اون موقع تازه دانشگاهو تموم کرده بودمو کم کم آخرین دختری که باهاش دوس بودم هم دیگه از بیمحلیام و همم اینکه دور بودیم از هم بالاخره تموم شد رابطه مون. یه روز که اتفاقا خوابگاه بودم یه شماره زنگ زده بود منم شماره رو ذخیره کرده بودم.(چند ماه قبل بدها)بعد تموم شدن رابطه با جی اف آخریه همینجور خودجوش شماره های گوشی رو داشتم نیگا میکردم چشمم افتاد به یه شماره که بینام ذخیره بود. شماره شو گرفتم بعد چند بوق یه صدای نسبتا ناز گفت بله . من هیچی نگفتم قط کردم. اون روز گذشتو روز بعد ی اس دادم (سلام خانم خوبی) . اولش پا نداد بعد چند ساعت اس داد که کی هستمو شمارشو از کجا آوردم منم جریانو گفتم بعد کلی دلیلو اثبات اینکه از طرف کسی نیستمو قصدم مزاحمت نی راضی شد باهم تلفنی بحرفیم. اتفاقا تابستون بود بعد کلی تلفنی حرفیدن گفت که معلمه و محل کارش ی شهر دیگه بود و اتفاقا شهر ما بین مسیر شهر اونا بودوشهرمحل کارش. چند باری که تلفنی حرفیده بودیم همو ارضا کرده بودیم کلی اصرار میکرد که برم شهرشونو مثلا همدیگه رو ببینیم.متاسفانه یا خوشبختانه متاهل بودو میگفت حامله نمیشه و انگار شوهرش میخواس ازش جدا شه.تقریبا اوایل شهریور بود که باید میرفتم مرکز استان واسه ی کار اداری که شهر این خانم زیاد از مرکز استان فاصله نداشت بهش گفتم که میام. بعد انجام کار اداری رفتم شهرشون. خونه هم اوکی بود. چون خونه ی باباش و خونه ی خودشون تو ی کوچه نسبتا طولانی بود و فاصله ی زیادی داشتن. شوهرش مغازه داشتو صب که میرفت تا غروب نمیومد خونه البته خودش گفت اینارو.وقتی رفتم تو کوچه بهم آدرس دقیقو گفته بود وقتی وسطای کوچه که بودم زنگیدم بهش گفت نزدیک در فلان رنگ رسیدی بتک درو باز میکنم بیا تو. رسیدم نزدیک تک زدم دیدم یه خانوم که قیافه ش دخترونه بود با یه چادر سفید درو واکرد. خیلی ناز بود. اسمش نسترن(مستعار) بعد که کارتشو دیدم 22 سالش بود قد تقریبا 170 وزنشو نمیدونم ولی سینه هاش 75 حدودا باسن گردو مالیدنی داشت. شیکم اصلا نداشت.راستی من اون موقع 24 سالم بود قیافه ام معمولی قد 175 وزنم هم 65.داشم میگفتم که درپ که واکرد رفتیم تو به سرعت نور چرا که خونه هه دوطبقه بود در ورودی مشترک بود حیاط هم داشت البته حیاطش بزرگ نبود. از ترس اینکه همسایه شون نبینه سریع رفتیم تو.نشستم تو هال نسترن رفت شربت اورد واقعا تو اون گرما چسبید خوردن شربته. چادرشو گذاشت رپ اوپنو اومد نشست کنارم با فاصله ی نیم متری ی پیرهن با یه دامن بلند که تا زیر زانوهاش بود تنش بود. خلاصه داشتیم حرف میزدیم که با نگاه به لباش و اون سینه های قلمبه ش کم کم حشرم زد بالا بهش گفتم چرا نمیایی نزدیکتر . مثلا خجالت میکشیدو سرش پایین بود رفتم نزدیکش دستشو گرفتم تو دستم اونم بی هیچ مقاومتی دستشو گذاش تو دستم دیدم صداش داره میلرزه رفتم چسبیدم بهش سمت چپم نشسته بود دست راستمو گذاشتم رو لپ چپش یه کوچولو لباشو خوردم کم کم اونم همراهی میکرد روسریشو باز کردم به خوردن لباش (که یه کوچولو شبیه لبای حالا نگم انجلینا جولی شبیه لبای این دختره ارغوان هس تو سریال زمانه-) لبای همو داشتیم میخوردیم البته نه رو مبل که روی زمین همونجور خوابوندمش خودم خوابیدم روش . سینه هاشو از رو پیرهنه مالوندم. کم کم سفت شدن . پیرهنش دراوردم جووووووووون انگار داشتن منفجر میشدن سینه هاش سوتینشو هنمز باز نکرده بودم دستمو از کش دامنش بردم رو چوچولش خیسه خیس بود جالبه شورتم پاش نبود. گفتم برو یه چی بیار اینجا پهن کن. گف نه بریم تو اتاق پاشدیم اون جلوم را میرفت منم از رو دامنش داشتم باسنشو میچلوندم حین رفتن به اتاق خواب اونو شوهرش . تو اتاق که رسیدیم با چشاش داشت التماس میکرد که کیر میخواد شدید. تش شرتمو دراوردم شلوارمو دراوردم شورتمم گذاشتم اون در بیاره که این کارو کرد. رو تخت طاق باز خواید منم دوباره افتادم به جون سینه هاش همه جاشو لیس زدم رفتم پایین دامنشو دراوردم وای عجب کسی داشت پاهاشو باز کردم چوچولش خیسه خیس بود ی دسمال ورداشتم پاکش کردم شرو کردم به خوردن چوچولش دستام هرکدومشون رو یکی از سینه هاش بود وای چه کس خوشطعمی داشت دیگه اهو ناله ش بلند شده بود چرخیدم حالت 69 اون با یه حرارت خاصی کیرمو میخورد منم واسش لیس میزدم کسشو گفتم داره ابم میاد درش اورد از تو دهنش از کشو میز ارایش کنار تخت یه اسپری دراورد منم زدم به کیرو خایه هام. وای وقتی به پهلو خوابید تازه فهمیدم چه کون خوشتراشی داره. خگفتم دمر بخوابه اونم خوابید کیرمو لای چاک کون قلمبش گذاشتم روش خوابیدم چه حالی میداد وقتی لمبرای نرمش میرمو بینشون دربرگرفته بودم اونم باسنشو شلوسفت میکرد. دوباره چرخوندمش کسشو خوردم ده دقیقه بعد اوردمش لبه ی تخت اروم سر کیرم گذاشتم لای چوچولش بالا پایین کردم داشت ناله میکرد گفت بکن تو کسم منم بعد اذیت کردن چند باره اروم سرکیرمو دادم تو کس داغش خیلی اروم تا. ته کردم تو کسش یه آه جیگری گفت شروع کردم به تلمبه زدن خم شدم لباشو میخردمو تلمبه میزدم تو کسش بعد چن دقیقه کیرمو از تو کسش دراوردم گفتم پاشو حالت سگی کسوکونتو بده بالا اونم این کارو کرد اومدم روتخت محکم کیرمو تو کسش کردم تلمبه زدم چون اسپری زده بودم آبم حالا حالاها نمیومد وقتی داشتم کسشو میگاییدم اونم تو اون حالت داگ استایل دلم هوس کون نازشو کرد که گفت نه الان فقط کسمو بکن بعد حالتو عوض کردیم طاقباز خوابیدم اونم اومد رو کیرم نشست کیرم تا. ته رفت تو کسش. دوتادستامو رو باسنش گذاشتم میمالوندم اونم خودشو بال و پایین میکرد منم تو اوج شهوت بودم خم شد روم لبامو عین وحشیا میخورد منم هموراهیش میمردم سوراخ کونشو انگشت میکردم دیدم داره ناله هاش بیشتر میشه منم محکو تلمبه میزدم تو کسش که ابم اود همشو خالی کردم تو کسش خیلی چسبید.مرسی از اونایی که خوندن خاطره مو. خاطرات دیگه ای هم دارم که اومد خود خونمون. اگه خواستین میذارم.نوشته آرمین
0 views
Date: November 25, 2018