سلام این داستانی رو که میخوام بنویسم داستان واقعی سکس من با خواهرزن هام هستش که خیلی سکسی و خوشگل هستن البته خانم من هم که اسمش پریساست خیلی خوشگل و هیکل سکسی داره که همه آرزوی سکس با اون رو دارن این رو از نگاه های مردهای فامیل میشه فهمید البته من امان نمیدم یک شب درمیون با هم سکس داریم بریم سر اصل مطلب خانواده خانوم بنده شهرستان هستن و هر چندوقت یک بار میان پهلوی ما یا ما میریم اونجا.من دو تا خوارزن دارم که یکی از خانومم بزرگتره که اسمش مهسایه و ازدواج کرده مهسا که هیکل سکسی ،کون بزرگ و گوشتی که آدم رو دیوونه میکنه در ضمن یه شوهر کسخل و ریزه میزه هم داره به اسم جلیل که از صبح تا شب سرکاره تازه شب هم که میاد میره سر کامپیوتر و پایان خیلی کم با زنش سکس داره اینو مهسا به خانمم گفته و خواهرزن دومی که اسم اون سمیرا هم دبیرستانیه از خوشگلی دومی نداره سفید با اینکه دبیرستانیه کون خوشگلی داره وقتی راه مثل ژله میلرزه آدم دوست داره کیره شو تون کوونش بکنه ماجرا از مهسا شروع شد که اومده بودن خونه ما مسافرت که طبق معمول شوهرش زودتر برگشت شهرستان تا به کاراش برسه ما هم از خدا خواسته گفتیم بره گمشه تا ما هم یه دل سیر کس و کون مهسا رو تماشا کنیم. از وقتی باجناقم برگشت شهرستان مهسا لباسهای بازتری میپوشید و تیپش سکسی تر شده بود ما هم حال میکردیم .یه روز صبح از خواب پاشدیم دیدیم خانمم دخترم رو برده بهداشت واکسن بزنه منم رفتم توی آشپزخونه چایی دم کنم دیدم مهسا میگه من چایی دم کردم تا برگشتم کفم برید دیدم با یه شلورک کوتاه و یه تاب صورتی توری داره خودش رو آرایش میکنه من داشتم همین جوری نگاهش میکردم گفت چیه خانم خوشگل ندیدی گفتم چرا ولی هلو به این خوشگلی ندیدم مهسا گفت دوست داری هلو بخوری گفتم آره کی بدش میاد ولی شما کجا ما کجا مهسا گفت از دست اون باجناق بی عرضه ات گفتم چرا گفت این حرفا رئ به اون بگو تا زحمت کارهاش گردن آرش جون نیفته گفتم گردن من چرا مهسا گفت شما نه آرش کوچیکه گفتم اگه خواهرت بیاد چی گفت زود جمعش میکنیم منم از خدا خواسته صورت نشسته افتادم به جان اون لباش حالا نخور کی بخور خیلی لبهای خوشمزه ای داشت دیدم دستش برد سمت شرتم کیرم رو گرفت و شروع به مالیدن کرد معلوم بود خیلی هوسیه گفتم سریع لخت شو منم لخت شدم رفتم رو تخت خوابیدم اون هم شروع به درآوردن لباساش با عشوه و ناز به روش جنده لاشی های حرفه ای کرد.گفتم معلومه خیلی هوسی هستی؟گفت آره باجناق کسکش شما منو یک ماهی میشه نکرده دیگه داشتم از شدت بی کیری میمردم وقتی دیدم گفتش می خواد بره گفتم بهترین موقعیته با کیر تو یه حالی بکنم آخه تعریفشو از پریسا زیاد شنیده بودم.مهسا لخت مادرزاد اومد رو تختو بهم امون نداد کیرم گرفت تا ته کرد توی دهنش برام یه ساک مشتی زد دیگه داشت آبم میومد گفتم بسه داره آبم میاد گفت بذار بیاد می خوام بخورم و دوباره شروع کرد به خوردن که یه هو آبم اومد همه رو خورد و یک هم ریخت روی سینه هاش گفتم جنده لاشی پس تو چی؟هنوز شروع نشده آبتو آوردم تا خوب منو بکنی گفنم پس پریسا چی گفت اون حالا حالا ها نمیاد خیالت راحت باشه دیدم رفت از توی کیفش یه کاندوم با اسپری آورد گفت میخوام امروز خواهرتو بگایم. اسپری رو روی کیرم خالی کردو خودشم پاهاشو باز کرد گفت بیا کسم رو بخور عجب کسی داشت سفید گوشتی با چوچوله های صورتی داشتم دیوونه میشدم پریدم روی کسشو شروع کردم به خوردن کسش عجب بویی می داد آدم رو نعشه میکرد داد مهسا داشت داد میزد به خودش میپیچید سینه هاش میمالید ده دقیقه ای کسشو خوردم دیگه داشت جیغ میکشید هی میگفت آرش کیرتوبخورم جووووووووووووووووووون کیرت توی کسم من جنده لاشی تو هم آرش من کیر می خوام بیا کسم رو جر بده مادرکسه کیرت تو کس مادر جنده لاشی من بره خوارکسه دیگه دیدم داره فحشهای عجیب غریب میده گفتم الان وقتشه که کسش رو به گاییدن بدم کاندوم رو کیرم کشیدم رفتم سراغ کس مهسا کیرم رو گذاشتم دم کسش هل دادم داخل وای چه داغ بود جیغ مهسا رفت هوا شروع کرد به فحش دادن گفتم چرا فحش میدی گفنت این جوری هوسی تر میشم حال میکنم تو هم باید به من فحش بدی شروع کرد دوباره فحش دادن منم داشتم سریع تلمبه میزدم کیرم میخورد به ته کسشو بر میگشت مهسا جیغ میزد میگفتکییییییییییییییر عجب کیری داری کسکش خوش به حال اون پریسای جنده لاشی خواهرکسه که همچین کیری میره توی کسش، آخ جون مامانی کجایی بیای ببینی دختر کونیت داره چه حالی میکنه عجب کیری توی کسشه ،کیر بابارو ولش کن بیا کیر آرشو بچسب. مهسا از روی کیرم بلند شد رفت کرم آورد و مالید و انگشت کرد به سوراخ کونش و گفت بیا از کون بکن گفتم دردت نمیاد گفت بیا کسکش کونمو جر بده پارش کن گفتم مگه قبلا دادی چند بار جلیل از کون کرده خیلی حال داد ولی کیرش کوچیک بود ولی کیر تو بزرگ حالش بیشتره کیرمو گذاشتم دم سوراخ کونش یکم فشار دادم سرش رفت داخل یکم خودشو جمع کرد کیرم رو بازی دادم تا خودش رو شل کرد یک هو فشار تا دسته رفت تو کونش دادش رفت هوا یکم نگه داشتم بعد شروع کردم یه تلمبه زدن عجب کون خوشگلی داشت با هر ضربه من کونش مثل ژله میلرزید دیگه صربات رو تندش کردم مهسا داشت حال میکرد بعد از چند دقیقه کیرم رو درآوردم گفتم بیا روی کیرم بشین اومد روی کیرم نشست شروع کردبه بالا و پایین رفتن موهاشو با یه دستش جمع کرد با یه دست دیگه سینه هاشو می مالید و انگشت کرد زبونشو به سینه هاش میزد تا اون موقع 3 بار شده بود ولی هنوز جا داشت گفتم من دارم میشم گفت کاندوم رو دربیار می خوام آبتو بریزی توی کسم قرص میخورم مهسا خوابید زیرم کیرم گرفت کرد توی کسش با دستش چوچولشو میمالید منم تند تند تلمبه میزدم مهسا پاهاشو دور کرم قفل کرده بود داد میزد اخ جون کیر کلفت می خوام کیر کلفت توی کسمه باباجون جون کجایی دخترت داره کس میده آقا جلیل کجایی زنت جنده لاشی آرش جون شده کیر آرش توی کس زنته آرررررررررره کیر آرش جون توی کس خواهرت بره کسکش مادرجنده گفتم من دارم میشم مهسا گفت محکم بزن منم میشم دیگه داشتم میشدم پاهاشو محکم دور کمرم قفل کرد یک هو من شدم پایان آبم رو توی کسش ریختم مهسا داد میزد سوختم پریسا کجایی که شوهرتو گاییدم دیگه حال جان نداشتم آب کیرم از کس مهسا سرازیر شده بیرون ولی مهسا داشت همینجور هزیون می گفت تا حالا زنی به این حشری ندیده بودن البته پریسا هم خیلی حشریه ولی نه به اندازه مهسا از روی مهسا بلند شدم ساعتو نگاه کردم دیدم چهل و پنج دقیقه سکسمون طول کشیده گفتم مهسا بلند شو الان پریسا میاد گفت دارم از خستگی میمیرم تا حالا این جوری با جلیل سکس نداشتم مرسی ممنون واقعا به من حال دادی دیگه داشتم دیوونه می شدم نمیدونستم این مشکلمو چه جوری حل کنم مرسی آقای دکتر منم لبشو بوسیدمو گفتم خواهش میکنم کیر من قابل شما نداره هلوی خوشگل من مهسا رو بلند کردم رفتیم دو نفری یه دوش سریع سیر گرفتیم البته توی حمام هم یه حال کوچولو کردیم سریع آمدیم بیرون تا پریساخانوم نیامده بقیه داستان در قسمت بعد که سکس با مهسا هیجان انگیزتر و جالبترهم میشه……..نوشته ؟
0 views
Date: November 25, 2018