درباره اولین سکس الی

0 views
0%

من 18 سالمه اسمم هم بماند که چیهراستش من از دوران راهنمایی دوست پسر داشتم اما راضی به سکس نشده بودم هیچوقت تا اوایل امسال…قدم 164 ایناست وزنم هم 60 بدن گوشتی دارم و خوشگل هم هستم نسبتا روزی رو یادم نمیاد که رفته باشم بیرون و یه دونه پسر حداقل دنیالم نیوفتاده باشه ( تعریف از خود نباشه )بگذریم خب گفتم که راضی به سکس نمیشدم اما بیش از حد حشری هستم و بیشتر با فیلم و داستان و اینا خود ارضایی میکردم اوایل امسال با یه پسری آشنا شدم که خیلی هم دوسش داشتم اون تنها زندگی میکرد از همون اول معلوم بود که منو برای چی میخواد اما من خر بودم نمیخواستم باور کنم بس که دوسش داشتم بهم گیر داد که برم خونش گفتم چرا خونت؟ گفت میترسم جایی بریم ببینه یکی مارو بیا خونه خیلی راحت تریم گفتم باشه قبلا تو اس ام اساش یه چیزایی گفته بود میدونستم چی در انتظارمه اما بیخیال شدم رفتم حموم تموم بدنمو زدم و یه شورت و سوتین خوشگل پوشیدم و تاپبا خودم گفتم بسه دیگه واسه یه بارم که شده باید امتحان کنم ( آخه گفته بودم که خیلی حشری بودم) خلاصه روزش رسید و من به بدبختی خونه رو پیچوندم و رفتم خونش خونش ساده بود مال خودش بود بزرگ هم بود اما وسیله آنچنانی نداشت خیلی کم هم تو خونش بود همیشه بیرون بود راستی نگفتم که 23 سالش هم بودرفتم تو رفتیم تو اتاقی که اونجا بود و نشستم بهم گفت بشین الان میام گفتم باشه تابستون بود اما اتاقش خوب خنک بود با کولر وقتی اومد بهم گفت وا تو که هنوز مانتوت هم درنیاوردی عزیزم گفتم خوبه هوا گفت پاشو دیگه پاشدم مانتوم رو در آوردم نشستم (تشک پهن بود تو اتاقش) از پشت خودشو انداخت روم بهش گفتم دیوانه پاشو له شدم شونه هامو فشار میداد بعد ولم کرد رفت دراز کشید منم همونطوری دراز کشیده بودم نگاش میکردم بهم گفت نمیای بغلم؟ گفتم نه گفت بیا دیگه و دستمو کششید تو بغلش دراز کشیدم یهو دیدم لباشو گذاشت رو لبامو شروع کرد به خوردن لبام همون موقع هم دستش رفت رو سینه هامو فشارشون میداد بهم گفت دربیار لباستو با حالت التماس بهش گفتم نه نمیخوام (موقع عمل که رسیده بود پشیمون شده بودم نمیخواستم) اما دیگه گیر افتاده بودم بهش گفتم نه بیخیال باید زود برم باشه یه وقت دیگه گفت نه دیگه زود تمومش میکنم قول میدم تاپمو در اورد سوتینم هم از پشت باز کرد سینه هامو یه فشار دد که گفتم آخخخخ گفت جوووون و شروع کرد به خوردن سینم سینه سمت راستمو میخورد و سمت چپی رو با دستش فشار میداد با زبونش با نوک سینم بازی میکرد خیلی خوشم اومده بود تازه داشتم لذت میبردم که دست کشید و گفت شلوارتو دربیار و خودشم تیشرتشو در آورد منم با اکراه در آوردم شلوارمو شرتمو خودش کشید پایین شلوارشم که در آورده بود خوابید کنارم و شرتشو در آورد دستو برد طرفش که بگیرمش گرفتمش تو دستم کیرشو داغ شده بود و سفتاونم داشت کسمو میمالید ازم یه لب گرفت و کیرشو گذاشت لای کسم همونطوری عقب جلو میکرد و با سینه هام ور میرفت بعد بهم گفت که راست بخوابم خوابیدم اومد وسط پاهام و کیرشو گذاشت لای کسم پاهامو خم کرد و تا جای شکمم داد بالا بعدم شرع کرد به تکون دادن بعد از 5 دقیقه خیلی حس درد مسکردم پون هم اینکه تموم وزنشو انداخته بود رو کسم هم اینکه خشک شده بودبهش گفتم بسه گفت ارضا شدی؟ گفتم نه درد میگیره گفت باشه همونطوری وسط پاهام نشست و سوراخ کونمو با تف خیس کرد گفتم نه نکن درد میگیره گفت نمیگیره عزیزم یواش میکنم سر کیرشو گذاشت و کرد گفتم آااخخخخخخخ نکن دردم میگیره داخل نمیرفت کیرش سوراخم خیلی تنگ بود گفت الان میره عزیزم وایسا یکم دیگه فشار داد تا سرش رفت داشتم میمردم از درد ناخونامو فرو کردم تو بازوهاش که پاهامو گرفته بود و بهش گفتم نکن توروخدا دارم میمیرم آخ با حالت گریه زاری داشتم بهش التماس میکردم اما اون حالیش نبود نصف کیرشو که کرد تو کشید بیرون و دوباره یه دفعه ای همشو کرد تو و ایندفعه بیشتر فشار داد که تا آخر رفت جیغ میکشیدم دوست داشتم گریه زاری کنم ولی نمیتونستم فقط میگفتم آخخخ نکن تورو خدا نکن وقتی تاته کرد یکم نگه داشت و بعدش شروع کرد به تلمبه زدن یواش میزد بعد منو خوابوند به بغل و دوباره از بغل کیرشو فرستاد داخل دید نه زیاد بهش حال نمیده گفت قمبل کنم من هر دفعه که کیرشو میفرستاد داخل میمردم اما آقا میخواست روش های مختلف رو امتحان کنه قمبل کردم دستشو گذاشت رو کونم و شروع کرد به تلمبه زدن کم کم داشتم حال میکردم خیلی آههههه میکشیدم دوباره در آورد فکر کردم آبش اومد اما دیدم باز میگه به پشت بخوا مثل همون روش اول که کرد اومد وسط پام یکم کیرشو فشار داد به سوراخ کسم که کیرشو گرفت گفتم هییی داری چیکار میکنی؟ یه خنده ای کرد و گذاشتش در سوراخ کونم پپاهامو گفت بذارم روی شونه هاش پاهامو گذاشتم رو شونه هاش و اونم تا ته کرد شروع کرد به تلمبه زدن اولش خوب بود اما بعدش خیلی محکم و تند شد خیلیییییی داشتم میمردم محکم خودشو بهم میزد مثل یه چکشی که داره یه میخو به دیوار میکوبه تموم کمرم درد میگرفت با هربار زدنش میگفتم آخ یواشتر یواشتر اما انگار نه انگار خم شد روم تا ازم لب بگیره اما لبام داشت میلرزید نمیتونستم لب بگیرم ازش یه کوچولو که لب پایینمو خورد بیخیال شد یه دفعه ای نگه داشت و خوابید روم و گردنمو خورد و بوسید بعدم کیرشو کشید بیون حس کردم خیس شد یکم کونم چشمامو بسته بودم بعد از چند ثانیه از روم بلند شد و رفت بیرون پاشدم داشتم میمردم از درد دیدم یکم از آبش ریخته رو تشک جا سوراخ کونم هم پر بود بلند شدم دستمال کاغذی برداشتم هم خودمو پاک کردم هم تشکو نمیتونستم راه برم حس میکردم هنوز کیرش داخل کونمه تقریبا تا دوروز درد داشتم و به زور دستشویی میرفتم روز اول که جز آب اون چیزی نمیومد ازمبعد از اون ماجرا 3 بار دیگم باهاش سکس داشتم اما نه به این شدت چون ایندفعه بی حسی زده بود و بهش گفتم دیگه نزن من تحمل ندارم برا همین سکسای بعدیم کوتاه تر بوداما الان پشیمونم چون اون منو فقط برای سکس میخواست و من عاشقش بودمخیلی پست بود چون آخرین استفادش هم ازم کرد و درست روز بعد از آخرین سکسمون برام بهونه آورد و باهام بهم زد ( فکر کنم زیاد ازم لذت نمیبرد)اینم از داستان من ببخشید اگه زیاد خوب نبودالی

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *