داستان جنده لاشی کردن ما

0 views
0%

داستان جنده لاشی کردن ماسلام به همه ی بچه های سایت طوفانی شهوانی.من وحیدم ۱۹ سالمه. امشب میخوام یه خاطره واستون تعریف کنم وسطح داستان های شهوانیو به تنهایی بالاببرم لطفا فاز بگیرید و همراهی کنید. چندوقتی بود که دوستم محسن گیرداده بود که یه جنده لاشی پیداکرده بریم بکنیم. من ادم محکمی بودم وفقط میگفتم که سکس اولم فقط باید با خانمم باشه ولی اخرسر این جق زدن کمرم شکست و راضی شدم برم پیش جنده.این جنده لاشی ای که پیداکرده بود اسمش اکرم بود که بهش میگفتن اکی.محسن لاف میزد که به زور ۱۸ سالشه ولی بعدا رفتم دیدم چهل پنجاه سالشه .هیکلش هم همچین عجیب بود کونش خیلی بی ترکیب از کناره ها ضدبود بیرون ومنظره هولناکی به وجود اورده بود.صورتش سفیدبود ولی کل بدنش سیاه بود فکرکنم از مهاجران عزیز پاکستانی بود.رفتیم خونش ونفری شصت تومن بهش دادم دمش گرم ارزون حساب کرد.خلاصه لخت شد وگفت بیاین بکنین.محسن سریع شلوارشو کشیدپایین وکیرشو دراورد بیرون.ولی لاکردار کیرمن شق نمیشد که نمیشد فکرکنم از زنه میترسید.محسن رفت جلو کیرشو داد دست زنه.زن چندتا تف انداخت روش بادست مالید و انگشت کرد وچندتا مک که زد محسن ابش پاشید دست اکی.زنه خندید وگفت اینطوری میخوای کس بکنی کسکش.محسن ضایه شد.زنه به من اشاره کرد که برم جلو.من رفتم زنه شلوارمو کشید پایین کیرمو گرفت دستش .کیرم هنوزم خوابیده بود. زنه گفت چی مصرف کردی.من گفتم خداوکیلی هیچی تحملم بالاست.زنه چندتا مک زد به کیرم تازه کیرم یکم شق شد.زنه رفت خوابید رو فرش گفت بیابکن.من کاندوم کشیدم رو کیرم رفت جلو چندتا تف انداخت سر کسش وکیرمو فشاردادم خیلی راحت رفت تو بس که گشاد بود.هی عقب جلو کردم ولی هیچ لذتی نداشت لامصب.من از تعریف کس شنیده بودم که گرم ونرم تنگه ولی کس این زنه سرد وسفت گشاد بود خداوکیلی.یکم خواستم سینه هاش دست بزنم بلکه یکم لذت ببرم دیدم سینه هاش اویزونه حالم به هم خورد.تصور دومم هم از سینه خانم به هم خورد .همونطور داشتم تلنبه میزدم که زنه گفت حال میکنی داری کس میکنی مفتی.من گفتم اره چه جورم حال میکنم.محسن کیرش بازم راست شد واومد جلو وگفت بکش بیرون منم بکنم. من کشیدم کنار محسنم یه کاندوم کشید واومد تلنبه بزنه.محسنم بعد چندتا تلنبه فهمید مزه کس نمیده وفکرکنم تصورات اونم برباد رفت.زد شونه زنه وگفت حاج خانوم شوفاژ روشن کن داخل این سرده.زنه شاکی شد واگه جلوش نگرفته بودم محسن چک کاری میکرد.بازم بعدچنددقیقه افتاد رو فرش وپشتش کرد به ماگفت بیاین بکنین تموم کنید کاروزندگی دارم.منم رفتم بازم شروع کردم تلنبه زدن انقدر تند تند زدم که اب اومد ریختم داخل کاندوم.محسنم بازم کرد واب اونم اومد وزنه از خونه مارو انداخت بیرون.وهم من وهم محسن باخودمون عهدبستیم که دیگه سراغ جنده لاشی نریم وتاوقتی که خانم بگیریم ادم شریفی بشیم وفقط جق بزنیم.نوشته وحید

Date: June 27, 2019

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *