حشری کردن آقای دکتر (۵)

0 views
0%

قسمت قبلمنشیه كه پشت كرد …بهش گفت درو هم ببند لطفا …تق … اونم درو بست و رفت بیرون …منشیه رفت و ما بازهم تنها شديمبا حرفای دوپهلوئي که جلو منشیه گفت انتظار داشتم بلافاصله بهم بپره ولی اون به كارش ادامه داد …انگار عجله داشت زودتر كاراشو تموم كُنهنفسش خیلی نزدیک بود … گرماشو رو لپم کاملا حس میکردم …موزيك ملایم ٍ، رومانتیک و وسوسه کننده ای بود …ايندفعه منم یه جورائی راس كرده بودم … دوست داشتم زودتر شروع كُنهپای راستمو از یونیت انداختم بيرون و به بهانه فشار ناشی از درد هی بيشتر میچسبوندم به پاش…به شلوارش نگاه كردم … كيرش داشت يواش يواش بلند ميشدگرمای پاهاش ، موزیک آرووووووم و ماراتن سکسی ناتمام …همه و همه خمااااارم کرده بود …نیاز داشتم … به حرفاش … به دستاااااش و بازیاش …ولی اون کاملا تو كارش غرق شده بودپيش خودم گفتم بازم بايد قلقلکش كنم ….واسه همين بهش گفتم …می گما …تو واسه هيچكدوم از مریضات در رو نمیبندی iجواب داد … آآآآآره ولی تو با بقيه خیلی فرق داری…ادامه دادم صددردصد…. ولی ايندفعه ديگه چرا بستی … ؟ مگه ميخوای چی كار كنی … ؟خنديد و جواب داد … مگه نشنیدی به منشیم چی گفتم ؟ … کاری رو که با تو شروع کردمو باید تموم کنمنااااااااامرد … این باید رو اونقدر محکم گفت که بدنم لرزید … ( یعنی واقعا میخواد بکنه ؟؟؟؟ )با يه عشوه خاصی بهش گفتم کووووووووور خوووندی عمرا اگه بزارم منو بکنی …………اينو كه گفتم بدون هیییچ حرفی يهو ميزِ كار شو زد كنار و خودشو كامل انداخت روم …لبم و به دهن گرفت و در حالی كه لبم و ميخورد دوطرف صورتمو گرفت تو دستهاشبا اینکارش بخوبی دهنمو بست و من دیگه اصلا نمیتونستم اعتراضی بکنمیه جور‌ایی روم خوابیده بود که كيرشو كاملا وسط پام حس ميكردمشده بود قد چناااااااااااااااارواسه اینکه نشون بدم دارم مقاومت میکنم زیر بدنش دست و پا میزدماونم با حرکت دادن کیرش رو کسم ادای کردنو در میاوردبزرگ و سفت به نظر میومد ….دست چپشو گذاشت رو سينم و از رو مانتو محكم گرفت تو مشتش …همزمان با خوردنِ لبم شروع كرد به ماليدنِ سينم …اون يكی دستشو هم از بغل برد پشت کمرم …از بالای دامنم فرستادش تووووو و پشت کونمو گرفتدستااااش گرم بود و پوست کوووونم لطیییییییییییییف …وای خدااااااااااا… خيلییییییییییییییی توپ بودهمزمان هم سينمو ميماليد ، هم لبمو ميخورد و هم با كونم بازی ميكرد … اوووووووووفدستشو از بالای یقم كرد تو و سينمو در اورد …حالا ديگه سينه هامو لختِ لخت ميماليد … اوووووففففمقاومتم تموم شد و ديگه از حال رفتم …آخه من نسبت به سينه هام خیلیییی حساسمسست شدم …با هر دو دستم شونه هاشو گرفتم …چشامو بستم و تو خوردن لبام کمکش کردم …موزيك كار خودشو كرده بود … شديدا رفته بودم تو حسشالمو کنار زد …لبمو رها کرد …سرشو برد پائين و … شروع كرد به خوردنِ گردنمخووووووب كه ليسش زد ، لباشو آروم آروم از رو گردنم آورد پائين…لباشو رو گردنم کشید و کشید تا رسید به بالای سينم ..اووووووووفی…..با دستش زيرِ سينمو گرفت … آوردش بالا و گذاشت تو دهنش …وای خدااااااااااااااا…سینمو کاملا به دهن گرفته بود و با زبونش با نوكش بازی ميكرد…اوووووففففمنم دیگه فقط ناله ميكردم …وووووووی خدااااااااااا …اوف … اوووووووووففففففی …نقطه ضعفمو پيدا كرده بود ( سينه ام ) و بخوبی داشت ازش استفاده میکرد…بی حال بیحااااااال شده بودماونم فهميد و سریع دامنمو دور کمرم جمع کرد و دستشو فرستاد لای پام …کسمو محكم گرفت … ووووووووووووووووی نالم بدجوری رفت هواااااااا …نميدونم واقعا داد زدم يا اون بيخودی ترسید يهو از روم بلند شد … سرشو آورد بالا و نيگام كرد( البته کسمو همچنان تو دستش نگه داشته بود )ولی من ديگه داااااااغ كرده بودم و دلم ميخواست ادامه بدهبا حسرت بهش گفتم چيه ؟ … كم اوردی ؟آب دهنشو قورت داد و گفت … تنت داره میخواره ها …منم با يه صداي خمااااااااار گفتم … آآآآآآآآره …. خیلیییییی …موزیک تو پوست و خونم نفووووذ کرده بود ( جداً بعضی موزیکا آدمو جادو ميكنن )بازم حمله كرد … سينمو دوباره به دهن گرفت و با دستش کسمو فشار داد …اوووووووووف کسم خیس خیس بود و اونم داشت محکم میمالیدشبا دستم پشت دستشو گرفتم …مثلا سعی ميكردم ورش دارم ولی عملا داشتم فشارش ميدادم تو کسم …اووووووووفی …يهو ديدم يه چيز خیلی داغ داره روی رونم حركت ميكنه …wowwww نامرد تو اين فرصت كيرشو در اورده بود و داشت ميماليدش به پاهای لختم ….نااله كردم … وااااااااای نه …… تو رو خدا …بسسسسسسسسه ديگه …ميترسم …ورش دار …خواهش ميكنم …ولی حساااااابی حشری شده بودم …پشت سرشو گرفته بودم و فشارش ميدادم به سينماونم نامردی نكرد و انگشت شو كرد تووووووو …اوووووووف وای نه ..بسسسه ديگه …داری منو ميكشی عوضی…با انگشتش شروع کرد به ور رفتن و قلقلک کردن توی کسم …يكم كه انگشت شو عقب جلو كرد و اون تو چرخوند …يهو حس كردم دارهِ سر كيرشو ميكشه پشت همون دستم …یادمه همیشه پشت دستمو به بهانه های مختلف نوازش میکرد و بهم میکفت دستات خیلی لطیف و خوشگلنحالا داشت کیرشو میمالوند به همون دستا…یه جورائی خیلی خیلی بدم اومد …چندشم شد …میدونم باورش واستون سخته … من واقعا ازش بدم میومد …با وجود تکراری بودن حرفم ولی باور کنین اصلا قرار نبود حالگیریا و شیطنتام به اینجاها بکشه …همون اول که کلاه کیرشو پشت دستم حس کردم اینقده چندشم شد که …ناخودآگاه دستامو پس كشيدم …اونم یه جوووووووون گفت و از خداخواستِه دستشو سریع كنار کشید و …سر كيرشو گذاشت درِکسم …wowwwwwwwwwwwwww چقده هم داااااااااااااغ بود …از حال رفتم …سست سست شده بودم و برعکس تصميمی كه داشتم كاملا آماده دادن …اوووووووووووووف خداااااااااااااااکسم اونقده لیز و آماده بود که اصلا نیازی به فشار دادن نداشتاصلا انگار خودش داشت اونو میکشید توووووووووو …سرشو كرده بود تو … چقده هم کلفت بود …داشت آرووووووم بقیه کیر دااااغشو هم میفرستاد تو کسم كه …یهو عين آدماي برق گرفته درش اورد …كاملا كشيد كنار … كيرش و برگردوند تو شلوارش و زیپشو كشيد بالا …ميزِ كار شو هم برگردوند سر جاش …ولی من دیگه خیلی حشری شده بودم …با حسرت به بالا كشيدن زیپش نگاه كردم و با عصبانيت بهش گفتم اه لعنتی … چت ميشه تو هیكه ديدم جدی جدی داره صداي در ميادتق تق …منم سریع خودمو جمع كردمبدونِ اينكه چيزی بگه رفت لای درو باز كرد …ادامه…نوشته دکترکش

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *