خودم گفتم پردمو بزن

0 views
0%

سلام اسم من بهار و ۲۴ سالمه قدم ۱۷۰ و وزنم ۵۵، هیکل خوبی دارم ولی نمیگم سینه و کونم انچنانیه، خیلی معمولیه، اما خیلی خوشکلم از خودم تعریف نمیکنم اما همه با یه نگاه محو من میشن، بگذریم، من الان ۲ساله با میثم دوستم و با وجود مشکلاتی که از نظر اخلاقی و فرهنگی با هم داریم ولی هیچکدوممون نمیتونه قید اون یکیو بزنه، این خاطره مربوط به پارساله که مادر و پدرم سفر بودن و منم خونه تنها چون خواهرم تا عصر سرکار بود، من قبلشم با میثم سکس داشتم ولی چون دختر بودم از جلو که نبود و میثم اصلا از کونم دوست نداره میگه کثیف کاری میشه ،خلاصه در حد سینه و لاپایی بود تا اینکه اون روز اومد خونمون منم بدجور حشریم بهش گفتم میخوام از جلو منو بکنی گفت نه شاید باهم ازدواج نکردیم و این حرفها که قرار شد برم دکتر ببینم پردم چیه چون خودم خیلی دوست داشتم رفتمو دکتره گفت حلقوی هستی اما زاویه داره که شاید خون بیاد شایدم نیاد خلاصه تا اون روز که قرار شد اینکارو بکنیم اول اومد و شروع کردیم به لب و لب بازی که منو خیلی حشری میکنه بعد اومد رو گردن و گوشم بعدش رسید به سینه هام، همیشه خیلی با حوصله اینکارو میکنه ولی ایندفعه خیلی فرق می کرد، بعد رسید به کسم که خیس خیس بود شروع کرد خوردن و چوچولامو دندون گرفتن و گاز آروم گرفتن که دیگه داشتم دیوونه میشدم گفتم میخوام کیرتو بکنی توو کسم اونم میگفت جووووووووون الان جرت میدم بعد اول یه انگشت کرد توش یکم تکون داد توش بعد ۲تا بعد ۳تا ولی من درد زیادی نداشتم بعد کیر ۱۸ سانتیشو با ولع کردم توو دهنم و میخوردم بعد گذاشت لب کسمو آروم داد توو که یکم دردم اومدو میسوخت اما خیلی لذت داشت کم کم که باز شد شروع کرد به تلمبه زدن منم که داشتم فقط حال میکردم میگفتم جرم بده پارم کن اونم هی سرعتشو بیشتر میکرد وقتی تند تلمبه میزد من دیگه رو ابرا بودم و فقط ناله میکردم و یه لحظه از اوج لذت به خودم پیچیدم که میثم گفت انگار توو آب دارم میکنمت ، میثم کمرش خیلی سفت بود و بعد از حدود ۴۰ دقیقه آبش اومد که ریخت رو سینم البته می دونم که نه قرص میخوره نه اسپری میزنه، بعدش توو بغل هم دراز کشیدیم و رفتیم حموم اونجا باز کیرش راست شد اما من دیگه کسم میسوخت فقط واسم خورد و من یه بار دیگه ارضا شدم و اونم گذاشت لای پام و باز آبش اومد، از اون به بعد تا الان که ۲ساله باهاشم خیلی سکس با هم داشتیم که اگه دوست داشتید بازم مینویسم الانم با هم نامزد کردیم اما خانوادش خیلی حسودن و فضولی میکنن شاید ازش جدا شم اما خیلی دوسش دارم، نمی دونم چیکارکنم…مرسی که وقت گذاشتید.نوشته بهار

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *