دایی رامین منو گایید (۲)

0 views
0%

قسمت قبلاولین بار بود داغی شاش پسری رو حس می کردم. نتونستم قورتش بدم، کم کم از گوشه لبام میدادم بیرون و از لمس حرارتش با زبونم شدید لذت می‌بردم. وای لحظات نازی بود چون فانتزی سکسی که همیشه بهش فکر می کردمو الان با همه وجود داشتم حس می‌کردم. همون جور با چشای خمار داشتم به چشای شهوتی و پر خماری رامین نیگاه میکردم که اومد جلو و دستامو و پاهامو بست. من جلوش عین برده خم بودم و در اختیارش، و اونم عین یه سرور و خان بالای سر برده و کنیزش شروع کرد به زدن با دست به کون و رونام. من اصلا دیگه حالیم نمیشد که چی داره اتفاق می افته و فقط به بردگی خودم و لذت اون فکر میکردم. رامین اومد جلو تو موهام چنگ زد و سرمو کشید بالا و کیرشو با فشار تو حلقم کرد. اولش داشتم بالا میاوردم اما کم کم با فشار دستش شروع کردم به ساک زدن جوری که دهنم گاییده شد. شاید همه دخترا باور داشته باشن که لذیذترین چیز دنیا کیره که میشه با همه وجود خوردشو و ازش لذت برد. رامین منو میزد و کیرشو تو دهنم با فشار عقب و جلو می کرد، که دوباره گرمای شدیدی تو دهنم حس کردم. اما اینبار لذیذترین چیز دنیا مهمون لب و زبونم داشت میشد. آب کیری سرشار از انرژی با طعمی گس و لذیذ، اصلا دوست نداشتم قورتش بدم. میخواستم مدتها تو دهنم مزه مزش کنم تا همش جذب دهنم بشه. وقتی قورتش میدادم با همه وجود لذت میبردم و با پایان نیرو میگفتم بردتم رامینم، بردتم. رامین چند لحظه آروم نشست و منو با اون دست و پاهای بسته نیگاه کرد، روی سینه هام، رونام، کونم همه سرخ شده بود از بس که منو زده بود و فحش داده بود. من هنوز شدید نیاز به گاییده شدن داشتم، اما رامین میگفت باید واسه گاییده شدن و بردگی التماس کنی. شروع کردم به لیسیدن پاها و بعدم رفتم سراغ کیرش، با همه وجودم ازش میخواستم منو بگاد، میگفتم سرورم، آقای من، من بردتم، کنیزتم، جندتم، منو بگاه، بکن، بزن. کونمو سمتش کردم تا بیشتر شهوتی بشه و به التماس کردنم افزودم. دلم میخواست عین سگ منو بکنه و با پایان نیروش سوراخ کونمو پاره کنه. حس اینکه یه کیر داغ و گنده داره تو کون یه برده و کنیز عقب و جلو میره داشت دیوونم می کرد…داستان من زندگی منه و مهم نیست که عده ای اونو دوست داشته باشن یا نداشته باشن. تو آمریکا به خواسته های سکسی همه احترام میذارن و مثل شمایی که عقده های سکسی داری و با کامنتت میخوای اونو باز کنی رفتار نمیکنن. واسه همین به اونایی که عقده یه کس و کون و سینه واسه لمسش دارن میگم که اینجا کامنت بذارین و خودتونو خالی کنین…داستان که نه، اما واقعیت زندگی سکسی من ادامه داره ….نوشته ترانه

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *