من امید 18 سالمهما توی یه شبکه اجتماعی باهم اشنا شدیم بعد از یه ماه عاشق و دلباخته هم شده بودیمیا باهم میرفتیم بیرون یا حرف میزدیم یا اس میدادیم یه ساعت دوری همو نمیتونستیم تحمل کنیمهروقت کنارش قدم میزدم ته دلم یجوری میشد اون دستشو دور دستم حلقه میکرد منم کلی کیف میکردمخیلی حس خوبی داره فک میکنی قوی هستیخیلی دلم میخواست بغلش کنم لبشو ببوسم تو چشماش زل بزنم بگم دوست دارم ولی میترسیدم ناراحت بشهو فک کنه بخاطر سکس باهاش دوس شدم همش خودمو کنترل میکردم که دست از پا خطا نکنمبعد 3 ماه از اشناییمون برادر من دانشگاه قبول شد شهر دیگه و خانواده من برای کارای دانشگاهش و خوابگاهشراهی اونجا شدن منم به بهونه اینکه اول مهر و باید حتما برم مدرسه نرفتم اخه من امسال کنکور دارم و حتی تابستونم مدرسهرفتمتازه پدرم زنگ زده بود بهم که ما رسیدیم تا گوشیو قط کردم رها (دوست دخترم)زنگ زد بهم گفت میتونی امروز بیای بریم بیروندلم برات تنگ شده گفتم من خونه تنهام کسی نیست بهم گیر بده هروقت بخوای میام عزیزکمگفت ا تکنایی؟ میشه بیام خونتونو ببینم؟خواهش خواهش میخوام ببینم اتاق عشقم چه شکلیهمنم از خدا خواسته و به امید اینکه شاید به ارزوم برسم گفتم اگه دوس داری بیا عزیزمرفتم دوتا شربت اماده کردم با کیک که وقتی اومد ازش پذیرایی کنم نشستم رو مبل منتظرش از استرس و هیجان باهمو تکون تکون میدادم (عادتمه هیجانی میشم یا استرسی)صدا زنگ که اومد سریع پاشدم از ایفون دیدمش گوشیو برداشتم گفتم بفرمایید خانومی اومد تو همه جارو با دقت نگا میکردوقتی دید زدنش تموم شد و درباره وسلیلم کلی نظر داد نشست رو تختم گفت اخییییییش چه نرمه رفتم شربت و کیک و اوردمتعارف کردم برداشت همینجور که میخوردیم دیگه طاقت نیاوردم دلمو زدم به دریا گفتم رها میشه بوست کنم؟شربتشو گذاشت نگام کرد گفت وای وای وای پرروسرمو انداختم پایین از ترس اینکه الان دربارم چی فک میکنه داشتم میمردم یهو اومد سمتم لپمو بوس کرد گفت شوخی کردمامیدم ناراحت نشو معلومه که میتونی من مال تویم تو هم مال منی هرکار میخوای بکن باهاممحکم بغلش کردم و ازش لب میگرفتم چقدر خوشمزه بود چن دقیقه که همینکارو کردیم گفتم رها خیلی دوست دارماونم گفت منم دوست دارم امیدم خوابوندمش رو تخت شرو کردم باز لب گرفتن و میک زدن لباش رفتم کردنشو لیس زدم اومدمپایین دکمه های مانتوشو باز کردم از تنش در اوردم زیرش یه تاپ بود اونم دراوردم شکمشو لیس زدم نافشو لیس زدم بادستامم با سینه هاش از روی سوتینش بازی میکردم سوتینشو در اوردم سینه هاشو گرفتم تو دستم سرمو گذاشتمبینشونو لیس زدم بعد سر سینه هاشو میک زدم اروم اروم باز شکمشو لیس زدم رفتم پایین خواستم شلوارشودربیارم دیدم محکم گرفتش نگاش کردم اخم کرد بود گفت نوبت تو بخواب بعد خندیدتیشرتمو دراورد ازم چنتا لب گرفت بعد شلوارمو با کمک خودم کشید پایین کیرمو که حسابی شق شده بود از رو شرتم گرفتگفت وای ببینش چقد باد کرده شرتمو در اورد و یه لیس به زیر کیرم زد و کردش تو دهنشوااااااااااااای که چه حالی میداد چقد خوب میک میزدش صدای آآآآآآآه آآآآآآآآهم درومده بود گفتم حالا تو پاشد شلوارشو شرتشو دراورد خوابوندمش سرمو بردم بین پاهاش و کسشو لیس میزدم چه خوشمزه و خوشبو بود واااای چوچولشو با لباممیگرفتم فشار میدادم اونم نفس نفس میزد و صدای آهش بلند شده بود که یهو همه اش لرزید و ارضا شدباز ازش لب گرفتم گفتم خوش گذشت خانومی؟با بیحالی گفت عاشقتم امیدم هرکار دوس داری باهام بکن جرم بده مال خودتهکرم مرطوب کنندرو برداشتم مالیدم به کیرم و سوراخ کونش سرکیرمو گذاشتم و فشار دادم یهو جیغش درومد گفت سوختم اروم تردستمو گذاشتم رو کسش چوچولشو مالیدم اه اهش اتاقو ورداشته بود ذره ذره کیرمو فشار دادم تو کونش شرو کردم تلنبه زدناه میکشید میگفت بکن امیدم تند تر جرم بده بعد چن دقیقه داشتم ارضا میشدم گفتم کجا بریزم گفت خالی کن تو کونمیه اه کشیدم. خالی کردم تو کونش چرخوندمش و خوابیدم روش ازش لب گرفتم گفتم خوب کردم خوشگلم؟گفتم جرم دادیدوست دارم امید ازم لب گرفت چن ساعت تو بغل هم خوابیدیم بعد من پاشد گفت بعدا میبینمت برم دیگه دیرم شده پوشید لباساشو رفتخییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییلی دوسش دارمنوشته عاشق
0 views
Date: November 25, 2018