داستان هاي شراب…(2)

0 views
0%

…قسمت قبل(اين نوشته تخيل نيست…عين واقعيت است)به قول ليدايواش يواش خجالتم داشت ميريختحالا باهم توخيابونا ميرفتيم وباهرقشر آدمى دوست ميشديم،البته قصدمون ازدوستى حال دادن به پسرانبود،ماازشون پول هم ميگرفتيم،يه وقتايي من باهاشون آشناميشدم واون روهم معرفى ميكردم گاهى اوقات هم اونالبته من بدليل شكل ظاهريم درجذب پسراموفق تربودم،نه كه اون دخترزيبايي نباشه،ولى جذابيت من از اون بيشتربودازحالا به بعدمن قصددارم داستانهاى آشناييم با پسرهاومردهاى مختلف وسكس با اونهاروبراتون تعريف كنم واين ماجراهاادامه خواهدداشت تاوقتى كه به زمان حال برسيم،چون اين اتفاقات مربوط به چندسال قبلهقبل ازهرچيزى لازمه يه مساله روتوضيح بدم،من باتوجه به شغلى كه داشتم (وازگفتنش معذورم)ميتونستم درساعات مختلفى از روز(بجزشبها) بيرون از خونه باشم وباتوجه به اينكه اونموقع هنوزموبايل اينقدرزيادوهمه گيرنشده بود،شوهرم نميتونست خيلي پيگيرمن باشه،واسه همين آزادى عمل من بيشتربوديه روز توخيابون ميرفتم كه ازپسرى بنام سيامك شماره گرفتم،البته اينوبگم كه من چون تجربه سكسي ام زياده اسم همه پسرايي كه باهاشون سكس داشتم ودوست بودم رويادم نيست ولى بعضي ها درذهنم موندن واينم بخاطرنوع رابطه اى بودكه باهاشون داشتمسيامك خونه مجردى داشت ودراولين تماس منوبه خونش دعوت كردمن هم بهش گفتم كه من بادوستم ميايم پيشت واونم ازخداخواسته پذيرفتمن وليداباهم به خونش رفتيم ،اون يه پسرقدبلندخوش تيپ بودكه هوش ازسرليدابرده بود،البته اينوهم بگم كه ليدابرعكس من يه دخترعاشق پيشه اى بودكه حاضربودواسه اينكه كسى دوسش داشته باشه حتى خودشو فناكنه ،كمااينكه دريه مورداينكاروكردكه اگه فرصتى شدتعريف خواهم كردليدا خيلى دلش ميخواست كه من ازسيامك بكشم كنار،ولى من بهش حالى كردم كه سيامك فهميده مااهل سكس هستيم وبهتره خودتودرگيريه رابطه ي عاطفى احمقانه نكنى،ماكنارهم نشستيم وكلى باهم گپ زديم،بعدش سيامك ازمن خواست كه به اتاق خوابش برم،واييي چه اتاق باسليقه وجالبى بود،يه تخت دونفره بايه تابلواز يه خانم نيمه لخت،اتاقي نسبتا تاريك با يه نورملايم قرمزدررو بست وازم خواست كنارش روى تخت بشينممن ازينكه ليداتواتاق تنها نشسته بودناراحت بودم،اونم گفت تا اون بشينه ماهواره نگاه كنه كارماتمومهمن يه بلودآستين حلقه وشلوارجين تنم بودكنارم نشست وآروم باموهام بازى ميكرد،من موهاى لخت ونرمى دارم كه خيلى ازپسرادوسش دارن،اون موقع موهام بلوندبود، سيامك منوخوابوندروتخت،يه دستش زيرسرم بودوبا دست ديگه اش موهامونوازش ميكردآروم لباشوگذاشت رولبم وازلبام بوسه هاى ريز ميكرد،دستشوازروى موهام سردادپايين،ازروى لباس سينه هاموفشارميداد،من گردنموآوردم بالا،ميخواستم بفهمه بايدگردنموليس بزنه ، خودشوانداخت روم…اوه…سفتى كيرشواز روى شلوارجين اش حس ميكردم، بدنشوروم پيچ وتاب ميدادسرشوآورد پايين وبانفسش روى لاله گوشم وگردنم فوت ميكرد،همزمان دستاش روى سينه هاى سفت شده ام همراه با يه ماساژ ملايم داشت ديوونم ميكرد،دستشوبرد زيرلباسم وازروى سوتين شروع كردبه فشردن سينه هام،من خيس شده بودم،همه وجودم ميلرزيدوپر ازشهوت بودمدستشوآورد بيرون وآروم بلوزمواز تنم درآورد،ازپشت سوتينمو باز كرد ودوتاسينه ى بلورينم افتاد بيرون همراه با يه لرزش شهوت انگيزنوك سينه هام سفت شده بود،قلبم به شدت ميزدواز شهوت نفسم به شماره افتاده بود،حس ميكردم چشمام نميخوادبازبمونه ،هرلحظه سفتى كيرسيامك بيشترمنوتحريك ميكرد،زبونش رواز بالا ى گردنم كشيدتا به سمت نوك سينه هام، با زبونش دورسينه اموليس ميزد،نوكشوگازميگرفت وهمون لحظه ازروى شلواركوس داغموميماليد…جووون چه كوسى دارى،داغه داغه….اومدپايين،طاقت نداشت،شلوارمودرآوردوهمزمان شورتم هم باهاش كشيدپايين وكوس سفيدم نمايان شد،دستشوكردلاى كوسم وباچوچولم شروع كردبازى كردن،من آه ميكشيدم،وصداى نفس نفس زدنم به اوج رسيده بود،گفتم چرالخت نميشى؟ گفت كيرميخواى؟گفتم آره زودباش، اول بايد بخوريش تا بزارم بره تو كوست،بلندشدم وحشيانه تيشرتشودرآوردم…شلوارشوخودش درآورد،وايييي كيرخوشگلش توشورتش جا نميشد،كيرسيامك يكى ازخوش فرمترين كيرايي بودكه تاحالاديده بودم،شورتشوكشيدم پايين، آخخخ،چه كيربزرگى داشت،تميزوخوشبو، بهش گفتم اين تو كوس من جا نميشه،گفت تو بخورش خودم جاش ميدمهمونطوركه وايساده بود كيرشوگرفتم وشروع كردم به ماليدن ،يكم كه باتحسين براندازش كردم اززيركيرش ليس زدم همزمان بادستام تخماشوميماليدم وآروم به زيركيرش فشارمى آوردمسيامك گفت اينطورى نميشه واومدروتخت خوابيدوپاهاشواز هم باز كردوگفت حالا بيا بخورش،رفتم جلو،تو اون فضاى سكسى با رنگ قرمز وحشرى كه ازچشماى هردومون ميومد بيرون،جايي واسه تحمل نبودپاهاشوبا دست گرفتم بالا واول اززير تخماش شروع به ليس زدن كردم صداى آه ونالش همه اتاقوبرداشته بودزبونمو به زيركيرخوشتراشش كشيدم وهرازگاهى يه نگاه شهوت انگيزبهش مينداختم،از شدت لذت نميتونست چشماشوبازنگه داره ولى موهاى منو با دستش گرفته بودوهرچندوقت سرمومي آوردبالا كه صورتمو ببينه روى كيرش زبون ميكشيدم وليسش ميزدم،يكي ازكيرهايي بود كه با ولع ميخوردمش…همينطوركه غرق لذت بود ناگهان همه كيربزرگشوكردم تودهن داغم شروع كردم به ميك زدنيه آه بلندى كشيدوبدنش يه لرزش خفيفى كرد،با دستاش سرم روعقب وجلوميبردو ازكيرخوردن من خسته نميشد،وقتى حسابى براش ساك زدم،منو خوابوندوگفت ديگه وقتشه كه يه حالى هم به كس توبديم،بااين حرفش دوباره كس من خيس شدومنتظريك كيرداغ وبزرگ بودكاندوم گذاشتسركيرشوگذاشت روى كسم…آه،نميره تو،كيرت خيلي گنده اس والان كسموپاره ميكنه…ولى اون به چيزاتوجهى نداشت،كيرش ميخواست ناجوانمردانه وهرطور كه شده واردكسم بشه وجرش بده،بايه فشارمحكم وبى توجه به جيغ وناله ى من كيرشوتوكسم فروكردكسم ميسوخت ودردميكرد،ولى لذت فشارى كه بهش وارد ميشدولذتى كه ازفرورفتن اون كيرزيباوكلفت به من دست داده بود اين دردرو ازيادم بردبا هيجان كيرشوتوكسم بالا پايين ميكرد،من جيغ ميزدم واون غرق لذت،…يالا جرم بده،كيرميخوام،جووون،كيرت داره كسموپاره ميكنه،زودباش….محكم تلمبه ميزد،باهرفشار سركيرشو ته كسم حس ميكردميهويه دادى كشيدوافتادرومارضاشده بود،بى حس بود،لباشوگذاشت رولبام وبوسم كردازروم بلندشدوكاندومشوبيرون كشيدمن ولى ارضانشده بودمواونم تلاشى واسه اينكارنكردلباسامونوپوشيديم واومديم تواتاق پيش ليدا…ليداگفت چه خبرتون بود؟صداتون خونه روبرداشته بود،سيامك گفت نوبت توهم ميرسهيه كم نشستيم وميوه وچايي خورديم،سيامك به ليداگفت حالا نوبت توئه،بيابريم،باهم رفتن تو اتاق ومنم همونجا درازكشيدم روى مبل وفكرميكردم كه الان همون قصه ها داره با ليداتكرار ميشهبهشون گفتم فقط كارتون روزودتموم كنين كه بايدبريم ومن ديرم شده،سيامك گفت خب توهم بيا پيش ما،گفتم نه اصلا،آخه اونموقع هنوز من وليدا اينقدررومون به هم بازنشده بودكه كس وكونمونو جلوهم بندازيم بيرون وجلوهم سكس كنيم(هرچندكه بعدها اينكاروكرديم)وبعداتعريف خواهم كرداونا كارشون زودتموم شد،سيامك بعدابهم گفت ازسكس با ليدا خيلي لذت نبرده چون مثل يه تيكه گوشت بي حركت ميفته يه گوشه وكسشوباز ميكنه وميگه بكن توشسيامك به يكي ازدوستاش زنگ زده بودكه بياداونجااين دوستش بچه جنوب بود،البته عرب بود،وقتى ليداوسيامك اومدن ازاتاق بيرون،دوست سيامك هم اومدولى ما ديگه فرصت نداشتيم كه بمونيم وبيچاره كيربه دست موند..هه…چندروزبعدمن تنهايي رفتم خونه سيامك،آخه خودش ميخواس تنها برماون عاشق ساك زدن من بوددوباره روى تخت افتاده بودوپاهاشوبازكرده بود،من هم داشتم براش كيرشوليس ميزدم با يه دستم اززيرتخماشوميماليدم ودست ديگم روكيرش بودزنگ دروزدن،همون جنوبيه بود،اومدتو،سيامك دوباره خوابيدومن هم باولع پایان وباسروصداكيرشوميخوردم،سيامك دوستشوصداكردگفت بيا پيش ما وبيكارنشين،بيايه كم با كس اين وربرو تاحالش جابياد،دوستش باشوق وذوق پريدتواتاق ولى لباسشودرنياورد،اومدخوابيدزيرپاى من وبا انگشتش با كسم بازى ميكرد، من ازلذت داشتم ديوونه ميشدم واينكارش باعث شده بودكه كيرسيامك رو بيشتربخورم،سيامك به دوستش گفت تا اين داره كبرمنو ميخوره توهم بكن تو كسش،ولى دوستش حاضرنبودجلوسيامك لخت بشه،سيامك گفت ميگن كيرعرباخيلى بزرگه دربيار بزارببينيم اون كيرگندتو…ولى اون بازم لخت نشد،كه البته من بعدافهميدم كه آقاچون كيرش خيلى كوچيك بود ،روش نميشد جلوسيامك نشون بوده،حتي بعداكه بامن سكس كردبهم سفارش كرد در مورداندازه كيرش با سيامك حرف نزنمهمينطوركه داشتم كيرسيامك و ميك ميزدم انگشت اونم تو كسم بودوگاهى با كونم ورميرفت ويا ميومد بالاتروسينه هاموسفت فشارميدادوازپشت كونموميماليدوازكسم نيشگون ميگرفتسيامك وقتى ازكيرخوردن من سيرشدبه دوستش گفت بخواب تاكيرتوبخوره،تا حالا مثل اين نديدىومن روبرگردوند وسركيركلفتشوكردتوكسم من يه جيغى كشيدم وازروى شلواركيردوستشو كه حالا سفت شده بودروگرفتم وفشاردادم،اونروزسيامك زودارضاشدومن روتحويل دوستش دادسكس دوستش كوتاه ومسخره بودولى ازهيجان زيادش ازاول تا آخرسكس همه ى بدنش ميلرزيد،حتي دستاش ومن بهش ميخنديدموقتى كارمون تموم شد اونا به يكي ديگه ازدوستاشون زنگ زدن وازمن گفتن وهرچقدراون التماس ميكردكه بزارن بياداونجا يامنوبفرستن پيشش ايناقبول نميكردن(كه بعدافهميدم ميخواستن از اون پول بيشترى بگيرن كه چون من ازاينا پول ميگرفتم،اونا هم سردوستشون كلاه بزارن)ولى وقتي پس از كلى خواهش تمنا گوشيودادن به من كه باهاش حرف بزنم،اولين كارى كه اون كرد شمارشوبه من داد وگفت هرچي بخواي بهت ميدم فقط بيا با من باش، واين خيلي برام جالب بود كه اين آقا منو نديده ونشناخته چرا طالب من شده كه البته حتما واسه پوززنى دوستاش بوده…بماندكه بعداعاشق من شد وماجراشودرقسمت بعدتعريف خواهم كردنوشته شراب

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *