قسمت قبلمژگان سریع آماده شدو رفت منم رفتم یک دوش گرفتم و حاضر شدم که برم دنبال خانمم تو راه بودم که زنگ زد و گفت رسیده و مشگلی نیست وگفت اگه برنامه ردیف شد دوباره قرار بزاریم . چند روزی گذشت یک روز صبح ساعت 9 بهم زنگ زد و گفت که اگه میتونم برم پیشش گفتم یک وقت علی نیاد گفت قراره بره فرودگاه امام و تا بعد از ظهر نمیاد منم سریع مرخصی گرفتم و رفتم توی راه زنگ زدم بهش که سریع درو باز کنه از پشت پنجره حواسش بود و تا رسیدم درو بازکردو منم سریع رفتم داخل طبق معمول پرید تو بغلم و شروع به لب گرفتن کردیمو تو همون حال با هم رفتیم تو اطاق خواب کتمو در آوردو منم کمربندموبازکردمو بقیه لباسها رو اون از تنم در آورد و منو حل داد روتخت و شروع کرد به ساک زدن منم تو آسمونا بودم که دیدم داره ابم میاد بهش گفتم بسه نوبت منه گفت میخوام آبتو بخورم گفتم وقت ندارم و زود باید برم و دلم میخواد که کس خوشگلتو بکنم و آبمو بریزم توش آوردمش رو تختو نشوندمش رو دهنمو شروع کردو به خوردن کسش اونم خودشو میمالوند رو دهنم خیلی حال میداد که تو همون حال تکوناش شدید تر شدو ارضا شد وولوشد روتخت منم تاقواض خوابوندمشو شروع کردم به کردن کسش حسابی تلمبه میزدو هم عجله داشتم وهم نمی خواستم زود ارضا بشم سرعتم و کم کردمو حالتمونو عوض کردم واز پشت کردم تو کسش همینطور که میکردم گفت دوست داری از کون بکی منو گفتم چراکه نه بلند شدو رفت از رو میز توالتش کرم آوردو شروع کرد به چرب کردن کیر من و یک کمی هم به سوراخ خودش مالیدو دوباره قنبل کرد منم از پشت شروع کردم کیرمو گذاشتم دم سوراخشو آروم فشار دادم سر کیرم تا نصفه رفته بود داخل با یک فشار دیگه کیرم راحت رفت تو کونش خیلی باحال بو و خیلی داغ به محض اینکه کیرم رفت تو یک آه خوشایندی کشید و گفت خیلی دلم میخواست کون بدم و ازش پرسیدم دردت نمیاد گفت نه خوشم میاد اینو که گفت منم شروع کردم به جلو عقب کردن یک مرتبه چشمم افتاد به کیرم که هر دفعه که عقب میارم مقعد مژگان هم جلو عقب میشه این صحنه خیلی منوتحریک کرد و سرعتمو بیشتر کردم و دلم نمی خواست که ارضا بشم بهش گفتم به پشت بخواب و پاهاتو باز کن اونم این کارو کردو منم اومدم وسط پاشو پاهاشو یکم دادم بالا تا سوراخ کونش بالاتر بیاد و بهد کیرمو به سوراخش نزذیک کردم و بافشار تو کردم که مژگان گفت دارم جر میخورم تا حالا اینجوری از کون ندارم گفتم اگه ناراحتی درارم گفت نه دردش خیلی باحاله بکن جرم بده منم شروع کردم به کردن مژگان هم مدام داشت با چوچولش بازی میکرد و آه و ناله دیگه داشتم دیونه میشدم که مژگان برای بار دوم ارضا شد و من هم درحال ارضا شدن بودم که گفتم مژگان بریزم تو گفت هر کاری دوست داری بکن منم دلم نمی خواس از کونش بکشم بیرون و پایان آبمو ریختم تو کونشو روش ولو شدم و اون هم منو بغل کردو میبوسید . دوستانی که نظراتشون و برام گذاشته بودن از همه ممنونم وباید بگم که این جریان متاسفانه واقعیت داشت و زاده تخیل نیست و امید وارم دیگه چنین شرایطی برام پیش نیاد .نوشته کوروش
0 views
Date: November 25, 2018