سلام به همه ي بربچوله شهواني…من هاشمم 20سالمه خاطره اي که ميخوام براتون تعريف کنم برميگرده به سه سال پيش راستش من تازه به اين سايت اومدو اولين داستانيه که ميخوام بفرستم راستش خيلي خوشم اومد که داستاناي سکسي بخونم بخاطر همين حال کردم خودمم يه داستان بنويسم دوسم نداشتم کس سرهم کنم گفتک بذار يه خاطره سکسي از خودم بگم که لااقلش هرچند زياد خوب نيست ولي خب راست باشه هم يکم بدبختيه خوونا ديده ميشه همينم که يکم بخنديد…ما تو روستا زندگي ميکرديم يه گاو داشتيم خيلي باحال بود هروقت ميرفتم براش کاه بريزم کسشو که ميديدم کيرم راست ميشد همش باهاش ور ميرفتم يه روز تصميم گرفتم بکنمش که از شانس کيري آقام فروختش همش جق ميزدم نه عرضه داشتم دوست دختر پيدا کنم نه کسي به ما بچه دهاتيا پا ميداد همش کيرم تو مشتم بود دهنم سرويس شده بود خلاصه يه روز بعد از رفتم در حياط چشم خورد به يه خر سفيد چقدر خوشگلو ملوس بود داشت تو زمينا ميچريد اون روز ننمو آقام خونه نبودن خونمون خالي بود تاشب آمار خررو داشتم شب که شد موقع شام خوردن خلوت بود با سرعت نور سامورايي کردمش تو حياطو درو بستم واي کيرم شق شل شده بود چه خري خر نگو جنيفر بگو چقد آروم بود کردمش تو طويله و شروع کردم به مالوندن کسش عجب کس داغي داشت همينطور که باهاش ور ميرفتم شرو کرد عقبو جلو کردن انگار خودشم خوشش اومده بود ديدم يهو دمشو زد بالا واي چقد لذت بخش بود براش کلي علف ريختم بدبخت انگار از دم قط اومده بود شلوارموشرتمو درووردم کيرم داشت منفجر ميشد خيسش کردمو گذاشتمش تو کسش چقد داغ بود تاته کردمش تو و شروکردم تلمه زدن خره ام که کلي حال ميکرد شرو کرد عقب جلو کردن باورتون نميشه چه صحنه اي بود يه آن فک کردم دارم دختر همسايمونو ميکنم واي يه دو دقيقه کردم آبم اومد همشو ريختم تو کسش چه حالي داد إرضا که شدم حالم از خودم به هم ميخورد تا سه روز بو خر ميدادم ولي خب بازم جاي شکرش باقي بود سري جمه جور کردمو خانم خررو تا تو زمينا بدرقه کردم…نوشته هاشم
0 views
Date: November 25, 2018