز گذاشتم . تو ساحل قدم میزدم و دیدم کسی دور و برم نیس همونجا نزدیک آب ( جایی که آب خیسم نکنه ) نشستم . کنار دریا دلمو به دریا زدم و همه دکمه های پیراهنمو باز کردم . دیگه فقط یه باد نسبتا شدید لازم بود که پیرهنمو کنار بزنه و سینه هام کاملا معلوم شه . تو همین فکرا بودم که یهو یکی بالا سرم صدام زد که تو خودتی چرا ؟ گفتم هیچی . اومد کنارم نشست و خودشو معرفی کرد . اسمش آرمان بود . یه پسر خوشگل با قد یکم بلندتر از من و تقریبا تو پر با موهای قهوه ای روشن که این دور و برا کم پیدا میشه . سر صحبتو باز کرد و راجع به چیزای مختلف از هم میپرسیدیم . من خودم فهمیدم اون زیر چشمی به سینه هام نگه میکنه . بعد ده پونزده دقیقه گفت میخواد یکم بره تو آب و ازم خواست تیشرت و شلوارشو کنار دستم نگه دارم تا نکنه یکی ناغافل بیاد ببردتشون . منم قبول کردم و اون رفت تو آب و بعد چند دقیقه برگشت . لباساشو پوشید . ازم پرسید تو نمیری ؟ یکم دو دل بودم ولی یه حسی بهم میگفت برم . پا شدم شلوارو پیرهنمو در آوردم و فقط شرت پام بود و رفتم تو آب . وقتی تو آب از رو به رو باهاش صحبت میکردم دستمو بردم به سمت شرتم و یکم از پشت کشیدمش پایین و بعدش پشتمو بهش کردم تا بیشتر کونمو ببینه ( در واقع این چراغ سبز من بود ) همون چند قدمی که تو آب رفته بودم جلو رو برگشتم و پیش آرمان پیرهن و شلوارمو پوشیدم . شماره همدیگه رو گرفتیم . تا دو سه روز با هم چت عادی میکردیم و کم کم به فضای سکسی رسید و خلاصش اینکه قرار شد اولین سکسم و در واقع اولین دادنم به آرمان و تو خونشون باشه .( البته خونه ای که خالی باشه ) اولش یکم میترسیدم . آدرسشونو فرستاد برام . من بعد سی چهل دقیقه پیاده روی به خونشون رسیدم . زنگ زدم و باز کرد . رفتم تو با مهربونی تحویلم گرفت و تعارف کرد . خودش شلوارک و تیشرت تنش بود . منم تیشرت و شلوار لی ( و البته شرت ) . مثل خودم اهل مشروب و پیک زدن و این چیزا نبود . رو مبل کنار خودش نشستم . لحنش کم کم سکسی تر میشد . با دست راستش صورتمو سمت صورت خودش چرخوند . لباش رو گذاشت رو لبام . چند دقیقه ای از هم لب گرفتیم . خودم تیشرتشو در آوردم و اونم اول کمکم کرد شلوار لیمو در بیارم . کیر هر دومون شق شده بود . شلوارکشو که پایین کشیدم دیدم زیرش شرت نپوشیده سرمو بردم پایین تا واسه اولین بار واسش ساک بزنم . اوایل یکم دندون میزدم ولی بعد یاد گرفتم . اونم آروم آه میگفت . سرمو از رو کیرش برداشت و تیشرتمو از تنم درآورد . گفت نمیدونی چقد منتظر بودم اینا رو بخورم . شروع به مالیدن و میک زدن سینه هام کرد . حس فوق العاده ای داشتم و از ته دل آه و اوه میکردم . دستشو برد سمت شرتم و کشیدش پایین . از مبل پایین اومد شروع به ساک زدن کیرم کرد . کیرمو میبرد تو دهنش و بعد خایه هامو هم لیس میزد و این عالی بود . منو یکم جلوتر آورد و گفت که پاهامو با دستام بالا نگه دارم . از این زاویه سوراخ کونمم میتونست ببینه . با لیس از سر کیرم شروع کرد و به خایه هام رسید و از همون جا سوراخ کونمم لیس میزد و انگشت میکرد . من عاجزانه ناله میکردم و کیرم داشت منفجر میشد . لیس زدنش به سوراخمو سریع و سریعتر میکرد تا اینکه دیگه نتونستم تحمل کنم و آبم پاشید بیرون . نفس نفس میزدم . بهم گفت سگی بشم و منم همینکارو کردم . آب خودمو با دستاش میمالید به سوراخم . پا شد رفت یه بالش و یه کرم آورد . گفت این بالشو گاز بزن که اگه دردت اومد داد زدی همسایه ها نفهمن آبرومون بره . کرم رو به سوراخم زد . انگشتم میکرد . کیرشو گذاشت دم سوراخم . کیرش ۱۵ سانتر بود یه سانتر بلندتر و یکم کلفت تر از مال من . سرشو کم کم برد داخل و من یه آه از ته دلم کشیدم و تصمیم گرفتم بالشو گاز بزنم . تلنبه ها سریعتر میشدن و جا باز میکرد . منم کم کم داشتم عادت میکردم و لذت میبردم از اینکه به آرزوم رسیده بودم . بعد ده دقیقه برم گردوند و به کمر خوابیدم . همون بالشو گذاشت زیر کونم . پاهامو داد بالا و کیرشو کرد تو کونم . از این پوزیشن واقعا لذت میبردم . انقد اون تلنبه ها حس خوبی بهم میدادن که تا حالا همچین حسی نداشتم و ناله هام از لذت بودن . بعد این پوزیشن اومد کنارم رو مبل نشست و گفت پشت کنم بهش و برم رو کیرش . این پوزیشن ته ته لذت بود . اولش سخت بود ولی بعد چند دقیقه که اونم دستشو آورد جلوم و برام جق میزد عالی شد . انقد بالا و پایین کردم و برام جق زد که دوباره آبم اومد و بیحال افتادم کنارش رو مبل . اما اون هنوز آبش نیومده بود ( بعدا میفهمین چرا ) یه ذره از هم لب گرفتیم و رفت برام آب شربت آورد تا حالم جا اومد . حداقل دو ساعت و نیمی گذشته بود که من با کون پاره شدم ازش خداحافظی کردم و به سختی رسیدم به خونه . تا چند روز با بدبختی رو کونم می نشستم ولی دردمو پنهان میکردم تا کسی نفهمه . تو همین روزا از آرمان پرسیدم چرا اینهمه منو کردی ولی ارضا نشدی مگه تأخیری زده بودی ؟ اونم گفت نه . ارضا نشدم چون منم با کیر ارضا میشم من خودم یه دوست به اسم امید دارم که سیاهه و کیرش ۲۰ سانتره و کلفته و اونه که ارضام میکنه من متعجب شده بودم ولی یه تصمیم عجیب گرفتم . از آرمان درخواست یه سکس سه نفره کردم تا هم سه تاییمون حال کنیم هم تنوعی تو سکس اونا بشه . آرمان هم خودش اوکی داد و از امید هم اوکی گرفت . بعد ده روز خونه آرمان دوباره خالی شد . من زودتر از امید رسیدم . این دفعه من شلوار با زیپ پوشیدم و زیرش شرت نپوشیدم با یه تیشرت چسب به بدنم . آرمان فقط یه شرت تنگ و کوتاه پاش کرده بود با یه رکابی . جفتمون منتظر رسیدن امید و دیدن و لذت بردن از کیرش بودیم . خلاصه اون هم رسید و شروع به صحبت کردیم . برخلاف هیکل نسبتا بزرگش آدم مهربونی بود . در حین صحبت بودیم که امید پا شد رو به روی من و آرمان و شلوارو شرتشو با هم کشید پایین با دیدن کیرش اول یکم ترسیدم . آرمان به من اشاره کرد که باید دو تایی براش ساک بزنیم و همینکارم کردیم . کیرش واقعا تو حلقم داشت خفم میکرد . بعد ساک ، اومد سمت من و تیشرتو شلوارمو درآورد و زیر گوشم گفت عجب هلوی خشگل حشری هستی از همونجا پاهامو داد بالا و کیرشو گذاشت جلوی سوراخم . آرمان هم لخت شد و کیرشو آورد جلوی دهنم . بدون معطلی کیرشو فرستاد تو و من بی اختیار داد زدم . آرمان کیرشو گذاشت تو دهنم و امید به سرعت تلنبه میزد . هم درد بدی بود و هم لذت فوق العاده ای بود . کاش یکی از اون لحظه ها فیلم میگرفت .کم کم داشتم تحلمو از دست میدادم و بعد چند دقیقه ارضا شدم . امید رفت سراغ آرمان و سگی نشوندش . بی معطلی کیرشو فرستاد داخلش و منم کیرمو گذاشتم تو دهن آرمان . ده دقیقه ای همین پوزیشن بودیم . امید موهای آرمانو کشید و سرشو آورد بالا . وایستاده خودشو بهش چسبوند و میگاییدش و منم واسه آرمان ساک میزدم . امید رفت رو مبل نشست و آرمان پشت بهش کرد و رفت رو کیرش بالا پایین میکرد . امید به منم گفت برم رو کیر آرمان . منم رفتم رو کیر آرمان و دو تایی بالا پایین میکردیم . تو همین حال آرمان دستشو آورد جلوم برام جق بزنه و من دیگه تو آسمونا بودم که یهو حس کردم یچی تو کونم پر شد و یعنی آرمان آبشو خالی کرد تو کونم و منم بی اختیار دوباره ارضا شدم . امید ازمون خواست دوتایی سگی بشیم کنار هم . امید نوبتی تو کون منو آرمان تلنبه میزد و اینم عالی بود . اما قسمت اصلیش اینجا بود که دو تاییشون واسه من نقشه کشیده بودن آرمان رفت رو مبل نشست و به من گفت پشتمو بهش بکنم ( مثل قبلیا ) و بالا پایین کنم . فک میکردم امید یا واسم جق میزنه یا کیرشو میذاره تو دهنم یا تهش با سینه هام ور میره . اما اونم با نامردی از رو به رو پاهامو داد بالا کیرشو گذاشت تو کونم و فرو کرد . من ناخودآگاه یه داد بلند زدم و تلنبه های همزمان دوتاییشون داشت دیوونم میکرد . دیگه اختیارم دست خودم نبود و واسه بار سوم ارضا شدم و چند ثانیه بعد امید آبشو کامل تو کونم خالی کرد . وقتی دو تاییشون کشیدن بیرون هم یه داد دیگه زدم واقعا دیگه تحمل نداشتم . حقیقتا جر خورده بودم . از خونه آرمان زدم بیرون . ازم کلی عذرخواهی کرد بعدا . چند بار دیگه هم سکس سه نفره داشتیم که کاملا گشادم کرد و باعث شد دیگه دست از این سکسا بیرون کشیدم . بلایی به سرم اومد که نگو و نپرس . شانس آوردم ایدز نگرفتم ولی مقعدم آسیب شدیدی دید . حالا بماند چجوری روم شد به خانواده بگم کجام جر خورده و چرا و چجوری . نهایتا اینکه اصلا از این کارا نکنین که تهش پشیمونیه . مرسی از کسایی که خوندن تا اینجا … نوشته آرشام
0 views
Date: July 19, 2019