دختره بدبخت واسه استخدام باید ساک بزنه و کوس بده
سلام
تا الان فقط کامنت گذاشتم واسه داستانا ولی یه خاطره بود که بد نیست براتون بگم هرچی هم خواستین بگین آزاده
اوایل تابستان۹۶بود دوباره بازی کوئیز رو ریخته بودم و بازی میکردم یه لیگ ستاره زدم و بعدشم دیدم یکی پیغام داد این پاپیونت چه خوشگله گذاشتی آواتار والا من هرچی گشتم پاپیون پیدا نکردم همین طوری چت کردیم و گفت اسمش مژگان هست بعد یکی دوروز ای دی خواستم ازش اومد تو تلگرام چت کردن یکم گذشت رسیدیم حرفای سکسی گفت طلاق گرفته و یه پسر داره و شوهرش چون زود ارضا میشده جدا شده خلاصه که تو چت خیلی گرم بود کم کم رسید تماس تصویری قیافه بدی نداشت سینه های بزرگی هم داشت و کلا چیز خوبی بود تو ویدیو کال لخت شد یکی دوباری برام ازش خواستم بیاد خونم خونش کرج بود یه روز قرار گذاشتیم رفتم ونک دنبالش رسید و نشست ترک موتور راه افتادیم سمت خونه
حالا ساعت ۹صبح رسیدیم دم خونه و اومدیم بالا یه آبی خورد و پرید بغلم لب گرفتن یکم ناشی میزد لباساشو در آوردم و لباسای خودمو درازش کردم رو تخت شروع کردم ازش لب گرفتن و گردن و سینه آخ و واخش در اومده بود جداً که کس خوبی داشت یه لیسی زدمو شروع کردم چوچولشو میک زدن یه انگشتم تو کسش قشنگ حشری شده بود یه چند دقیقه ای خوردم کسشو تو یه دنیای دیگه بود خودش گفت بسه، دراز کشیدم یکم گردنمو خورد زبون میکشید رو سینم و کیرمو با دستش گرفته بود رفت پایین تخمامو لیس زد وبعدشم کیرمو کرد تو دهنش و یکم خورد دیدم دندونش میخوره گفتم بسه بیا بخواب گذاشتم دم کسش و فشار دادم داخل شروع کردم آروم عقب جلو کردن گفت آروم نه محکم بکن با سرعت یه چند دقیقه با تمام قدرت کردمش داشت آبم میومد سریع کشیدم بیرون ریختم رو شکمش کلی ماچم کرد و گفت دوبار ارضا شده یه نیم ساعتی گذشت دوباره شروع کرد ساک زدن و لیسیدن دوباره راست کردم همونطوری که خوابیده بودم نشست روش خیلی وحشیانه بالا پایین میکرد خیلی حریص بود بلندش کردم لبه تخت گذاشتمش از پشت کردم تو کسش حسابی مشغول کردن بودم اونم تو حال خودش یهو دیدم میگه جون بکن حامد جون بکن به روی خودم نیاوردم کارمو ادامه دادم و همونجا برش گردوندم یه بالش زیر کمر و کونش گذاشتم کردم تو کسش چشاشو بسته بود و با دستش سینشو فشار میدادخیس عرق شده بودم کس داغی داشت پاهاشو جمع کرد تو شکمش و همچنان میگفت محکم تر دیگه داشت آبم میومد کشیدم بیرون با دستش کیرمو گرفت نشست کرد تو دهنش با تمام فشارآبم خالی شد تو دهنش تموم شد هی قربون صدقم میرفت رفت دستشویی خودشو شست وامود بهش گفتم کسکش حامد کیه اولش حاشا کرد بعد دید ول کن نیستم گفت دروغ گفتم اسم شوهرمه آقا انگاری آب سرد ریختن رو ما نمیگم خیلی آدم درستی هستم ولی زن شوهر دار بدم میاد خلاصه تعریف کرد اون بدبخت روزی ۱۳-۱۴ساعت سر کاره که راحت میتونسته تلفن حرف
بزنه و تماس تصویری، گفتم جمع کن برو فقط بعد اینکه رفت نه زنگشو جواب دادم نه اس ام اس چند وقت بعدشم یکی از دوستای صمیمی رو دیدم گفت مژگان تو اینستا منو فالو کرده سراغ تو رو میگیره گفتم ببین چی میخواد بگو خبر ندارم ازش یه مدته برام تعریف کرد که بله با اونم تماس تصویری و قرار سکس گذاشتن به رفیقم گفتم ببین این شوهر داره میل خودته دوست داری بکنش ولی اون بدبخت گناه داره
زیاد سکسی نبود ولی واقعا نمیدونم به بعضیا چی باید گفت اون بدبختی که اینهمه جون میکنه واسه زندگیش چه گناهی کرده یه مورد بدتر از اینم پیش اومده که باعث شده یکسال یکی از رفیقامو نبینم بعدا مینویسم براتون