اين ماجرا بر مي گرده به سال 85 اون موقع 19 سال داشتم يادمه يه شب حدودا ساعت 7 شب بود اصلا حوصله نداشتم لباسامو گذاشتم تو ساكم و رفتم باشگاه بدنسازي اون موقع واقعا اعصابم قاطي بود وارد باشگاه شدم يه نگاه كلي به كل باشگاه انداختم يه دفعه چشمم به يه پسر ناز حدودا 17 ساله افتاد كفم بريده بود يه پسر واقعا زيبا سفيد يه تك پوش زرد و يه شلوارك پوشيده بود پاهاي سفيدشو ميديدم واقعا ناز بود باورم نميشد تازه روزه اولش بود كه ميومد بدنسازي چشمام باز شده بود و بهش خيره شده بودم يه دفعه آقا نادر صاحب باشگاهمون زد پشتم گفت حواست كجاست راهو بستي تازه به خودم اومدم برگشتم و با هم كلي سلام و احوال پرسي كرديم بعد رفتم رختكن و لبسامو عوض كردم و رفتم تو سالن تازه مرده گرم كردنش تموم شده بود رفت و به يكي از بچه هاي باشگاه گفت ببخشيد پرس سينه كدومه اونم نشونش داد منم كه اصلا رمق كار كردن نداشتم فقط داشتم نگاهش مي كردم ولي ديدم كه بچه ها دارن متوجه من ميشن براي اينكه واسم دست نگيرن سريع شروع كردم به نرمش كردن اما همش نزديكه اون نرمش ميكردم تا حركت بعدي رو از من بپرسه برنامرو ديد و بهم گفت ببخشيد پشت بازو با دستگاه كدومه منم از خدا خاسته بهش گفتم بيا بردمش پيشه وسيله و شكل صحيح حركت رو يادش دادم و بهش گفتم خيلي مهمه كه حركت رو صحيح بزني حركت بعديتو بم بگو تا شكل صحيحشو يادت بدم گفت مرسي صداش اينقدر ناز بود كه داشت دلم ميرفت منم رفتم گرم كردم بعد ديدم داره حركتش تموم ميشه منم رفتم زيره پرس سينه يه وزنه سنگين گذاشتم روش زدم اما وزنه خيلي سنگين بود داشت كونم پاره ميشد وقتي حركتو زدم اومد پيشم بم گفت كارت درسته اين خيلي سنگينه حالا نميدونست دارم به فاك ميرم بهش گفتم ما اينيم ديگه بهم گفت اسمت چيه گفتم مسعود گفت منم آرش گفتم خوشبختم گفت و همچنين خلاصه سرتونو درد نيارم حركتاشو نشونش دادم ولي بيچاره خيلي ضعيف بود حركتاش كه تموم شد رفت رختكن منم يه كم صبر كردم بعدش رفتم دنبالش داشت لباساشو عوض ميكرد خيلي سفيد بود كفم بريده بود گفتم خونتون كجاست گفت فلان جا منم گفتم من خونمون نزديك پياده ميام ولي تا يه جايي ميتونيم با هم بريم اونم قبول كرد وقتي از رختكن رفتيم بيرون آرش با آقا نادر خداحافظي كرد ولي آقا نادر زياد تحويلش نگرفت چون اونا با هم فاميل بودن و چند ساله پيش نادر داشته سيگار ميكشيده و آرش آمارشو به خانوادش داده بوده و كلي مكافاته بعدش البته اون موقع آرش سنش كم بوده و بايد آقا نادر دركش ميكرد البته اينو بگم من اينو بعدا فهميدم خلاصه بعد از آرش من گفتم خداحافظ آقا نادر اونم خيلي منو تحويل گرفت و گفت يا علي مسعود جان ، آرش هم يه كم كونش سوخت ولي بيشتر از اون كفش بريده بود بعد ما از باشگاه زديم بيرون تا سره كوچمون رفتيم و بعد بش گفتم خونمون تو اين كوچس گفت خوش به حالت من بايد اي همه راه برم تا برسم منم كه ديدم موقعيت واسه صميميتر شدن مناسبه بش گفنم بيا من موتور دارم ميرسونمت گفت نميخواد زحمتت ميشه گفتم نه پدر چه زحمتي موتورو برداشتم داشتيم ميرفتيم اونم به من چسبيده بود وايييييييييييييييييييييييي چه لذتي داشت بهم گفت همين جا وايسا ميخوام يه كارت اينترنت بخرم چشمام گرد شده بود گفتم ميري نت؟ گفت آره رفت كارتو خريد اومد سواره موتور شد گفت بريم داشتيم ميرفتيم گفتم راستي مياي چت ؟ گفت اختيار داري من چت بازه حرفه اي هستم گفتم ايديتو بده منم ميام چت ايديشو ازش گرفتم بعد رسوندمش گفت مرسي و وقتي باهام دست داد دستاش به نرمي دستاي دوست دخترام بود داشت دلم ميرفت سريع برگشتم خونه جنگي شامو زدم پریدم پاي كمپيوتر رفتم تو نت ادش كردم و منتظر شدم تا بياد بعد از حدودا يك ساعت ديدم جوابه ادم رو داد گفتم سلام كلي باهاش احوال پرسي كردم و دعوتش كردم تو يه كنفرانس كه پر از دختر و پسر بود كلي اومدم رو ويس و كوسوشر گفتيم و خنديديم بعد بم پي ام داد گفت سايت فيلترشكن نداري گفتم واسه چي مي خواي شيطون؟ خيلي روك گفت واسه سايت سوپر ديگه مگه فيلتر شكنو واسه كاره ديگه اي هم ميخان يه سايت فيلتر شكن توپ بش دادم بعده چند لحظه بم گفت سايت سوپر باحال داري ؟ گفتم به چه سبكي حال ميكني؟ گفت يعني چي؟ بش گفتم باپسر با دختر پسر با پسر دختر با دختر با كدومش حال ميكني؟ كفت پسر با پسرم داري؟ گفتم تا دلت بخواد گفت بده بده ……….. سايت ناز( blboys.com ) و ( xteenboy.com ) كه ماله گي هاي 18 ساله بود بش دادم چند دقيقه بم پي ام نداد بعد گفت از اين كارا خوشت مياد؟ گفتم يه ذره ، گفت نميشه كه يا بايد خوشت بياد يا بدت بياد گفتم حالا تو فكر كن خوشم مياد ، گفت از چه مدلش؟ گفتم دختر با دختر كه مربوط به من نميشه ولي از اون دوتا خوشم مياد ، گفت از پسر با پسرم خوشت مياد شيطون؟ منم او شكلكه كه دندوناشو نشون ميده رو دادم گفتم بدم نمياد گفت بدم نمياد نه خوشت مياد يا بدت مياد؟ گفتم گير داديا حالا تو فكر كن خوشم مياد بم گفت خداوكيلي خوشت مياد يا داري مسخره ميكني ؟ گفتم خوشم مياد پدر كونيمون كردي فكر كنم وقتي او سايترو ديده بود حسابي حشري شده بود كه داشت اينقدر راحت باهام حرف ميزد بعد بم گفت از چه مدلش بي يا تي ؟ سريع گوشي اومد دستم كه اونم اينكارس كه ميدونه بي و تي چيه بهش گفتم اگه گير بياد تي هستم گفت اي ولللللللللللللللللللللللل منم بي هستم………………………. باورم نميشد كه به اين راحتي آرش ماله من شده بود بعد كلي با هم در مورد اين مسايل با هم حرف زديم و حتي سكس چت كرديم تا انادر شد بعد از خداحافظي ديسكانكت كردم و رفتم دستشويي و بعدش رفتم تو رخته خواب اما به جون خودم قسم خوابم نبرد تا يكي دو ساعت بعدشم كه خوابم برد خوابشو ديدم حالا شما حساب كنين چقدر من تو اين چند ساعت بهش فكر كرده بودم كه شب خوابشو ديدم از اون به بعد هر شب تو باشگاه ميديدمش و هر روز صميميتر ميشديم تا يه روز پدر و مادرم ميخواستن برن خونه مادر بزرگم كه تو شاهين شهره و كلي تا اصفهان فاصله داره و تا شب هم خيال نداشتن بيان منم با آرش جانم تماس گرفتم گفتم بيا خونمون خاليه. بيا سره كوچتون ميام دنبالت رفتم ديدم آرش يه تيپ اسپورت زده و منتظرمه خيلي ناز شده بود سلام كرد بعد سوار شد و رفتيم خونمون بعد رفتيم تو اتاقم گفتم بيا شلوارك بپوشيم دوتا شلوارك از تو كمدم در اوردم يكيشو به اون دادم يكيشو خودم پوشيدم وقتي داشت شلوارشو در مي آورد رونهاي سفيدشو ميديدم مي خواستم همون جا گازشون بگيرم اونم نگاهم كرد بعدش خنديد وقتي پوشيد بهش گفتم تي شرتتم در بيارعين من اونم در اوورد چه سينهاي نازي داشت همون جا داشت آبم ميومد. بعد رفتيم پاي كامپيوتر يه فيلم سوپر گذاشتم آرش هم كم كم خودشو لوس كرد و آروم آروم بهم نزديك شد بعد من دستمو گذاشتم روي رونش آروم آروم فشارش دادم آهش دراومد عين دخترا بعدش اونم كيرمو گرفت تو دستش و شروع كرد به ماليدنش بعد بهش گفتم ساك بزن گفت باشه عزيزم كيرمو گرفت تو دهنش خيلي حرفه اي ساك ميزد منم كم كم آه و اوهم در اومد واييييييييييييييييييييي منم داشتم كمرش و كونشو ميماليدم بعد بلندش كردم گفتم بيا رو تختم بعد بردمش رو تخت خوابوندمش گفتم دوباره بخورش و دوباره شروع كرد به خوردنه كيرم چه حالي ميداد بعدش رو كمر خوابوندمش و شروع كردم به خوردنش از رونهاش شروع كردم و رفتم بالا نافش و سينه هاشو ليسيدم و رسيدم به گردنش. من مشغوله خوردنه گردنش بودم اونم آه و اوه ميكرد منم داشت شهوتم بيشتر ميشد بعد لبامو گذاشتم رو لباش مشغول لب گرفتن شدم يك يا دو دقيقه ازش لب گرفتم چه لذتي داشت بعد چهار دستو پاش كردم و بهش گفتم تميزي گفت آره خيالت تخت بعد كرم رو برداشتم و كيرم و سوراخشو حسابي چرب كردم و آروم انگشتمو كردم تو سوراخش يه آخه دردناك كشيد گفتم آخي دردت گرفت گفت كاريت نباشه تو كارتو بكن با اين حرفش با اوج شهوت رسيدم بعد يه كم كه انگشتش كردم ديگه آه و اوه نميكرد و داشت لذت مي برد منم آروم سره كيرمو دادم تو كونش دوباره آهش در اومد ولي گفت بكن تو منم آروم آروم كيرمو هل دادم تو كونش و شروع كردم به تلمبه زدن چه حالي داشت كوني به اون داغي تا حالا نكرده بودم تلمبه زدنمو تند كردم به حدي كه كه ديگه داشتم از گرما ميسوختم و همچنين كيرم هم داشت مي سوخت در اوج لذت بودم كه حس كردم آبم داره مياد گفتم آبم داره مياد كجا بريزمش گفت تو كونم بريززززززززز منم اطاعت كردم و كل آبمو ريختم تو كونش بعد بي رمق افقتادم كنارش اونم خودشو انداخت تو بغلم و منم نگاه چشماي نازش كردم و ازش لب گرفتم بهم گفت بهترين سكس تو عمرم همين بود كه حالا با تو داشتم بهش گفتم منم همين طور بعد با هم رفتيم حموم و اومديم .نوشته مسعود
0 views
Date: November 25, 2018