نمیدونم چن درصد این داستانا واقعین اما داستان سکس من با زنموم کاملا واقعی و ادامه داره شاید از مرزه 50 بار بگذره ؛ خودش به شوخی میگه فک نکنم به عموت انقد داده باشمیادمه از بچگی ازش خوشم میومد. عاشق هیکل درشت و سفیده مثل برفش بودم. یادم رفت که بگم ما توی دو واحد تو یک حیاط زندگی میکردیم. اما الان شهر دیگه کوچ کردیم. آره ؛ آرزوم بود زنموم رو دید بزنم از وقتیکه چش و گوشم باز شده بود. اختلاف سنیه ما هم نه سال بیشتر نبود. از هر فرصتی برای در کنارش بودن استفاده میکردم اما در مخیله ام نمیگنجید که راه به شورتش پیدا کنم چه برسه محتویاتشماجرا از وقتی جالب شد که داییم برای تولد زنموم یک سیمکارت و گوشی خرید. البته یکسالی گذشت تا اس ام اس هایی که میزدم زیاد شد و رنگ و بوی رومانتیک پیدا کرد. اینم باید متذکر بشم که خونه ی هم رفت و امد زیاد داشتیم. دو سه ماهی بعداز اس ام س های رومانتیک بودکه بهش ابراز علاقه کردم ؛ البته وقتی گفتم دوستت دارم که لحن اس ام س های اونم عوض شده بود و نرم شده بود. یکی دوبار که خونه تنها بودیم و از بعضی رفتارای داییم و بچه ها شاکی بود و گریه زاری میکرد به خودم جرات دادم رفتم جلو و به آغوش کشیدمش. اثر خوبی داشت و بهم عادت کرده بود. منم همینو میخواستم. باعث شد که بیشتر دعوت کنه اوقات تنهایی بیام پیشش. وقت تنهایی هم کم نبود چون بچه ها نصف روز مدرسه بودن و داییم سرکار.بالاخره این ابراز علاقه ها به وابستگی از طرف من و دلبستگیه اون تبدیل شده بود. بازم رودررو روم نمیشد ازش تقاضا کنم اما یه روز به خودم جرات دادم تا اس ام س بزنم و ابراز نیاز داشتنشو بکنم و بگم میخامش؛ وقتی جوابه اکی گرفتم باورم نبود و رو پاهام بند نبودم وقتی گفت با خودت کاندوم بیار نفهمیدم چجوری رفتم داروخونه و به سمت خونه شون راه افتادم.رسیدم بهش بغلش کردم و کشوندمش به سمت دیوار و لب و ازش گرفتم. دست و پام میلرزید از استرس. لبشو میخوردم تا کمی شل شد دستم رفت سمت سینه هاش و از رو پیرنش مالوندمشون. هر دو هاته هات بودیم. بعد دست بردم تو شلوارش و از رو شورت کسش رو مالیدم آه میکشید و منو فشار میداد. یه پتو پهن کردم خوابوندمش و لباساشو از تنش دراوردم. میترسید کسی سربرسه گفت سریع انجامش بده منم افتادم روش . کیرمو کردم تو کسش و حالا نکن کی بکن. سرخ شده بود. گفت کاندوم بذار؛ یکیشو در آوردم و کشیدم رو کیرمو دوباره تلمبه زدم. در ضمنش نوک سینه هاشم میمکیدم. وقتی تند میزدم و میخوردمش جیغش بود که در میومد. بعده چن دقیقه آبم اومد. کنارش خوابیدم و وقتی دوباره راست کردم اینبار برش گردوندم و یه بار دیگه از کس گاییدمش. از کون هنوز نذاشته بکنمش. و اینبار آبمو ریختم رو کونش. خیلی حال داد و باور نکردنی بود. ضعف کرده بودم ؛ برام میوه و غذا آورد خوردم و رفتم. اما این رابطه کماکان ادامه داره. سری های بعد کیرمم برام خورد و گاهی که به پریودش نزدیک بود گذاشت آبمو توی کسش بریزم که واقعا لذت سکس صدبرابر میشه. زنموم محشره واقعا . پایاننوشته denzel
0 views
Date: November 25, 2018