دخترخاله کس تپل

0 views
0%

اون دوسال از من بزرگتره وقتی که بچه بودیم زیاد با هم بودیم تا اینکه یه کم بزرگتر که شدم .اون جلوی منلباسای تنگ و چسبون میپوشید و یا اینکه جلوی من لباسش رو عوض میکرد و منم که تازه فهمیده بودم که دختر چه نعمت گرانبهایی هستش از فرصت استفاده میکردم و قشنگ پایان بدنش رو ورانداز میکردم واقعاوقتی او پستونهای قشنگش رو زیر کرستش میدیدم دلم میخواست تا جایی که میتونم بخورمشون .یا اینکه وقتی پر وپای سفیدش رو میدیدم یا کونش رو از خودم بیخود میشدم ولی انگار اون اصلا به این چیزا اهمیت نمیداد و منم ازاینکه سر صحبت رو از سکس باز کنم میترسیدم ولی همیشه تو ذهنم کس توپول و سفیدش رو لیس میزدم.یه دفعه که من داشتم توی اتاقم با اینترنت کار میکردم و چت میکردم بدون اینکه من بفهمم اومد توی‬ اتاقم.وقتی که فهمیدم یه نفر تو اتاقه از ترس داشتم میمردم چونکه یه دستمم توی شورتم بود و داشتم سکس‬ چت میکردموبا یه دختره حرف میزدم (البته این رو بگم که توی رومهای ایرانی ها هیچ دختری رو نمیشه پیدا‬کرد که ویس و وبکم داشته باشه اگه زبانتون بدک نیست برین تو رو مهای خارجیا حالشو ببرین) آره همچینکه ما مشغول بودیم برگشتم دیدم که ویدا پشت سرم واساده.دست و پام رو گم کرده بودم . ولی اون با خونسردی کامل چیزی رو که همیشه دوست داشتم بشنوم گفت.گفت که چرا این همه خودتو زجر میدی مگه‬ دختر خالت مرده که با این خارجیا داری میچتی؟ من همین جور ماتم برده بود که دارم خواب میبینم یا اینکه منو‬ سر کار گذاشته. ولی اومد جلو . منم که فهمیدم نه ایندفعه شانس بهم رو کرده مثل ادمای قحطی زده که غذا پیدا‬ میکنن پریدم و شروع کردیم به لب گرفتن.واقعا که عجب لبای گرمی داشت. همین که داشتیم لب میگرفتیم و‬ من گردنشو لیس میزدم پیرهنش رو از تنش در اوردم و با دستام شروع کردم به ور رفتن با اون سینه های‬ بزرگ و سفیدش. کرستش رو سریعبدون اینکه بفهمم چطوری در اوردم و شروع کردم به خوردن پستونش‬ . وای که حالی داد.واقعا همونی بود که فکرشو میکردم. کیرم راست کرده بود اساسی بعد چند دقیقه که روی‬ پستوناش افتاده بودم.اون یواش یواش اوماد پایین و شروع کردبه دراوردن شلوارم و شورتم. و شروع کرد به‬ ساک زدن کیرم. وای داشتم میمردم از هیجان دیگه داشت ابم میومد بهش گفتم الان ابم میاد.اون بس کرد و رفت‬ رو تخت درازکشید منم پشت سزش رفتم و شلوار رو در اوردم و یه کم ار رو شورت با کسش ور رفتم و تو‬ دستم گرفتم کسش رو. یه کس توپول خوشگل . شورتشو دراوردم و شروع کردم به خوردن و لیس زدن‬ کسش.یه کس بدون موی صورتی.هرچی بیشتر میخوردم اه و اوه اون بیشتر میشد و داد و هوار راه انداخته‬ بود تا اینکه دیگه طاقت نیاوردمو میخواستم مثل دیوونه ها بکنم تو کسش که با ترس گفت من هنوز دخترم‬ . منم سریع مثل اینا که میخوادیه کاری رو تموم کنه کیرم رو کردم تو کونش.وای که چه حالی میداد.اوایل یه‬ کم سخت میرفت تو و دادو هوار ویدا به هوا رفته بود ولی بعد یه مدت همه چی عادی شد . تا اینکه ابم‬ داشت میاومد کیرم رودر آوردم و ریختم رو کمرش. بعد با هم رفتیم حموم و اومدیم و یه چند دقیقه ای دراز‬ کشیدیم.)البته بگم که ابن فرصت استثنائی در نبود داییم توی دفتر کارش که میشه گفت یه جوراییی زیر خونه‬ ماست رخ داد.من توی شرکت اون کار میکنم دختر خالم هم منشی اونجاست.نوشته سینا

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *