خواهر خوب و رفیق بد

0 views
0%

اسم من مهرداده و بیست و سه سالمه یه خواهر هم دارمبه اسم مینامینا 1 سال از خودم بزرگتره و اندام خیلی خوبی داره باسن و سینه های بزرگ ولی دختر خیلی خوبی هست(البته من اینطور فکر میکردم) و من خیلی رو خواهرم تعصب داشتم و اون هم به هیچ پسری حال نمیداد یه رفیق هم به اسم میلاد داشتم که تازه باهاش رفیق شده بودم ما دو تا با هم مثل برادر بودیم البته خیلی وقت هم نبود باهم رفیق شده بودیم حدودا 3الی 4 ماه که تو این مدت خیلی باهم رفیق شده بودیم و میلاد خانواده من رو نمیشناخت و قرار شد یه مهمونی ترتیب بدیم که خانواده هامون هم همدیگرو بشناسن ولی قبل از این اتفاقها یه روز میلاد من رو با ماشین تا سر کوچمون رسوند و همینطور که تو ماشین نشسته بودیم مینا رو دیدیم که داشت میرفت دانشگاه تا اومدم مینا رو به میلاد نشون بدم و معرفی کنم یهومیلاد گفت اون دخترو رو میبینی داره از اونجا رد میشه این دختر محلتونه؟-چه طور مگه؟-چند روز پیش که رسوندمت سرکوچتون دیدمش خیلی بدجور بهم فاز میدادمن که شوکه شده بودم و روم نشد بگم خواهرمه و چیزی نگفتم و مینا هم بدون اینکه ما رو ببینه از جلومون رد شد و رفت و این رو هم بگم که مینا هم میلاد رو نمیشناخت(دنیا داشت رو سرم خراب میشد یعنی مینا واقعا به یه پسر فاز داده اصل باورم نمیشد ) تو همین فکر بودم که میلاد گفت حواست کجاست رفیق یه خنده زورکی زدممیلادبدجور تو کفش رفتم عجب سینه و باسنی داشت بریم تورش کنیم؟من هول شده بودم-نه نه من کار دارم باید برم خونه-پس پیاده شو خودم میرم تورش میکنمهرطور میپریدم وسط حرفهای میلاد تا هم بحث عوض بشه و هم خواهرم دور بشه تا میلاد نتونه بره دنبالش و میلاد اصرار کرد تا من زودتر پیاده بشم و اون بره دنبال خواهرمبالاخره من پیاده شدم و میلاد رفت دنبال مینااون روز گذشت و من تا شب داغون شدم اصلا برام قابل حضم نبود این داستان دیدم نسبت به مینا عوض شده بود و با خودم میگفتم شاید میلاد اشتباه کرده و بعد از یه مدت خودمو گول زدم که میلاد اشتباه میکرده و خواهر من اهل این کارها نیست و به طوری که کلا این قضیه رو فراموش کردمیه روز تو خونه نشسته بودم که میلاد بهم زنگ زد بیا بریم یه دور بزنیم و من از خونه زدم بیرون و رفتم پیش میلاد بعد از یه احوالپرسی و خوش و بش و حدودا یه نیم ساعتی تعریف کردیم و یهو میلاد گفتراستی یادته دختر محلتون که تو کفش بودم ؟و من با تعجب گفتم آرهمیلاد بالاخره چند روز پیش مخشو زدم و شمارشو گرفتم و دیروز هم یه قرار باهاش گذاشتم و بردمش سینمامن کم کم داشتم سکته میکردم وای چه لحظه سختی بود اون لحظه رو پیشونیم عرق سردی نشسته بود و دعا میکردم تموم حرفهای میلاد دروغ باشه و اومدم زرنگ بازی در آوردم و گفتم شمارشو الان داری ؟میخواستم ببینم شماره مینا هست یا نهمیلاد آره میخوای بهت بدم ؟-آره-شیطون هنوز زوده بذار من کارشو بسازم بعد شمارشو بهت میدم-نترس الان زنگ نمیزنم هروقت خودت گفتی بهش زنگ میزنم-یاد داشت کن 0917… وای شماره مینا بود دلم میخواست سریعتر برم خونه و مینا رو بکشممیلاد گفت اسمش مینا هست و خیلی هم حشری بود سینما خلوت بود و بهم پیشنهاد داد جایی بشینیم که تو دید نباشیم به محض اینکه چراغها خاموش شد دستش رو انداخت دور گردنم و بازوهام رو میمالید ناکس عجب جنسی بود من هم دستم رو گذاشتم رو رونهاش و شروع کردم به مالیدن و بعد آروم آروم سینه هاش رو مالیدم(باورم نمیشد یه نفر داره از حال کردن با خواهرم برام میگه )میلاد دوباره با حرص و لع شروع کرد به تعریف خیلی تو کف بود تو سنما آروم لباش رو گذاشت رو لبهام شروع کرد لبهام و صورتم رو لیس زدن و من هم کامل تو بغل گرفته بودمش و میمالیدمشمیلاد که متوجه حال بد من شد خندید و به من گفت تو چته؟-هیچی من دیگه باید برم خونه مثل اینکه حالم خیلی بده-داداش میخوای ببرمت بیمارستان ؟-نه خودم میرم خونه اونقدرها هم حالم بد نیست(دوست داشتم تا آخر عمرم مینا و میلاد رو نبینم نظرم راخع به مینا عوض شده حالم ازش به هم میخورد نمیخواستم میلاد بدونه مینا خواهرمه و میلاد هر کار میکرد یه قرار خانوادگی بذاره که ما همدیگرو بشناسیم من مانع میشدم کم کم نظرم راجع به همه داشت تغییر میکرد به همچی بدبین شده بودم و یه روز کنجکاو شدم بیشتر از خواهرم بدونم و یه روز که خونه نبود کلید اتاقش رو پیدا کردم و رفتم تو اتاقش دیدم که گوشیش یادش رفته ببره تو گوشیش نگاه کردم و مسیج هاش رو چک کردم بی وجدان شماره میلاد رو بااسم پریسا ذخیره کرده بود و مسج هایی که میلاد و چندتا از دوس پسرهای دیگش براش فرستاده بود رو دیدم که چه پیام های سکسی بود همش از کس کون و کردن مینا و قرار گذاشتن براش مسیج رستاده بودن و من یهو یه جوری شدم انگار دلم میخواست بیشتر مسیج های سکسی از خواهرم بخونم هر چی پیامهای سکسی تر از خواهرم میدیدم کیرم راست تر میشد کنجکاوتر شدم و زنگ زدم به میلاد و گفتم که با دختر محله ما چیکار کردی؟-من دیگه کارم باهاش تمومه چند بار کردمش حالا دیگه اگه میخوای بهش زنگ بزن و باهاش دوست بشو-مالی هست ؟میسرفه کردنش؟-آره عجب چیزی هست؟بهترین بچه کونی بوده که من تا حالا کردم اه راستی ازش فیلم گرفتم هر کار کرد ازش فیلم نگیرم ولی من ازش فیلم گرفتم و آخرش هم دروغ بهش گفتم که پاک کردم ولی پاکش نکردم میخوای ببینی؟-آره حتما-تیز پاشو بیا خونه ما کسی نیستمیلاد بهم آدرس خونشون داد و من هم رفتم خونشون وقتی رسیدم فورا از میلاد خواستم فیلم رو بهم نشون بده و میلاد ناکس هم با دوربین کیفیت بالا فیلم گرفته بود و گذاشت رو ال ای دی 40 اینچ خونشون و شرو کردیم به دیدن اولش میترسیدم ببینم و تو راه که میومدم یه کم درجه حشرم اومد پایینفیلم شروع شد میلاد رفت و مینا رو در حالی که لباس کامل تنشون بود تو بغل رفت و لبهای هم رو ماچ میکردن اولش که دیدم خواهرم تو بغل یه مرده ی کم بدم اومد ولی بعد از چند دقیقه داشت کیرم میترکید میلاد مینا رو میمالید و مینا هم داشت لذت میبرد و کیر میلاد رو میمالید و میلاد آروم آروم لباسهای مینا و خودش رو در آورد و مینا از دیدن کیر میلاد یه کم شوکه شد چون خیلی کلفت و بلند بود مینا کیر میلاد رو گرفت و شروع کرد به مالیدن بعد از چند دقیقه آروم شروع کرد به سساک زدن و من با دیدن این صحنه ها واقعا حشری شده بودم و طاقت نیاوردم و جلوی میلاد شروع کردم به مالیدن کیرم و آخو اوف کردن و میلاد هم با تعجب به من نگاه میکرد بگذریم ادامه فیلم مینا رو یه تخت که الان من روش نشسته بودم خوابید و میلاد یه کاندوم سر کیرش زد و گذاشت رو سوراخ کس مینا و آروم آروم کرد تو وشروع کرد به تلمبه زدن من با دیدن این صحنه که خواهرم داره جلوم میده خیلی حشری شدم و از میلاد خواستم که من رو بکنه میلاد تعجب کرد و گفت نه من نمیتونم رفیقم رو بکنم من گفتم اشکال نداره اونی رو هم که تو فیلم داری میکنی خواهر منه میلاد از تعجب دهنش وا موند و من گفتم حالا که خواهرمو کردی باید من رو هم بکنیتوفیلم میلاد مشغول مالیدن سینه مینا و تلمبه زدن و کردن کس مینا بودبالاخره میلاد قانع شد و من خوابیدم رو همون تختی که تو فیلم خواهرم داره روش میده و یه تف سر کیرش انداخت و آروم با اینکه درد زیادی داشت کیرش کرد تو کونم وشروع کرد به تلمبه زدن و من از درد داشتم میترکیدم و جیغ میکشیدم ولی حال خوبی بودتو فیلممیلاد کیرش رو در آورد مینا رو برگردوند و آروم کیرشرو کرد تو کون مینا ولی مینا میخندید و لذت میبرد انگار یه میر خیلی نازک تو کونش هست معلوم بود خیلی کون داده و گشادهمن در حال کون دادن رو تخت به میلاد بودم و خواهرم هم تو فیل رو همون تخت داشت به میلاد کون میداد آخ و اوف تو فیلم و ما با هم قاتی شده بود میلاد آبش اومد و همه آبش رو ریخت رو کمرم دقیقا مثل که همزمان آبش اومد و همه رو خالی مرد رو کمر مینانوشته دیووانه

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *