خاطرات جناب بکن

0 views
0%

مقدمه این داستان کاملا واقعی میباشد و هرکس هم بگه واقعی نیست ، اونجاشهشدار این داستان برای افراد بیماران قلبی ، بانوان باردار ، و انواع بیماری های خطرناک توصیه میشود و کلا هیچ محدوده سنی هم ندارهمن جناب بُکُن هستم . من از بدو تولد شروع به سکس کردن کرده ام . میخوام داستان سکسم رو از بدو تولد تا به الان برای شما بگموقتی متولد شدم…تا چشم به جهان گشودم ، چشمم به پرستاری زیبا خورد ، در همان لحظه کیر بیست سانتی متری ام راست شد و پرستار را لخت کردم و به هفت روش سمورایی پرستار را گاییدم ، وقتی پرستار داشت ارضا میشد دستش رو روی ملافه ی روی تخت میکشید و فریاد میزد اوه یس ، اوه یس وقتی شش ماهه بودم …روزی مادرم کار داشت و منو به دست یه پرستاربچه سپرد ، آن زمان که شش ماه داشتم ، وقتی روی پای پرستارم دراز کشیده بودم ، چشمم به ممه های هشتادوپنج او خورد ، ناگهان کیر سی سانتی متری ام راست شد و با یک حرکت نینجایی پریدم روی ممه ی پرستارم و شروع به لیسیدن ممه هایش شدم ، پرستار که از شدت حشریت من به جنون رسیده بود فریاد میزد اوووف بخورش در همان حین مای بی بی ام را باز کردم و کیرم را تا ته بر کون او فرو کردم و محکم تلمبه زدم ، اما هر چقدر تلمبه میزدم آبم نمیامد آخه اون زمان هنوز آب نداشتم ، خلاصه خسته شدم و پرستارم به ارضا رسید ، در حال ارضا بود که فریاد میزد اوه کُمان بِی بِی ، فاک می (کاندوم اون زمان ما نبود واس همین پلاستیک کشیدم دور کیرم)وقتی دو ساله بودم…روزی دختر همسایه که 10 سالش بود آمد تا با من بازی کند ، در اتاقم بود که ناگهان تصمیم گرفت پیرآهنش رو بیرون بیاره و راحت باشه ، در همان حین من حشری شدم ، کیر چهل سانتی ام راست شد و مای بی بی ام را پاره کرد ، دختر ده ساله که از شدت حشریت من ذوق میکرد ، فورا بدون هیچ تردیدی آمد و کیرم را خورد و فریاد میزد اووووم … یسسس در همین حین مادر دختر آمد توی اتاقم ، تا چشمش به ساک زدن دخترش خورد ، آن هم حشری شد ، در را قفل کرد و آمد و کسش را خوردم و هر دوی آنها را تا حد مرگ گاییدم ، آنها فریاد میزدند اوه یس ، اوه فاک می ، اوه کُمان بی بی ایتس وری هات ، من اولین سکس اف ام اف را در سن دو سالگی تجربه کردموقتی هفت ساله بودم …در آن زمان تازه مدرسه میرفتم ، یک خانم معلم داشتیم خیلی سکسی بود ، یک روز که در گوشه ی مدرسه نشسته بودم او آمد کنارم و من هم از فرصت استفاده کردم و از روی شلوار پایش را مالیدم ، اون 40 سال داشت ، حشری شد و او را در دستشویی مدرسه کردم و او از شدت لذت سکس با یک پسر 7 ساله فریاد میزد جوووون منو بُکُن جناب بُکُن ، تا پایان سال تحصیلی در آن مدرسه من هرروز معلمان آن مدرسه را میکردم حتی گاهی معلمان مدارس دیگر را نیز میکردم ، حتی گاهی در جلسات آموزش و پرورش شرکت میکردم و پایان آن ها را میکردموقتی دوازده ساله بودم…یک روز دوستم را دعوت کردم به خونه تا اون کلاغی که سیگار میکشه رو نشونش بدم ، کسی خونمون نبود ، تا خم شد تا زیر تختم را ببیند از فرصت استفاده کردم و شلوارشو کشیدم پایین ، کمی توف بر سر کیرم نود سانتی متری ام زدم ، بعدش کاندوم زدم (الان یه سریا تو کامنت میگن کاندوم بزن) و کیرمو تا ته کردم تو کونش و تا ساعت ها تلمبه زدم ، نزدیک بود آبم بیاید که ناگهان او گوزید و پایان حس گی پرید ، به همین دلیل کاندوم رو درآوردم و کیرم رو کردم تو حلقش و آبم رو با فشار ریختم توی دهنش تا دیگه نگوزهوقتی پانزده ساله بودم…وقتی پونزده سالم بود مارو بردن از طرف مدرسه برای جشن تکلیف ، موقع شروع همه چیز خوب بود ، موقع خروج از سالن ، من درب ورودی وایسادم و هرکس میخواست خارج بشه یبار کیرمو میکردم تو کونش ، البته کاندوم زده بودم قابل توجه کامنتای کاندومی ، در آن روز من رکورد کون کردن در گینس را ثبت کردموقتی هجده سالم بودم…توی اون سن ، به دلیل اینکه بنده جناب بُکُن بودم و کیر یک متر و ده سانتی متری داشتم ، سیصد و شصت و پنج تا دوست دختر داشتم و به صورت پنج وعده در روز اونهارو میکردم ، اصلا هم کمرم نمیشکست ، آبمم تموم نمیشد ، تخمامم درد نمیگرفت ، چرا؟ چون من جناب بُکُن بودم.وقتی بیست ساله بودم…یه پیرمرد داشت تو خیابون رد میشد ، اونم گرفتم کردمو ادامه ی عمر من…من جناب بُکُن بودم و هستم ، الان کیرم یک متر و هشتاد و پنج سانتی متر هست ، همه ی دنیا رو کردم و هیچیم هم نشده ، همشون هم راحت بهم حال دادن و هیچکس شکایتی نکرده ، همه چیز ارومه ، در ادامه ی عمر هم من نیز هفتصد بز کوهی ، نهصد پشه ی عقیم رو کردم ، شش میلیارد نفر پسر و دختر رو کردم و در حال حاضر در حال قرارداد با شرکت های پورن برای آموزش به پورن استارهای اونها میباشمبرگرفته از داستان های ارسالی توسط کاربران سایت داستان سکسی و چکیده ای از فیلم های جم تی ویبا تشکر از اینکه این مزخرفات رو خوندید ، هم واس خنده نوشتم ، هم واس اینکه به عزیزانی که داستان سکسی مینویسن بگیم انقدر کس کس و شعر ننویسیداگر غلط املایی بود یا نثرش قدیم و جدید قاطی شد بیخیال شید چون بهش توجه زیادی نکردمنوشته جادوگرسفید

Date: April 13, 2019

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *