خاروندن خواهر

0 views
0%

از صبح اول وقت كه پا ميشدم و به كلاس درسم ميرفتم اونايي كه يكي دوسالي رو درجا زده بودن و به اصطلاح قديميهاي كلاس بودن اون آخر آخرهاي كلاس مينشتن و عكسهاي سكسي نگاه ميكردند يا زنگهاي تفريح از كوس و كون دختر و زنهاي محله واسه هم تعريف ميكردند و ما رو هم اصلا جزء آدمها نمي آوردند . اين موضوع واسم عقده شده بود واسه همين يه تصميم عجيب و غريب و نشدني از نظر خودم گرفته بودم كه هرطوري شده بايستي عمليش ميكردم . راستي من فرامرز هستم و دو تا خواهر دارم يكيشون 17 سالشه و دوسال از من بزرگتره و ديگري 1 سال ازم كوچكتره اسم بزرگه شهلا و كوچيه عفت . مادرم حدود 40 سالشه و پدرم 45 سالشه. خلاصه يه چندروزي با خواهر كوچكترم گرم شدم يعني عفت جونم كه الهي من قربون اون كون قلمبش برم كه اگه جا ميشد خودمم با سر ميرفتم چه برسه به كيرم . خلاصه چند وقتي هر چي ميخواست واسش تهيه ميكردم و كاراشو واسش راست و ريست ميكردم . تا اينكه يه روز منو اون توي خونه تنها بوديم و رفتم سراغ كامپيوترآبجيم و رفتم سراغ سايتهاي سكسي كه هميشه نگاه ميكرد و خودمو زدم به بيخيالي يعني حواسم نيست و لاي دراتاق رو هم گذاشتم باز و دستمو كردم توي شلوارم و با كيرم بازي ميكردم. يه لحظه سايه شو از سمت راستم ديدم .تا برگشتم به سمتش سريع از اتاق بيرون رفت ، رفتم سراغش و خودمو زدم به ناراحتي و همش ازش خواهش ميكردم كه به شهلا چيزي نگه و اون هم قبول كرد ولي من گفتم تو دروغ ميگي و وقتي شهلا اومد ميري بهش ميگي ، هرچي قسم خورد قبول نكردم و اون گفت چكار كنم تا باور كني منم گفتم تو هم بايد بياي توي اتاق و اون عكسها رو يه بار هم كه شده نگاه كنی تا نتوني به شهلا حرفي بزني چون اگه چيزي گفتي منم ميگم خودت هم با من نگاه كردي . خلاصه قبول كرد و اومد از خدا خواسته همه رو نگاه كرد و در حين نگاه كردن ديدم دستش لاي پاهاشه ، منم فرصت رو غنيمت شمردم و گفتم ميدوني بدي اين عكسها چيه؟ گفت نه چيه ؟ گفتم آدمو وادار ميكنه اونجاشو بخارونه ،اونهم گفت آره راست ميگي فرامرز مال منم ميخواره. سريع گفتم پس مياي مال همديگه رو بخوارونيم كه عفت گفت واي نه زشته مادر بفهمه پوست كلمونو ميكنه. منم گفتم پدر بي خيال اگه خودمون بهشون نگيم از كجا ميفهمن كسي كه اينجا نيست و سريع شلواركمو پايين بردم و كير سيخ شدمو نشونش دادم و دستشو گرفتم و گذاشتم روي كيرم . مثل برق گرفته ها دستشو عقب كشيد و گفت چقدر تب داره خيلي داغه ، گفتم بيا جلو نترس دست كه بهش بزني آروم ميشه و دوباره دستشو گذاشتم روي كيرم و آروم دستشو بالا و پايين ميبردم كه روش بازي كردن با كيرمو ياد بگيره و خودمم سريع دامنشو پايين كشيدم و شورتشو در آوردم بدون هيچگونه مخالفتي از اون دستمو بردم لاي پاهاش خداي من مثل كوره داغ بود و بهش گفتم عفت جونم مال خودت كه از آتيش هم گرمتره و درازش كردم و بالاي كوسش رو بوسيدم و مثل فيلمهاي كوتاهي كه شهلا از اينترنت گرفته بود و من اونا رو ديده بودم براش كوسشو ليس زدم و تموم لباساشو از تنش درآوردم و اونو روي شكم خوابوندمو از پشت گردنش شروع كردم به بوسيدن و ليسيدن تا رسيدم به سوراخ كونش . لاي چاك كونشو باز كردم و زبونمو گذاشتم لاي سوراخ كونش و با يه دستم سينه هاشو كه باندازه يه نارنگي شده بودن رو ميماليدم . يهو گفت داداشي من جلوم ميخواره تو رفتي سراغ پشتم . گفتم عجله نكن به اون هم ميرسيم ، سوراخ كونشو حسابي واسش خوردم تا جايي كه سر و صداش بالا رفته بود و سركيرمو با كمي كرم ليز كردم و كمي هم به دور سوراخ كونش و درون سوراخ كونش ماليدم وقتي انگشتمو توي سوراخ كونش كردم گفت وايييييي داداشي چقدر خوشم مياد ، منم گفتم تازه كجاشو ديدي و سر كيرمو با كونش تنظيم كردم و با يه فشار آروم سر كيرم توي كونش جا شد يهو گفت فرامرز كمي ميسوزه درش بيار تو فقط قراربود برام بخوارونيش ولي داري يه كار ديگه ميكني. گفتم عفت جون از سوزش كونته كه سوراخ كوست ميخواره و كونتو كه نميشه دست بكنم توش مجبورم با كيرم بخارونمش كمي تحمل كن عادت ميكني خلاصه تا اومد بجنبه تا دسته كير قلمي و خوشگلمو توي كون سفيد و ژله ايش چپوندم بقدري اين كون نرم بود كه وقتي بهش دست ميزدم انگار دست توي آب كردي و تموم باسنش ميلرزيد بعد شروع به عقب و جلو كردن كيرم توي كونش كردم و واسه چند ثانيه عفت لرزيد و بعد بيصدا شد و من هم ضربات كيرمو توي كونش تندتر كردم تا اينكه بدنم سست شد و همه كونشو پر از آب كير كردم و اون داد زد وايييييييي فرامرز شاشيدي توي كونم چرا اينقدر داغه و من گفتم نه نشاشيدم آب مخصوص خارش رو ريختم توي كونت تا ديگه نخواره و هر دومون لباس پوشيديم . از اون به بعد تا الان كه حدود 4 ساله ميگذره يه شب درميون با هم سكس داريم و حدود دوسال است كه پردشو هم زدم البته كمي پول واسه دوختنش جمع كردم تا قبل از عروسيش ببرمش و پرده كوسشو بدوزم .

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *