هر کی فحش بده واسه خودش وکس و کارش،یه پسر خاله هم سن دارم که از اول راهنمایی خونشون اومد نزدیک ما، هر از گاهی پیش هم میموندیم، من از قبل وقتی کلاس چهارم بودم با پسر یکی از آشناهامون که شش هفت سال ازم بزرگتر بود رابطه داشتم و اون مرتب منو میکرد و آبشو میریخت توش، اما فقط شب و وقتی که همه خواب بودن میومد سراغمو میکردم و هیچ وقت هیچکدوممون به روی خودمون نمیاوردیم و رفتاری عادی داشتیم اون رابطه یکی دو سال بود که ول شده بود و همیشه تو کف کیرش بودم، ولی یجوری برام افت داشت کسی به عنوان یه بچه کونی نگام کنه، تا با پسر خالم که همسنم بود ماجرامون شروع شد، همیشه شب پیش هم میخوابیدیم یا خونه اونا یا خونه ما، ولی جدا و عادی، تا اینکه عروسی داییم شد و شب خونه پدربزرگه جا نبود و ما دوتا کنار هم خوابیدیم زیر یه پتو، کاملا به هم چسبیدیم، ولی اصلا همو تو بغل نگرفتیم تا نصف شب، حس کردم یچیزی کنار رونم تکون میخوره متوجه شدم کیر پسر خالم بد جوری سیخ شده و داره تکون میخوره، منم که حسابی رفتم تو کف، آروم رومو کردم بهش و کیرمو چسبیدم به کیرش، و خودمو بردم تو بغلش، اونم چسبید، یواش کیرشو گرفتم اونم همین کارو کرد، و بعد از زیر شلوار، اونم تکرار کرد، کیرش کلفت بود ولی از مال من کوتاهتر.یکم باهاش ور رفتم خیلی حشری بودم، بعدش آروم برگشتم و یکم تف زدم به کونم ،کیرش مخروطی بود یعنی هرچی به سمت بیخش میرفتی کلفت تر میشد، اروم کیرشو دادم تو کونم ولی نه کامل راستش تا نصفه که میرفت دیگه نمیتونسم خیلی درد میکرد، پس با دستم تهشو گرفته بودم و هر کاری پسرخاله کرد نذاشتم تا ته کنه توش، فقط تا نصفه تاجایی که بهم حال میداد، حدود بیست دقیقه کرد که دیدم فشارش داد تو و ثابت موند و لرزش کیرشو که داشت آبشو میریخت لذت کون دادنمو صد برابر کرد، بعدش اون برگشت تا من بکنم ولی لامصب نمیذاشت بکنم توش مجبور شدم لاپاش آبمو خالی کنم، بعد از اون روز تا دو سال نمیذاشتم بکنه توش حتی بعضی وقتا التماس میکرد ولی نمیذاشتم ولی لاپایی مرتب حال میکردیم و اکثرا دوبار ابشو میریخت لاپام ، بعد از دو سه سال، یه شب که خونشون بودم ، وقت خواب طبق معمول لاپایی میزد، و کامل خوابیده بود روم ، خیلی هوس کردم بکنه تو کونم ولی انگار از همون یبارم خجالت میکشیدم ، آبشو ریخت لای پام که خیسی آبشو رو سوراخ کونم حس کردم بعدش که خودشو کشید کنار واسه خواب، با دستم آبشو میمالیدم به سوراخ کونم و هی انگشتمو میکردم تو کونم ، خیلی حشری شدم، خودمو کشوندم کنارش و دوباره شروع کردم با کیرش ور رفتم خودمم شرت و شلوارمو کشیده بودم بالا، حسابی کیرش شق شد، دوباره چسبید بهم، یواش برگشتم چسبوند در کونم، رفتم رو شکم اونم اومد روم، ولی نذاشتم شلوارمو دربیاره، بیخ کیر و تخماشو میمالید به لمبه م حدودا یه ساعت همینجوری باهم ور میرفت، داشتم از حشر میمردم برگشتیم به بغل، ایندفعه گذاشتم شلوارمو دراره. و شروع کرد به کردن، ولی بازم نذاشتم تا ته بکنه اما یکم بیشتر از قبل کرده بود تو، خیلی طولش داد، و دستمو از ته کیرش برنمیداشتم اونم هی اصرار میکرد دستتو بردار ولی قبول نکردم، بالاخره آبشو ریخت تو، و بعدش یه لایی به من داد، فردا صبحش رفتم خونمون، تا یکی دوسال بعدش کم کم و اروم اروم کونم باز شد و تونست تا ته بکنه توش، هر بار که سکس داشتیم حداقل دوبار میکرد و آبشو میریخت طوری شده بود که حتما باید دوبار بکنه حتی بعضی وقتا یکی دوساعت بعد از اومدن ابش میمالیدمش تا بلند شه و دوباره بکنه، خیلی لذت میبردیم، اولشم حتما باید لاپایی میزد تا راضی شم. از ساک و اینا هم خبری نبود، تا اواخر ارتباطمون، این رابطه یازده سال طول کشید و حداقل هفته ای یا ده روزی یبار سکس رو داشتیم، خیلی به هم وابسته بودیم تا اینکه به اصرار پدرش ازدواج کرد و ارتباطمون قطع شد، آخرین ارتباطمون یه شب قبل از عقدش بود، که تا صبح سه بار منو کرد و آبشو ریخت، یادش بخیر،هر کس فحشی بده یا حرفی بزنه از ادبشه و برا ابا اجدادشنوشته سینا
0 views
Date: February 22, 2020