خدمت سربازی و كردن دختر تركمنستاني

0 views
0%

در حدود چند سال پيش من در شهرستان درگز در نيروي انتظامي خدمت ميكردم. وچون طوي كلانتري بودم نگاهباني بعضي از ارگانه هم با ما بود مثل دادگاه انقلاب چند وقتي بود كه دختر تركمنستاني براي ملاقات مامانش به درگز ميامد وهنگامي كه اين دختر خيلي زيبا مي امد همه سربازها چشمشون به اون بود واون هم به كسي محل سگ هم نميزاشت راستي بگم كه جرم مامانش حمل مواد مخدر بود چند ماهي از اين قضيه گذشت ومن به خاطر اين دختر كه مامانش رو براي محاكمه به دادگاه مي اوردنند با اون كمو بیش دوست شدم تا اينكه حكم مامانش اومد كه اعدام بود هنگام ابلاغ حكم اين دختر خيلي گريه كرد ومن ناراحت شدم .كه ناگهان از قضيه اي يادم اومد واون اين بود كه وقتي مجرمي ايراني در تركمنستان دستگير ميشد مسولان ايراني نمي گذاشتند كه حكم در كشور اونها اجرا بشه پس چي به مترجم اون دختر گفتم كه به او اين قضيه رو بگه تا بتونند مادرشو ببرند و در تركمنستان و طبق قانون اون كشور محاكمه كنند پس اون دختر رفت وبعد از چهار روز اومد وخوشحال بله تونسته بود حكم مادرشو لغو كنه. اون روز روز پنج شنبه بود و دختر بايد تا شنبه براي ازادي مامانش صبر ميكرد و به مسافرخانه رفت روز جمعه در حدود ساعت 11 بود كه من در حال نگهباني دادن در باجه دادگااه بودم كه سروكله اين دختر خيلي خيلي زيبا پيدا شد.به تركي به من فهموند كه در حيات دادگاه رو براش باز كنم ومنهم در رو باز كردم واون رو به حيات پشتي دادگاه بردم وبعد برگشتم وديدم كه دوست مشهديم غلام رضا امد به اون گفتم غلامرضا زود بيا سر پستم . گفت چرا بهش گفتم تو كار نداشته باش اون هم اومد سر پست من هم از خدا خواسته رفتم حياط پشتي. وقتي رسيد چي ميديدم يه هلوي پوس كنده كه همه درگز ارزوي سكس با اونرو داشتند معطل نكردم و بهش چسبيدم.لباشو خوردم چه مزهاي داشت واي انگار هلو طوي دهنت ميزاشتي بعد رفتم سراغ ممه هاش عجب ممه هاي داشت مثل ليمو بود تا ميتونستم ممه هاشو خوردم بعد اون كيرمو بيرون اورد وشروع كرد به ساك زدن عجب ساكي ميزد جانم به لبم ميرسد شورتشو در اوردم وشروع كردم به مالوندن كيرم به كسش چنان ابي از كسش فوران ميزد كه نگو به پشت خابوندمش وتف به كونش زدم عجب كون سفيد وقلمبه اي داشت انگار سوسانورو طو فيلم جمونگ بود نميدونم داري ميگايي.هيچي تف رو زدم وتا ته كيرمو توي كونش فشار دادم ميدونيد كه سرباز توي سربازي خيلي تو كفه سكسه چنان زجه ميزد و به تركي يه چيزايي ميگفت كه من نميفهميدم بعد از اين كه خوب از خجالت كونش در اومدم رفتم سراغ كسش عجب لعبتي بود كسش تنگ تنگ. كيرمو كردم تو كسش وشروع كردم به عقب وجلو اون قدر شهوتي شده بود كه به تركي نميدونم چي ميگفت منهم فشار ميدادم كه ديدم داره ابم مياد واون هم داشت به ارگاسم ميرسد وبعد كيرم رو در اوردم وتمام ابم رو ريختم كف حيات دادگاه. با تشكر از شما اميدوارم جون مادرتون فحش نديد اين قضيه راسته ومن دفعه اولمه كه دارم داستان تايپ ميكنم اگه خوب نبود به بزرگوارييه خودتون منو ببخشيد با تشكر اريايي باش واريايي زندگي كن.نوشته ضض22

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *