خونه خالی و اتفاق اون شب

0 views
0%

می خوام اولین داستانمو و شاید هم آخریش توی سایت داستان سکسی براتون بذارم البته به پیشنهاد ساینا جون .اسمم سامی ه 23 سال سن دارم نمی گم آدم خوشتیپی هستم ولی می خوام بیشتر قیافمو توی ذهنتون تجسم کنید 180 قدمه 71 وزنه در کل بدک نیسم کیرم 17 الی 18 سانته تازگیه اندازه نگرفتم ، بدنم ورزیدس یه مدت بصورت حرفه ای ورزش رزمی کار کردم و در کل آدم بد ریختی نیسم بذارید از اصل داستان دورتون نکنم ولی اخرش دوستانه فهمیدم نظر بدین اونم از نوع سازنده و مثبتیه روز عصر مغازه بودم که برادرم زنگید گفت شب خونه فلان فامیل دعوتیممیایی ؟؟ گفتم نه نمیامیکم هوا تاریک شده بود می خواستم برم خونه با بی حوصلگی یهویی یه فکری به سرم زدیکی از جی افام دانشجوه خونشون یکی از شهرهای نزدیکه ولی چون دانشگاه اینجا قبول شده اینجا خونه گرفته با دوستاشگفتم امشب برم دنبالش خونه هم جوره پس یه حال مشتی باهاش بکنمقبلا هم باهم رفته بودیم بیرون . به محض اینکه بهش اس دادم گفت نیم ساعت طول می کشه تا آماده شممنم گفتم اوکی . یه نیم ساعتی توی خیابونا ول چرخیدم بعد رفتم سره کوچشونبهش میس دادم ، عجله از در اومد بیرون قند تو کونم آب شدیه تیپه باحال از مدل مو و رژ لب و مانتو و شلوار و کفش زده بود خوشکل خانوم ژیلاس 23 سال سنشه یعنی میشه گفت هم سنیم قد 165 الی 170وزنشم یه چیزی میونه 55 الی 60 فک کنم البته توی دستای من اینطوری نشون میده . سینه های بزرگ سایز 80 صورته تقریبا سبزه موهای وزوزی ولی باسنش زیاد بزرگ نیست و کمرش هم معمولی ولی خوش خنده و ناز .گفتم امشب یه بچه کونی ازت بکنم که تا 10 روز نتونی راه بری.بعد یه دربست تا جلو در خونمون یواشکی رفتم درو باز کردم و رفتیم تو نکنه یکی از همسایه های فضول از پنجره و …توی راهرو هنوز نرفته بودیم تو هال یه لب ازش گرفتم داشتم از شق درد می مردم ولی هرچی به قرارهای قبلی فک می کردم کونم می سوخت و حس کیر مردگی بهم دس می داد(یه حسیه تو مایه های کون سوزی ) چون قبلا اصلاً نمی زاشت بذارم کونش می گفت اصلا نمیشه و درد داره و از این جور بهونه هامنم کلی وسیله و امکانات ؛ کرم و بی حس کننده و … آماده کرده بودم واسه همچین شبی که تا مانتو شو در آوورد منم اونا رو آماده کردم .شروع کردم به پیاده کردن نقشه و بعد از کلی مخ زنی و لب و مالش و ماساژ یهویی لخت بغل هم بودیمموهای وز وزیWOWکلی لبشو خوردم وقتی به کسش دس زدم خیسه خیس بود از فرصت استفاده کردم و با کرم حسابی دورو بره رونو کونشو چرب کردمیکم لاپایی زدم دیدم نه اینطوری کرمم نمی خوابه به یه بهونه ای گفتم به شکم بخوابه تا از پشت بذارم لای رونشاونم قبول کرد ، ازش یه خواهش کردم که یه بالشی رو که بغل دستم بود بذاره زیره شکمش ، طوری که قمبل کنه جلوم. اونم قبول کرد . حالا نوبت تیزی و پاتک من بود . یکم سینشو مالیدم و چلوندم بعد با دسته راستم سره کیرمو گذاشتم رو سوراخ کونش و خودمو انداختم روش ، فک کنم به نقشه شومم پی برده بود گفت نکنی توش تورو خدامنم گفتم فقط اولش درد داره اونم هی وول وول می خورد و خودشو تکون می داد انگار حس کرده بود امشب قراره دهنش سرویس بشه و اصلاً نمیذاشت درست تنظیم کنم ، یهویی پایان وزنمو دادم رو کیرم که 18 سانته و فشارش دادم بره توبعد 1 ثانیه دو تا جیغ و شد سه تاو چهارتا جیغگفتم چته الان عالم میریزن اینجا پدرمونو در میارن خیر سرمون یه شب فرصتو غنیمت شمردین و داریم استفاده مثبت می کنیماز ترس جیغ هاش پردیم عقب بهم گفت …به نظرتون چی گفت بهم ؟؟ ؟؟گفت کثافت پردمو زدیگفتم چی میگی واسه خودت گفت بخدا کردی تو کسم احمق …منم هول شدم برشگردوندمواییییییWOoooWاز کسش داشت خون میومد …اونم نه بقول این جلقی یا جقی یه قطره و دو قطره …داشت مدام ازش خون میومد ، تازه به خودم اومد دیدوم داره میلرزه چشاش پره اشک شده بود مثه یکی که با تیر پاشو زدن نیم تنه پایینش بی حس و حرکت شده بودتازه فهمیدم چه گوهی خوردم …ولی الان باید چیکار کنم عجله 20 ، 30 تا دستمال کاغذی مالیدم به سوراخ کسشاونم مات و مبهوت داشت منو نیگاه می کرد. مدام تکرار می کرد الان چیکار کنم چه خاکی روی سرم بریزم ؟یه لحظه به کیره خودم نیگاه کردم دیدم بله سرش خونیه و …ولی کاملا خوابیده بود از اون 18 سانت 4 سانتش مونده بود یه لحظه فکرمو جمو جور کردم رفتم کیرمو شستم و اومدم انگار 2 تا پاش فلج شده نمی تونست بلند شه آدم اعصابش خورد می شه به همین راحتی می گن پردمو زدن و منم هیچکاری نکردم و ریلکس بودم آدم تا خودش توی اون موقعیت نیفته نمی فهمه پرده زدن چه جوریه و طرفش چه حالی بهش دس میدهتازه اگه ناخواسته هم باشه وایییییییییییییییییییییییییییییوا ویلادستشو گرفتم و بزور بردم حموم کسشو شستم از درد سوزش مثه شیره آب اشک می ریختانگار بهش تیر زده بودنبه زور قدم بر می داشتانگاه از زانو به بالا با چسپ دو قلو بهم چسپده شدهمن اعصابم خوردسرم داشت از درد می ترکیدکسشو شستم ولی باز خون ازش میومدبشدت ازش خون میومدخداییش خودم رنگم زرد شده بود اینقد خونریزی داشت عجله 5.6 تا دستمال کاغذی بهش دادم گفتم بذار روش و شورتتو پات کنگفت لامصب نمی تونم پاهامو باز کنم شورت پام کنم فک می کنی دارم ادا میام گفتم می دونم ولی سعی خودتو بکنخودم پاهاشو یکی یکی بلند کردم و شورتو شلواره تنگشو پاش کردم پسرا اینو بهتر درک می کنن تا دختر خانوما چون تجربه ختنه دارن آدم از اول که ختنش می کنن دامن پاش می کنن حالا اینم یه شکل از برده شدن آلت بود و من داشتم به زور شلوار پاش می کردم اونم از درد و سوزش شدید به خودش می پیچید و اشک می ریخت . دختره 23 ساله رو از پا در آوورده بوداصلا فکرشو نمی کردم اینقد عذاب آور و درد داشته باشه منم مثه 70 درصد پسرا فک می کردم مثه یه لایه نازک پوستیه که با فشار کوچولو پاره می شه و دردش هم مثه یه جای چنگ انداختن یا یه زخم سطحیه و ولی …همش به خودم لعنت می فرستادم که چرا بخاطره یه حسه 2 دقیقه ای که با جلق هم به دست میاد چرا خودمو بدبخت کردمبه هر حالی بود مانتو و روسریشو تنو سرش کردم و مثه مریضایی که از بیمارستان میان بیرون دستشونو می گیرن تا سوار تاکسی شن منم دستشو گرفته بودم تا سوار یه تاکسی شدیم . رسیدیم سره کوچشون و پیاده شدیمگفتم برو خونه تا بهت اس بدمتا دم در اسکورتیشو کردم و ..عجله رفتم سمته یه داروخونه شبانه روزی که اون موقع شب باز بود 2 بسته ال دی و 7.8 تا بی بی چک خریدم و رفتم سمت خونشونبهش اس دادم بیا دم در10 دقیقه طول کشید تا بیاد دم درازش پرسیدم حالت چطوره گفت دارم از درد می میرم زود باش خودمو رو پاهام نمی تونم تحمل کنم عجله قرصا رو با اونای دیگه بهش دادم گفتم طریقه استفادشون روی جلدشونه گفت باشه و رفتم سمته خونه .شکم خالی، نه شام خورده بودم ، بی حال ، اعصاب خوردواییداشتم از اتفاقع نیم ساعت پیش هم شاخ در میووردمبه همین راحتی آیندمو دگرگون کردمکلی فکر به سرم زدگفتم در میرممیرم خارجمیرم مسافرت تا آب از آسیاب بیفته ولی اون بدبخت چی اون که حتی نگفته بود باید عقدم کنیمن چرا اینقد پلید شدم رفتم یه ساندویچی و … اومدم خونه و بهش اس دادم بهش قول دادم که ترکش نکنم که تا درسش نکنم ترکش نکنم خودشم می دونست من از ازدواج و متأهلی بدم میاد واسه همین گفت نمی خواد میرم خودکشی می کنم گفتم نه می ریم درستش می کنم بعد اگه خواستی باهم باشیم که هیچی اگه هم نه که من سره آیندت قرار نمی گیرم فردای اون روز از دوستم خواستم آمار یه ماما رو واسم بگیره اونم آمار و گرفت و گفت اینقد خرج داره و این دردسرهاالان 4 ماه از اون ماجرا می گذره و من هنوز با دوستم در ارتباطم ولی پردش هنوز به همون حالهبهش هم پیشنهاده سکس ندادم قسم خوردم تا درستش نکنم به هیچ دختری نزدیک نشمهدفم از این داستان سنگینی و شدید بودن درد اون لحظس که ما مردا ازش نمی دونیم تا در اون شرایط نبینیم طرفمون چی می کشه و دختر خانوما هم توجه کنن خواهشن یا اصلا به مکان خالی با دوستشون نرن یا اگه موقعیت پیش اومد خودتون هم پایه بودین بفمین عاقبتش چیه بی کسی ، بی سرپناهی ، نامردی دوس پسرتون ، جدایی ، کسی ساپورتتون نمی کنهخلاصه آخرین و کمرنگ ترین موردش که توی 100 نفر یکی پایه میشه ازدواجه پس مواظب خودتون باشیناز من گفتناین داستان هم جنبه آموزندشو بگیرین و بفهمین یکی می گه پردمو زد ویا پردشو زدمو یه آب هم روش کاملا دروغه

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *