سلام من شایانم حتمآ داستان من و خانم دایی نازنینمو خوندین و حتمآ یه آشنایی با ندا (زن پسر عمم) پیدا کردین …بعد از اون شب رویایی حدود یه ماه بعد یه شب پسر خالم (علی) با زنش (ندا) اومدن خونه ما و خونمون حسابی شلوغ بود و غیر از اونا 2 تا از فامیلای دیگمونم بودنتو اون شلوغی که هرکی با کسی مشغول صحبت بود ندا اومد کنار من نشست و شروع کردیم به حرف زدن و یه کم از دوست دخترام پرسید و …حرف رو به جاهای باریک کشوند و گفت بزرگ ترین دوست دخترت چند سالش بوده منم چون فهمیده بودم این کونش میخاره شروع کردم به گفتن (که آره فلانی 35 سالش بود ولی خیلی خوشگل بود و فلانی 32 سالش بود و …)که بعد از تعریف کردنای من ندا رو بهم کرد و گفت تو میرفتی خونشون ؟؟؟ منم خندیدم گفتم خوب آره دیگه بعد دوباره گفت باهاشون سکسم کردی ؟ منم با پرویی تموم گفتم آره دیگه خوب بعد یهو گفت شایان من تو رو عین برادرم میدونمو میخوام کمکم کنیگفتم چی شده مگه؟ که گفت من از سکس با علی(پسر عمم) لذت نمیبرم چون اونجاش خیلی کوچیکه بعد گفت کلی رفتم تو اینترنت و درباره اندازه اونجای آقایون سرچ کردمو کلی چرخیدم که چه طوری میتونم مشکلمو رفع کنم اما به هیچ جا نرسیدم بعد ادامه داد و گفت ببخش منو داداشی اما میشه بهم بگی مال تو چقدره؟؟؟ منم گفتم حدود 20 – 21 سانتی میشه(در اصل 18 سانته) که اونم با تعجب گفت بییییییییییییییییست بیــــــــــــــــستو یـــــــک سااااااااااااااانت و بعد گفت باورت نمیشه اما مال علی شاید اندازه یه انگشتم نباشه و گفت کاش قبل ازدواج باهاش این موضوع رو میفهمیدم و با پسر عمت ازدواج نمیکردم من که همین طور زل زده بودم بهش یهو گفت شایان بهم حق بده نمیدونی چقدر از این موضوع ناراحتم که منم بهش گفتم اصلآ نگران نباش حل میشه ناراحتی که نداره و هزار تا قرص و کوفت و زهر مار اومده واسه همین کار که اونم گفت شایان تورو خدا کمکم کن منم گفتم اون با منفرداش براش یه قرص ویاگرا گیر اوردمو دادم بهش و گفتم امشب بده به علی بخوره و همه چی حله اما فردا صبحش زنگ زد و گفت فرق چندانی نکرد و بعد من رفتم تو اینترنت و کلی سرچ کردم و اسم 2 تا قرص و یه ژل افزایش طول پیدا کردم و زنگ زدم بهش گفتم و 2 روز بعد باز زنگ زد و گریه زاری میکرد و میگفت هیچ کدوم اثری نداره و هی علی رو فحش میداد منم فکرم رفت به لارجر باکس بهش گفتم یه دستگاهی هست 180 تومنه 2 ماهه سه چهار سانت بزرگ میکنه اونم گفت باشه این راهم امتحان میکنیم ولی شایان به خدا اگه جواب نداد ازش طلاق میگیرمو از این کس شرا…. خلاصه شماره حساب داد مو پول و برام ریخت( باید بگم من هنوزم با نازنین زن عموم سکس دارم و این موضوع رو باهاش در میون گذاشتم که نازی بهم گفت گه خورده زنیکه جندهاون 2سال قبل از ازدواجش با علی باهاش سکس داشت و الانم همه اینا فیلمشه و دیگه جوابشو حق نداری بدی و منم گفتم چـــــــــشم) دیگه تو کونم عروسی بود که یه کس دیگه ام اومده دستم خلاصه زنگ زدم شرکت لارجر باکس و اونا هم دستگاه رو آوردن در خونمون منم زود زنگ زدم به ندا گفتم ندا رفتمو برات خریدم کی بیارم برات؟گفت تا ظهر بیار که ناهارم با هم بخوریم تلو قطع کردمو رفتم حموم و سه تیغ کردمو سر راه کاندوم خریدمو رفتم خونشوندر و که باز کرد شهوت تو چشاش موج میزد باهاش دست دادمو منو کشوند جلو یه ماااااااچ گنده از گونم کرد وای که چه جیگری شده بودکلی مالیده بود و بتونه کاری کرده بود خودشو کپ جنده لاشی ها کرده بود و یه دامن تنگ با یه پیرهن جیگری پوشیده بود اومدم تو و دستگاه رو دادم بهش و یه آب میوه واسم آوردو یه شلوار نخیه شل و ولم واسم آورد که کیر و خایم توش بازی میکرد و گفت تا ناهار آماده بشه من میرم تو اتاق و تحقیقمو تایپ میکنم توام ماهواره نگاه کن منم بهش گفتم ماااااااااهواره چی ببینم پدر که اونم گفت بزن شبکه 120 یه کانال توپ سکسیه یه پوز خند بهم زد و گفت راحت باش من تو اتاقم و گفت دستمال کاغذی ام اونجاست و منم که از این رفتارش شکه شده بودم گفتم باشه ایووول5 دقیقه از رفتنش گذشته بود و منم داشتم فیلم میدیدم و فیلمشم خیلی هات بود که یهو دیدم ندا اومد کنارم نشست و گفت خوش میگذره منم گفتم عالیه…خیلی شبکه توپیه اونم گفت آره سرگرمیه منم شده همین شبکه(کیرم داشت میترکید و کاملآ تابلو شده بود )ندا خودشو چسبونده بود به منو هی به کیرم نگاه نگاه میکرد منم واسه اینکه حشری ترش کنم همینطور که نگاش میکردم دستمو بردم رو کیرمو جاشو میزون کردم (وای که قیافش دیدن داشت) و شهوت ازش میبارید که یهو گفت شایان تو خیلی خالی بندی و عمرآ اگه 13 سانت بیشتر داشته باشی که منم خندیدمو گفتم دروغم چیه 20 سانتی میشه به جون تو که اونم گفت اگه راست میگی الان که شق شده نشونش بده میخوام ببینم چقدر با مال علی فرق داره منم که میخواستم خوب روانیش کنم گفتم ااااااا نه پدر دیگه چی؟که یهو لحن حرف زدنش 180 درجه تغییر کرد و گفت فکر کردی من نمیدونم که با نازنین رابطه داری؟؟؟ منم گفتم من با نازنیییین؟ تو حالت خوب نیست که اونم گفت اون شب کل ملافه از آب کیر جناب عالی خشک شده بود منم گفتم باشــــه خودت خواستیو پریدم بهش و لباشو میجوویدم اون قدر مست هم شده بودیم که از رو کاناپه افتادیم رو زمین ولی همو ول نکردیم همینطور که همو میخوردیم به کمک دست پای هم همدیگرو لخت کردیمرفتم پایین که کسشو بخورم که گفت کونمو بخور جا خوردم و گفتم از کون خوشم نمیاد کثیفهکه اونم گفت قبل اینکه تو بیای 2 ساعت حموم بودمو حسابی شستمش جیییییییییییگر منم شروع کردم به خوردن سوراخ کونش و با نوک زبونم با سوراخش بازی میکردم باهال بود قلقلکش میومد و با هم میخندیدیم یه تف مشتی انداختم در سوراخ خانومو و هم انگشتش میکردمو هم سوراخشو میخوردم دیگه سوراخش لیز شده بود و جا وا کرده بود سریع کاندومو از تو جیب شلوارم در آوردمو کشیدم سر کیرم و سر کیرم گذاشتم رو سوراخش و کم کم فشار دادم یه اااااااااه طولانی و حشری کننده کشید که من دیوونه شدمو تا دسته کردم توجرررررررر خورد چنان جیغی کشید که دلم به حالش سوخت یه لحظه واستادم بعد با خودم گفتم کس خارش و شروع کردم به تلمبه زدن عین سگ میکردمش و اونم گریه زاری هاش تموم شده بود و آه و اووووووه میکرد یه لحظه کیرمو کشیدم بیرون که یه نفسی بکشم که دیدم سر کاندومم یه کم خون لخته شده چسبیده ( کیرم خورده بود به مجاریش و یکم خونریزی کرده بود) با دیدین این صحنه معطل نکردم و نذاشتم خونو ببینه و سریع دوباره کردم تو و تپ تپ گاییدمش آبم داشت میومد که سریع کشیدم بیرون و تا اومدم کاندومو بکشم دیدم آبم اومد و ریخت رو کمرش کاندوم پاره شده بود(مادرش گاییده شده بود) تکون نمیخورد و همونطور دمر دراز شده بود رو زمینو منم افتادم کنارشو یه نخ سیگار روشن کردم و تو حال خودم بودم که یهو دیدم جیییغ میکشه که برنج سوختامیدوارم از این خاطره خوشتون اومده باشه (چاکره همتون شایان)
0 views
Date: November 25, 2018