دختر ترشیده همسایه

0 views
0%

سلام .اسم اینو نمیشه خاطره گذاشت چون دیروز برام اتفاق افتاد.من یه پسر۲۹ساله تبریزی هستم لیسانس دارم ولی چون کار گیرم نیومده تو اسنپ مشغولم خانوادم تابستونا میرن روستا البته منم میرفتم ولی امسال نرفتم و این عمل مبارک نصیبم شددیروز ظهر یکم زودتر امدم خونه یه انتن خریده بودم تا تلوزیون و راه بندازم رفتم پشت بام و اون کهنه رو عوض کردم اومدم خونه دیدم وضع از اونی که بود بدتر شده دوباره رفتم و دوباره تا اینکه یخورده جواب داد منم دوباره رفتم که میله رو محکم کنم تازه کارم تموم شده بود که دیدم دختر همسایه اسمش راحله است و۳۲سالشه یه لیوان شربت البالو ریخته وبه من تعارف کردساختمان اونا یه بام ازما فاصله داشت که اونجاهم خالی بود و بالکنشون فقط نیم متر از سقف همسایه ارتفاع داشت ماله ماهم دقیقآ هم تراز بودرفتم طرفش و شربتو برداشتم گفت چی شد درستش کردی گفتم نه پدر ماهواره نصب میکردم راحتربود خندید منم ادامه دادم که چون توخونه تنهام حوصله ام سرمیره و از این حرفا بهم گفت فلش داری بده فیلم بریزم برات منم گفتم باشه وامدم خونه و فلشم روبرداشتم با اینگه میدونستم پره فیلم پرنوست بردم ودادم بهش وشمارمم دادم گفتم تموم شد زنگ بزن اینم بگم این دختره یه خواهرم داره هردوشون مجردن ویکی دوبار برای تزریق وفشار خون گرفتن اومده بود خونه ما ولی من نبودم وچندبارهم که تو بالکن دیده بودمش همش بی حجاب بود یبارم باسنشو گذاشت رونرده وشروع کرد به شونه زدن موهاش ولی من نمیدونستم کدوم خواهرست خلاصه یه ربع نگذشته بود که پیام داد.حیفم میاد فیلماتو پاکنم جاییم تو فلشت نیس گفتم من هموشو دیدم پاکش کن که گفت ولی من ندیدم.متوجه شدم ادای تنگارو در میاره یکم بی محلی کردم که پیام داد .تنهایی؟گفتم اره خوب گفت میخوام بیام خونتون منم با خونسردی جواب دادم باشه در بازه چند دقیقه بعدش اومد من کاملا خودمو گرفته بودم شبیه ادم باکلاسا اومدو نشست چایی دم کرده بودم بهش تعارف کردم گفت تو این گرما چایی منم گفتم نه پس بستنی گفت اخ میچسبه فلشو انداختم تلوزیون ورفتم ببینم چی زده دیدم یه فیلم که دیدم رو زده به روش نیاوردم گفتم بعدآ نگاه میکنم گفت بزن فیلمای خودت از یکیشون خیلی خوشم اومد منم دیگه دس دس نکردمو رفتم رو فیلما تو یکیشون که مرده ترتیب خواهرشو میداد نگه داشت گفت منظوم این بود یکم که نگاه کرد رنگش عوض شد یه جورایی سرخ شده بود رفتم کنارش نشستم بدون مقدمه دستشو برد سمت التم و شروع که به نوازش اندازه التم۱۵سانته وکلفتیش خوبه یکم که بازی کرد گفت تو کنجکدو نیستی ببینی من چی دارم منم با پررویی گفتم اگه نبری چشمه وتشنه برنگردونی چراکه نه وشروع کردم به نوازشش سینه هاش تعریف نداشت ولی باسنش حسابی دشت بود منم حسابب مالوندمش که خودش شلوارشو کشید پایین و همزمان منم کیرمو در اوردم و دادم دهنش یکم که خورد دیدم طاقت هردومون تموم شده گذاشتم دم کونش و اروم اروم فشار دادم تنگ بود ولی اصلآ گریه زاری وزاری نکرد وتحمل کرد تا تهش که رفت تو شروع کردم تلمبه زدن و یه ۵دقیقه بعدش همه ابمو خالی کردم تو کونش وسست افتادم روش قیافه دندانگیری نداشت واس همین لبو بوس وبیخیال شدم کم کم بلند شدو رفت ولی قول داد هروقت اراده کردم بیاد بده.قابل توجه فحش دهنده هااا تخمم هم نمیگزه چون ترکم داشامادا دییرنوشته Seavash

Date: July 7, 2019

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *