خونه مجردی (طنز) (1)

0 views
0%

دم دمای صبح بود نسیم خنکه کولر دو تیکه36هزار به صورتم حس خستگی میداد دوس داشتم بازم چشامو ببندمو برم تو رویای خودم اما خواب داشت کم کم از سرم میپرید که یاده جمله ینفر افتادم که گفت اعداد رو بشمار تا خوابت بگیره منم دوس نداشتم خوابه نازو ول کنمو پاشم. یه غلط خوردم به سمت چپم یه چیز نرم بود با چشمای بسته سرمو روش گزاشتمو شروع کردم به شموردن و چشمامو آروم بتسه بودم 1..2…3…4…5…50……75…76…77 زیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــتمن ای کیر تو شرفت رضـــــــا الان وقتش بود؟ (صدای سرفه) اوهه اوهه اوهه یبار تو عمرمون سر رو کونت گزاشتیم سوراخت دادوهوار راه انداخت پاشــــــــو بچه کونی چسیدی تو حلقمونرضاهــــــا چته په نمیبنی خوابم دیوث؟چرا مشت میزنی تو باسنم؟بیشعورمن چــــی؟ بدبخت میخوام بکنمت میترسم هیروشیما بزنی هی میگمت آخرشب آش رشته نخور نخود داره حالا کو گوشه شنوا شاشیدی به احساساتمون اوله صبح پاشو نره غولدیگه اسم نمیارم از اینجا به بعده داستانآخه تو دره کونه من چه میکردی؟ دیشب تا5نیم بیدار بودم برعکس خوابیده بودم خو…ساعت چنده امیر؟8صبح.رضا مثل جن زده ها پاشود یهو شروع کرد با خودش حرف زدنوای دیرشد از چی کنم حالــــا وای خاک تو سر شدم. جورابــــــام کو امــــیر؟کردمشون تو کونت که هی اوله صبح واسم قوشوم کشی نکنهتوهم که یا کسشعر میگی یا… یهو حرفشو قطع کرد شروع کرد داد زدن. کانـــــــدوم کاندوم تـــمام کردـــــیم وای بدبخت شدم امیررضا حالت خوش نیستا مغزت گوزیده نه کونت. کاندوم میخوای چی کنی؟هیچی دیشب حس کردم که 190قدمه هیکلمم خطی مثل رونی کولمن خوشکلم هستم پرایدم دارم هرشبم پسته با رونه مورغ میخورم واسه همین یه تصمیمی گرفتمهه چه تصمیمی؟ تصمیم گرفتم از عمت تا زنه غلومی رو فرداش(امروز)بکنم فعلا پاشو یه دوسیب بزار بکشیم اعتماد بنفسم تکون نخوره پاشو…صبحونه هم که سرش گرده لاود نمیخوری؟ آقای رونی پشکل با این هیکلی که گفتی قلیونو غورت میدی خواهش میکنم واسه منم بزارکسنگو امیر صبحونه واسم بیار ذغالارم بنداز رو گاز بـــدو زودباشیکم نگاهش کردم چشامو جمع کردم با درکونی زدمش پاشو پاشو کسکش تا نکردمت بخاطر بوق کونت این کارایی که گفتی رو انجام میدی بعدش ماساژمم میدی یالا..بازم من امیر؟؟ اوووو باشه انگشت پترس تو کونت امیرعلیفعلا که کیرش تو کونه توا بـــــدوصبحونه رو زدیم استعمال غول غولی هم کردیم آماده شدیم رفتیم تو کوچه رضا گفت تو از سرش من از تهشگفتم چــی؟ من از ته خیابون تو از سره خیابون شروع کن.اوکی؟ آهــــا اوکیخلاصه رفتیم دره خونه ها… رفتم خونه ترمه خانوم اف اف رو زدم دختر9سالش دنیا جواب دادالـــــــو چی میهای؟الو کیره خر مگه تلفنه نفله؟برو ننتو بگو امیر اومده بکنتت زود بیا. چهییییی؟میگم ننتو بگو بیاد؟شــــی میگی دایی امیر نومیفهمم؟دنیا خانوم گله من برو مامی رو بگو امیرخان اومده باشه عشقم؟ دنیاآهــــا اوکی هانی الان میرم oصبرکن صبرکن صبرکن قطع نکن. دیه شیه آخا امیر؟عمو بلدی ساک بزنی؟ ما نثله جدیدیم پرده هم نداریم شوما از دنیا عقبین.عمووووو منم بیام منم بیام؟تلوخدا منم بیامممممم؟1دش فقط… بیـــــام؟رضا از ته کوچه داد زد خاله جنده لاشی چی میکنی؟من8نفرو گفتم تو هنوز اونجایی؟منم که دهنم باز مونده بود و فکم از حرفای دختر ترمه خانوم کفه آسوالت افناده بود با تته پته گفتم آآآآره ب ب بیا دایی مامی رم بگو بجنبخلاصه یکی یکی در میزدیمو میگفتیم فلانی بیا قراره بکنیمت اونم با سر میومد نکه ما قهرمانه پاورهفتینگیم؟رفتیم خونه منو رضا از اون اسپری ها زدیم خیالمونم تخت شد 24ساعت جواب میده اول صغری خانوم رو صدا زدیم اومد تو این صغری خواهر کوچیکه ی کبری میشه خواهر بزرگش کبری یه دفعه اونقد از کون کردمش کردمش کردمـــــش کردمـــــــــــــــش که کارش به بیمارستانو… عملو… آقا متاسفم کونش اندازه دهن فیل شده…. خداصبرت بده….. کشید و مرد ماهم هیشکــــــی کاریمون نداشت و راس راس میچرخیدیم تو شهرمونصوغی سایزه سینش95بدنشم لیزره مو نداره حتی 1تار چشماش درشت و آبی دماغشم فکرنکنین عملی بودها مطمئن باشد… کونشم که اوووووووف میدن واسش شلوار بدوزن پوستشم خوده خوده لاین کسیمن (آقا جلق نزن قصه بخور)اومد تو رضا بلند داد زد صوغی کاندوم نداری؟گفت نه.نهو ناصرالدین شاه.خب چرا داد زد؟ نکه اضدحام جمعیت خیلی بالا بود دمه درمون صف بود صدا به صدا نیمرسید ضمنا همشونم ورزشکار و خوش اندام هرکدومم یه مقام تو ورزشش داره کلا هیــــــشکودومشون نقص ندارهخلاصه چادور ملیش رو داشت در میورد که رضا کمکش کردو گفت بده من واسط بکنم کچل و شروع کرد به لخت کردنش یه شورتو سوتین مشکی تنش بود اون لحضه بخاطر اینکه ما همیشه میکنیمو کلا آدمای بکنی هستیم تو جو نبدیمو نپریدیم بهش نکه خیلی بکنیم؟ رضا اومد از پشت سوتین رو باز کنه که بدلیل خوش فرمی و بزرگی و تپولی سینه هاش بند سوتینش ترکید خورد تو صورته رضا رضاهم که درجا بیهوش شد مث موف چسبید کفه سالن منم رفتم سینی رو اوردم جای ذره جنگ جلو صورتم گرفتمو شورتشو با احتیاط در اوردم (از اینجا قابل توجه جقی یا جلقی های فول کن) آخه روناش از کوناش دراز تر بود احتیاط کردم واـییییییییییییییـــی چی میبینم یه کسه خوش تراش نرم گرم زیبا جادار…. مارکشم بیا منو بکن بود.فقط بدیش این بود یکم مو داشت(لیزر بود نه؟) سریع بردمش رو تخته 2نفره ی توی اتاق افتادم به جونه کسش شروع کردم از سوراخ کونش تا کسش داشتم با ولعع میخوردم بس که کسش تمیزو بی مو بود( مگه مو نداشت؟ ) یهو دیدم به ترتیپ از تو پزیرای صدا های نازی میومد به این شکل آهــــــــه اوـــــــــیی آییـــــــــــــــی اوفــــــــــــــف اووهـــــــــــه آخــــــــــــــــــــــــــخ اویِیییییییییییییییییییییی رضا جرواجرم کن دره اتاقو باز کردم دیدم همه قنبل کردن به حالت سگی رضا یکی یکی میکنه داخلشون به نوبت (بی هوش بود که ) منو نگاه کرد گفت بچه کونی تکخوری نکن که ما لاشیانه ترین افراده این خانه ایم عرعر مکن جفتک بزن خندیدمو برگشتم برم واسه صغی طبق معمول همه حس کردم یکی پشتمه تا برگشتم دیدم با لبا غنچه ای فرود اومد بر روی لبانم یه 2.3ساعت شاهدم بیشتر لب گرفتیم بعد لبامو بوسیدو دمر خوابید سرشو گزاشتم دمه کسش(سره کیرمو نه صغیو)یهو تا ته کردم توش دیدم صغری داره بجای آه آه کردن اوق میزنه حالا یادم اومد کیرم77سانته داره میره تو کسش از حلقش در میاد (هم میداد هم میخورد)منم کنترلمو گم کردم (خانــــــــــــوم این کنترل بی صاحاب کوشش؟) و به شدت تلبه میزدم یهو ارضا شدو ولو شد رو تخت گفتمش بیا قنبل کن من هنوز موندما با خونسردی و لحنی عاشقونه گفت کسه عمت و منم به نشانه اعتراض رفتم تو پذیراییرضارو دیدم زبونش سفیده مثل گچ شده ترسیدم گفتمش حالت خوبه رضــــــا؟چتــــــــــه دادا؟؟؟کسکش دارم واسه8نفر هم زمان کس لیسی میکنم میخوای خوب باشم؟مادره سلولام بگا رفتن خو.رفتم از این قرصای بکن توفکرش نباش اوردمو دوتایی خوردیم دیروز بانک بودم کشه پولارو اوردم بام(آخه رئیس بانکم.کدومش؟همون بانکه که خیلی خوبه پولدارتره)2تا پلاستیک فیریزرم اوردمو دوتامون پلاستیکارو با کش دوره آلت تناسلی مرادنمون بستیم و با کش دورش رو صفت کردیم بجای کاندومو د بکن. . . . . . ساعت12ظهر بود ماهم شروع کردیم با قدرت کردنه زنا محلمون . . . . . 4ساعت بعد. . . . . . .6ساعت بعد. . . . . . . . 2058دقیقه و ثانیه بعد. . . .همشون نفری8بار به8شکل مختلف در 8حالت به8روش ارضا شدن ما هم نکه اسپری از اونا که رفقا قبلی میگفتن زدیم هنوز آبمون نیومده بود ساعت12شب شد و یکی یکی داشتن میرفتن خونه هاشون ماهم نکه اسپری زده بودیم؟(از اونا) نیومده بود هنوز.دیگه کم کم رفتن همه.منو رضاهم دیدیم ارضا بشو نیستیم خواستیم کونه هم بزاریم یادمون اومد گی نیستیم پس شروع کردیم جلق زدن تا5صبح که واسه خنده تو تراس سره لباسا واحد پایینی مریختیمشو 5صبح کرکر میخندیدیم 5نیم بود بعد از کشیدنه 1نخ سیگار و خوردنه 2کاسه آش و حلیم خوابیدیم من حلیم رضا هم آش خورد طبق معمول.فردای آن روز من حس کردم هرکولم و به سطح شهر رفتیم با رضا صبح آن روز که خودش نیز داستانه دیگری میباشد که هیجانش بیشتره. . . . و این چنین بود داستانه خونه مجردیه ما و در صورت تمایل رفقای گلم ادامه دارد. . . .در پایان یک نکته و چند نتیجه رو میگیریمنتیجه گرفتیم هرکی حس کنه خوش فرمه صاحبه کلی کونه و همه هم بی برو و برگرد بهش میدننتیجه گرفتیم یه عده ای دنبال اون دنیا کوچیکه دارن میگردن آخر داستاننتیجه میگیریم دنیا کوچولو رفت پیشه کبری کون گشاد زیر خاک همون اولاش توسط رضا جان از کوننتیجه میگیریم بعضیا تیکه های مفهومی داستان رو متوجه شدن و درهزاریشون افتادنتیجه گرفتیم اسپری و قرصه بکن تو فکر نباش چه تاثیری داشتو در داستانای قبلی موئثر نشون داده شدهنتیجه گرفتیم ماهم کولرمون36هزار دو تیکس و پسرای آسی هستیمو اما نتیجه گرفتیم امیر و رضا شهوت شتر و کمر گاو + کیر خر تو قصه دارندنکته تو فضای طنز و تخیلی هم از محارم استفاده کردن خارج از لوتی گری و غیرته و درست نیست استفاده بشهپایان قسمت اول. . . .داداشا و خواهر های گلم نظر یادتون نرهچاکر خواهتونامیر علی

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *