دختر سمپلر

0 views
0%

سلام دوستان.این داستان من مربوط به سال 87 هست و 3بار با دوست دخترم که 2سال از من بزرگتر بود سکس کردیم البته نه سکس کامل اما از این 3بار بار دوم رو واستون تعریف میکنم.من اسمم سعید هست و 45سال پیش توی یک سوپرمارکت کار میکردم.یک روز یکی از دوستام دیدم ماشین در سوپری پیاده شد با وسایل کارش که یک میز بلند و یم سایه بون بعد سلام و احوالپرسی فهمیدم سمپلر(همین کسایی که از شرکت ها بیرون سوپری ها وای میسن و محصولات یک شرکت رو تبلیغ میکنن) هست و به قول معروف بساطشو پهن کرداز قبل یک دختری اومده بود تو مغازه با یک کناری ایستاده بود و من دیدیم صاحب مغازه باهاش صحبت میکنهمن چند بار نگاش میکردم و اون محل نمیذاشتخلاصه این دیدن باعث شد من از دختره خوشم بیاد دوستم هم از این زبون بازا هست…خلاصهما به دوستمون بعد چند روز که اونجا بودن آمار دادیم گفتیم اینو واسه ما جورش کن.گفت باشهاولش صحبت کرده بود اما راضی نشده بود و زنگ زد گفت نشد ….راه نمیده و من بیخیال شدم.گذشت 2روز بعد زنگ زد گفت طرف راضی شدهمنم خوشحالگفت بیا باهاش حرف بزنخلاصه حرف زدیم و شمارمو دادم و تک زد.از اون روز به بعد با هم اس بازی میکردیم و شب ها تا ساعت 2 یا 3 اس میدادیمبحث سکس رو باهاش باز کردمبار اول قهر کرد و همه چیو تموم کرد صبح روز بعد اس دادم و گفتم خواستو تجربشو کنیم و هیچ منظوری نداشتمدر حالی که دیگه امیدی نداشتم دیدم اس داد گفت عصر فلان جا هستم بیامنو میگی از خوشحالی فهمیدم طرف ناز کردهخلاصه بار او هم اومد دقیقآ یاده می بود 18 شهریور 87 واقع] عجب روزی بود.بار اولمون بود و جفتمو حول شده بودیماما بار دوم رو میگم که خیلی حال دادخونواده رفتن بیرون از شهر واسه تفریح و من که آمارشون رو داشتمباهاش هماهنگ کرده بودم.جمعه بود و منم سر کارو پیچونده بودمتا همه رفتن منم اس دادم گفتم سریع بیا.خونشون نزدیک بود تقریبآ .نیم ساعت بعد رسید.واسش یک ادکلن خوشبو خریده بودم و بهش کادو دادم.بهش گفتم بریم تو اتااقم…ناز کردنازشو خریدم و از پله مه میرفت بالا باسن هاشو نگاه میکردم.از محبوبه بگمتقریبآ160 یا 165 خوشکلسفید با سینه های 75 و یک کس تمیز قهوه ایاستیل بدنس عالی بود.یک 5 دقیقه ای لب گرفتیم و بعد لباساشو یکی یکی در آوردم .بعد خودم هم لباسمو در آوردم.بعد کسشو با دست میمالوندم خیلی خوشش میومد و یک ربع ساعتی این کارو کردم 2 بار آبش اومدبعد اون کیر منو با دست بالا پایین میکرد..خیلی باحال بود.بعد من خوابیدم به طرف بالا و اون خوابید روی من.کیرمو گرفته بود میزد به چوچولشبعد خودم گذاشتمش روی کسش و آرو بالا پایینمیکرم .به جفتمو حال میداد.بعد خوابوندمش و از پشت لای پایی براش زدم.از اینکه درد بکشه خوشم نمیومد واسه همین تو کونش نکردم.بعد یکساعت که با هم حسابی حال کردیم آبمو ریختم رو کمرش.خیلی حال داد.بعد از یکبار دیگه اومد و لی بعد بهم پیشنهاد ازدواج داد که من طفره رفتم.واسه همین رفت.همیشه سکس باهاش واسم یکی از بهترین لحظه هام بود.همینطور واسه اون.خودش میگفت.همیشه به یادشم.ممنون از اونایی که تا آخرشو خوندن.4سال هست سکس نداشتم..امیدوارم یکی پیدا بشه.موفق باشید نوشته سعید

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *