این خاطره که براتون دارم میگم دیگه تو زندگی پیش نیامده چون تا حالا با هیچ زنی اینجوری سکس نکردم و هیچ زنی مثل اون بنیه نداشت توی محل کارم که شرکت خصوصی ست با دوستان و همکارن کار میکردیم من با شخصی به نام لیلا که از بچه های بخش مالی و فروش بود اشنا شدم خیلی سر سنگین و خیلی متین بود منم ظاهری آروم که هیچ زنی زیادبه چهره شک نمی کرد و خیلی متین رفتار می کردم و معمولا خانومها به من اطمینان میکردن ولی وقتی جلوی شما خون میگرفت دیگه فرقی نمی کرد هر جوری میشد مخشونو میزدم و سکس با هم داشتیم و نسبتا توی این کار حرفه ای شده ام.یه روز توی سالن واید محل کار بودیم که لیلا روبه من کرد با خجالت گفت اقا پویا میشه یه سوالی ازتون بپرسم من خودام جمع جور کردم گفتم خواهشم میکنم بفرمائید با خجالت گفت من یه ماشین خریدم میخواستم ببینم چه جوری باید پلاکشو عوض کنیم منم گفت خونه کجاست محل زندگیشون منظورم بود بعد از گفتن محل زندگیشون گفتم اتفاقا پلاک گذاری ماشین نزدیک محلتونه میخوای بهاتون بیاملیلا نه زحمت میشه من با اصرار گفتم نه اختیار به هر حال شما دوست ما و همکار ما هستین خلاصه لیلا قبول نکرد بعد من زیاد قید بند دخترها نبودام چون زیاد با دخترها نمی پردیم چند روز بعد لیلا اومد و از من خواست که باهاش برم خیلی برام عجیب بود بعد فهمیدم این خانم مطلقه هستن البته نسبت به سن کمی که دارن قبلا ازدواج کردن و سریع طلاق گرفتم چون با لیلا رفتیم دفتر خونه و اون جا مدارکشو نگاه کردم و چون این ماشین و یه مقدار پول مهریه اش بود و منو میخواست جای وکیلش جا بزنه من از خدا خواسته بعد از کارمون که پایان شد رفتم رو مخش بعد از زیر زبونش کشیدم که خونواداش زیاد با هاش خوب نیستن و مجبور شده از من درخواست کنه که بیام چون کسی دیگه نداشته و برای من مهم نبود چون یه تیکه خاص گیرم اومده بود و هم روزی که برای کارهای اداری رفتیم چون من با مدیریت شرکت رفیق بودام مرخصی جفتمون رد کرد تلفنی بعد از گرفتن مدارک ماشین و پولها ازشون خواستم که بریم ناهار بخوریم لیلا اول گفت نه به شما زیاد زحمت دادم و من که خونه مجردی داشتم و نمی تونستم از این تیکه جیگر بگذرم بریم منزل ما من یه وسیله دارم بیارم بعد اش من شما رو میذارم در خونتون قبول نکرد اول و چون توی رانندگی ماشین مشکل داشت به اصرار من قبول کرد و منو قند تو دل آب شد گفتم جان. خلاصه ماشینشو اوردم توی پارکینگ خونه و خودشم دعوت کردم اول نیومد گفت من منتظرت می مونم بعد من با خواهش اوردمش بالا بعد گفتم چیزی میل ندارین گفت نه زودتر بریم و از نگاه فهمیدم که فهمیده خونه مجردی بعد بقلش نشستم یه ذره خودشو جمع کور بهش گیر دادم خلاصه با کشمش قبول کرد گفت خیلی عوضی هستی اصلا به ظاهر نمیخوره فقط یه چیز بهت پویا ببین من شهوت زیاد ه تحمل داری وسط کار ول نکنی نیا گفتم من کار درسته توی بیا توی تخت خلاصه رفتیم توی تخت لباسامونو در اوردیم من شروع کردم به خوردن سینهاش وبعد لبهاش داشت ناله با صدای زیر میکرد میگفت جون من بکنش تو من میدونستم چی جوری دیونه کنم زنا رو برگردوندمش رو پشت کمرش لیس زدم از اول نخا تا بلای کمرش داشت دیونه میشد گفت پویا جون منم بکن توش دارم میمرم منم بیشتر تحریک میکردم انگشت گذاشتم روی کش و مالودنم لیلا گفت دیگه طاقت ندارم من بهش گفتم خیس شدی کامل نه یه خندای کرد گفت به تو ربطی نداره بعداش بهش گفتم کیرمو بخور با یه ذره مکس منو نگاه خورد کیرم ابش اومد بعد ازش خواستم دوباره بخوره سرش با دستمال پاک کرد و بعد خورد جوری میک زد که انگار داشت شیره جونم میکشید بهد از چند دقیه گفتم بسه رو به من کرد گفت من هارد سکس میخوام آ من گفتم چشم کیرمو گذاشتم روی دهنه کوسش یه ذره شیطونی کردم بعد کیرم در اورد یه ذربه زد توش خیلی تنگ بود معلوم بود خیلی وقته سکس نکرده بود با زور فشار دادم بعد شروع کردم تلمبه زدن تا 20 دقیه بعد کم اوردم با شروع کردم تا ابم اومد گفت بازم میخوام یه راه دیگه رفتیم وسط کار بود که ارضاع شد جوری پاهاش قفل کرده بود به پاهام وقتی ارضاع شد با زور پاهاش فشار داد منم یه ذره درد روی پاهام حس کردم و با شدت بیشتر تلمبه زدم فکر کنم یه 2 ساعت بود که داخل تخت بودیم ابم اومد گفت بازام میخوام من بهش گفتم همین حالا دوبار ارضاع شدی لیلا گفت من که بهت گفتم کم میاری منم بهم بر خورد بهش گفتم کیرم به مال لیلا گفت کمر درد میگری ا من گفتم بمال پدر اقا نامردی نکردم یه ربعی تلمبه زدم بعد تو دلم گفتم دهنت سرویسه برگدوندمش تا از عقب بذارم لیلا گفت نه درد داره گفتم اروم میذارم گفت نه درد داره خلاصه با اسرار گذاشتم ولی اینقدر تنگ بود تو نمی رفت رفتم کرم اوردم با زور به زور کرم یه ذره رفت توش جیغ می زد تا یه 1 دقیه اول بعد دتش گذاشت روی میلی تخت و اشکاش میریخت منم ولش نمی کردم تلمبه میزدم دوبار خواست دره بره از دستم گرفتمش و باز شروع کردم به تلمبه زدن دیگه داشت از حال می رفت یه ذره دل براش سوخت تلمبه جوری زدم که زودتر ابم بیاد ابم کامل ریختم توی کونش یه اخ ناز گفت بعد کامل صورتم پر عرق شده بود انگار یه وزنه 100 کیلیویی بلند کرده بودام به سختی نفس میکشیدم.که رو کرد به من گفت نفس توی صورت من بده بیرون میخوام مستقیم بخوره توی صورتم گفت حال داری بازام یه راه دیگه بریم گفتم بسه دیگه تا حالا داشتی گریه زاری میکردی گفت ول کن میتونی یا نه گفتم نه گفت دیدی فقط 3 بار تونستی بهش گفتم لیلا 2ساعت نیم الان توی تختیم آ گفتم میخوام کیرتو بخورم گفتم نه ولی خورد داشت کیرمو میکند گفتم بسه دیگه ولی ول نمی کرد تا ابم برای بار چهارم اومد روم نمیشد ولی اشک توی چشمام جمع شد بعد ابم زیاد نبود بعد از دفه چهارم لیلا رو کرد به من گفت این سکس اگه بتونی همیشه اینجوری سکس کنی هیچ زنی ولت نمیکنه بعدر از سکس اون روز 2 روز شرکت نرفتم وداشتم از کمر درد می مردم نزدیک 12 ساعت خوابیدم و به دوستان توصیه میکنم هیچ وقت اینجوری سکس نکنید چون باعث میشه دهنت سرویس بشه بعد از اون قضیه سکس هر سری من توی شرکت می دید می خندید چند بار او مد پیشم من جلوی بچه ها خودمو میزدم به کوچه علی چپ ولی میتونم قسم بخورم تا حالا توی زندگی با هیچ زنی مثل لیلا سکس نکرده بودام شیره تنم کامل میکشید بعد از مدتی فهمیدم که با شرکت دیگه قرارداد کاری بهتری بسته و از شرکت ما رفت من یه نفس راحت کشیدم و لی بعضی موقعها هنوزم بهم اس میده منم گریزی جوابشو میدم ولی دوست ندارم دیگه دو روز کمر درد بگریمنوشته پویا
0 views
Date: November 25, 2018