حماقت بچگانه

0 views
0%

سلام…حدود 1هفته اي ميشد که با پسري به اسم سامان به واسطه دوستم يلدا آشنا شده بودم،با خيليا قبل اون بودم اونم درحد اينکه بريم سفره خونه و اينجور جاها ولي خداييش بيشتر از اينکه دستمو بگيرن نميزاشتم پرو بشن.سامان وضعيتش افتضاح بود هنوز همو نديده بودي 32 سالش بود و وضعيت ماليش داغون بود راستش من وقتي فهميدم وضعش اينطوريه ازش بدم اومد فکر ميکردم مث بقيه پسراي دور و اطرافم دنبال پول و… منه.هم من هم اون از بلاتکليفي خسته شده بوديم.واس ي روز قرار گذاشتيمقرار شد برم دنبالش وقتي ب مکان مورد نظر رسيدم بهش زنگ زدم و آمار ماشين و دادم و بعد 2ديقه اومد سوار شد بدون اينکه نگاش کنم ماشينو ب حرکت درآوردم و ب سمت اولين سفره خونه روندم.عينک رو چشمم مانع ميشد صورتمو ببينه برام جالب بود چون حتي ي کلمه هم حرف نزد.وقتي ماشين و پارک کردم برگشم سمتشو عينکمو هم برداشتم. قدش فک کنم 185 يا 190 بود هيکلش توپ و خفن صورت برنزه اي داشت و موهاشم مدل ديزل زده بود. در کل بد نبود ولي اصلا بهش نميخورد 32سالش باشه آخرش ميزد 25 يا 26باشه يکمي حرف زدي و قليون و…هميشه پشت تلفن ميگفت بايد واسم ساک بزني و موقع قليون کشيدن هم گير داده بود و حرفامونو يادم ميورد.ميگفت قول داده بودي بايد تو ماشين واسم بزني موقع برگشت رفتيم جنگل و ي جايي ک کک پر نميزد دستمو گرفته بود و فشار ميدا وقتي ب محل مورد نظر رسيديم روبروم واستاد و شروع کرد لب گرفتن منم ک اولين بارم بود کلي حال ميکردم، ب گردن و گوشم خيلي حساس بودم اونم دست گذاشت رو نقطه ضعف من قلبم تو دهنم بود و شورتم ديگه خيس خيس بود حالتمو ک فهميد شلوار و شرتمو با هم کشيد پائين و نشست بين پاهامو با زبونش با کسم ور ميرفت و قبون صدقه ام ميرفت از زور شهوت داشتم ميمردم نزاشتم ادامه بده و سريع زيپ شلوارشو کشيدم پائين و آلت بزرگ و کلفتشو کردم تو دهنم چيزي بلد نبودم ولي انقدي هم ک ساک زدم از تو فيلم و…ياد گرفته بودم همينطور ب کارم ادام دادم ک حس کردم ي مايع گرم و لزج تو دهنم بشدت پاشيده شد اون لحظه دلم ميخواست بالا بيارم ولي واس اينکه ناراحت نشه قورتش دادم…از اون ب بعد ازش زده شدمو ديگه جوابو نميدم.نوشته ساقی

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *