سلام بچههای سایت داستان سکسی … من رزی هستم خواستم یکی از هزاران سکسی که داشتمو واستون بنویسم، امیدوارم خوشتون بیاد. اول از خودم بگم که یه دختری هستم با قد ۱۶۷ و وزن ۶۵ موهای روشنو چشمای عسلی و گرد ( که میگن خیلی جذابه) سایز سینهام ۸۰-۸۵ تپل و کون برجسته و گندهای دارم با کمر باریک، و عاشقِ سکسیه بیاف دارم که به خاطره سکس باهاش دوست شدمو ۲ ساله باهاش دوستم، کیر خیلی کلفتو درازی داره فکر کنم ۲۰-۲۲ سانتی میشه با کلفتی ۶-۷ خیلی هم خوش استیله. خونهٔ مجردی داره که من بعضی وقتا شبها میرم پیشش، مشروب میخوریمو یه سکسِ توپ میکنیم اوایل بعضی وقتا در مورد سکس حرف میزدیم، من میگفتم دوس دارم سکسِ mfm تجربه کنم اونم میگفت fmf دوس داره و این بحث همیشه بی نتیجه میموند، چون جفتمون حسودی مون میشد.یه شب زنگ زد گفت دلش سکس میخواد و مشروبِ توپ گرفته که خودمو آماده کنم شب برم پیشش، منم که همیشه آمادهٔ سکس، بدو حاضر شدمو شب ساعت ۸ اومد دنبالم و رفتیم شام گرفتیم و رفتیم خونه. همین که رسیدیم تو آسانسور یکم لب گرفت ازم و سینه هامو مالید و انگشت کرد تا رسیدیم خونه. بساطِ مشروب خوریو مزه و شام رو حاضر کردم نشستیم باهم شروع کردیم به مشروب خوری. (جنبه مشروب خوریم بالاست و مست که میکنم خیلی سکسی تر و حشری تر میشم) کلی مشروب خوردیم و لباسامون رو در آوردیم و همش لب میگرفتیم و میمالیدیم همو که دستشو برد تو شورتمو کسمو که خیسه آب بود و مالید و انگشت کرد و انگشتشو میکرد تو کسم که منو بیشتر حشری میکرد که دیگه نتونستم و کیرشو از شرتش کشیدم بیرون و روی همون کاناپه که نشسته بودیم رفتم رو کیرش و آروم نشستم رو کیرش و کیرش تا ته رفت تو کسم، داشتیم دیوونه میشدیم، من خودمو بالا پین میکردم، همدیگرو محکم بغل کرده بودیم من کونمو بالا پایین میکردم، ۵ مین نشد که من دیدم دارم ارضا میشم تندتر بالا پایین کردم کونمو، لحظهای که آبم میاومد ثابت موندم رو کیرش، تو بغلش میلرزیدمو کسم که منقبض میشد و شل میشد، کیرشو فشار میداد که یهو بغلم کرد و ۲-۳ بار محکم کرد تو کسم و اونم آبش اومد و خالی کرد تو کسم و بیحال افتادم روش، هنوز تو بغلش بودم که کیرش از کسم اومد بیرونو آبش که تو کسم بود ریخت رو کیرشو تخماش، ۲ مین بغلش بودم که یکم حالم بهتر شد اومدم از بغلش بیرون و نشستم جلوش، زانو زدم و کیرشو کردم تو دهنمو همهٔ آبی که از کسم ریخته بود رو کیرشو خوردم و لیس زدم. پاشدم شورتمو پوشیدم و رفتم دستشوئی. اومدم دیدم پیکهای مشروبمون باز پره و منتظر من، ۲-۳ پیک دیگه زدیم و یکم شام و مزه خوردیم ساعت ۱۱-۱۱۳۰ بود که من باز حشری شدم و گفتم علی ( اسم بیاف ام) بریم رو تخت؟ اونم اوکی داد و من رفتم، تا اون بیاد شورتمو در اوردمو رو شکم دراز کشیدم و یه پامو جم کردم طوری که کس تپلم از پشت معلوم شه. اومد پیشم یه لبخند رضایت رو لبش بود، مست مست بودیم، دراز کشید پیشمو داشت کونمو پشتمو نوازش میکرد بعضی وقتا کسمو از پشت میمالید که منو حشریتر میکرد، که یهو دیدم سرشو از پشت آورده لایه پاهام و میخواد کسمو بخوره، پاهامو بیشتر باز کردم که راحتتر بتونه واسم بخوره، اونم مثل همیشه اول سوراخه کونم و لیس زد و بعد رفت پائینتر زبونشو کرد لایه چوچولم که من چشامو بستم ( میدونستم کارشو خوب بلده) زبونشو میکرد تو کوسمو تند تند زبون میکشید رو چوچولمو میک شون میزد ( من تا کیر تو کسم نره ارضا نمیشم اما با لیسیدن کسم حشریتر میشدم) گفتم بسّه دیگه، تا اینو گفتم یهو پاشد کیرشو از همون پشت کرد تو کسم، یکم تو کسم تلمبه زد که داشتم از حال میرفتم ( از پشت که میکرد تو کسم سر کیرش که گنده بود رو زیر دلم حسّش میکردم و این منو در حد مرگ حشری میکرد و لذت میبردم) دیدم با انگشتش داره با سوراخه کونم بازی میکنه(با اینکه کیرش خیلی کلفت بود و خیلی درد داشت اما دوست داشتم از کون بکنه) انگشتشو میکرد تو کونم و میگفت کیرم تو کست این انگشتمم دوس داشتی یه کیر دیگه بود تو کونت؟ اینارو میگفت و من حشریتر میشدم و صدای اه و نالهم کل خونه رو پر کرده بود، که دیدیم در میزنن… اول ترسیدیم که ساعت ۱۲ِ نصف شب کی میتونه باشه… آیفون تصویری بود که دید دوستش کیارش(کیارش یکی از دوستاش بود که تو تهران دانشجو بود و ترم آخرش بود و علی همیشه میگفت کیارش یکی از خوش کیرترین دوستاش که تعریفشو از دخترای دانشگاهشون و دوستاش شنیده بود، یه پسر قد بلند و خوشتیپ بود)، در رو باز کرد گفت الان میام پایین ( یعنی تنها نیستم، مهمون دارم، خودش میره پایین) رفت و اومد گفت تنها بوده اومده یه سر بهم بزنه، منم گفتم مهمون دارم اما نگفتم کیه مهمونم، رزی میخوای بگم بیاد بالا به آرزوت برسی؟من اول فکر کردم داره شوخی میکنه، خندیدم گفتم حتما گفت جدی بگم بیاد؟ دیدم علی مسته و حشرش زده بالا و جدی داره میگه، گفتم علی بعدا پشیمون نشی؟ گفت نه این ۱ ماه دیگه کلا از تهران میره چراغارو هم خاموش میکنم اصلا نبینه کی هستی گفتم اوکی و ته دلم هم خوشحال بودم هم نگران علی با کیارش اومد و یکم آروم حرف زدن که نفهمیدم چیا گفتن و علی به کیارش یکم مشروب داد و خودشم یکم دیگه خورد، واسهٔ منم ۱ پیک آورد که خوردمو ۳تایی مست مست بودیم که اومدن تو اتاق، من پشتم به در بود که قیافمو نبینه، دیدم انقد مسته که اگه ببینه هم بعدا یادش بره اومدن رو تخت علی سمت چپم و کیارش سمت راستم دراز کشید، من رو به علی بودم علی ازم لب میگرفت که دیدم کیارش از پشت چسبید بهم و دستشو رو بدنم میکشید و نوازشم میکرد و علی هم فقط بوسم میکرد، یه حسه خیلی عجیب و خوبی داشتم که بین ۲ تا پسر سکسی هستم داشتم از حشر میمردم که دره گوش علی گفتم که چرا نمیکنی؟ یهو گفت کیارش زحمتشو میکشی؟ کیارش گفت کیرم بوس میخواد، اومد بالا کیرشو گرفت سمت دهنم منم لبمو از لبای علی کشیدم بیرون و سر کیرشو کردم تو دهنم و واسش ساک زدم و کلی خوردمش که سیخ سیخ شد کیرشعلی هم انگشتش لایه کسم بود و داشت میمالید کسمو، با یه دستشم سینه هامو میمالید و کیرشو میذاشت لایه سینه هام. کیارش کیرشو از دهنم کشید بیرون و رفت پایین، پاهامو باز کرد، دست علی روی کسم بود، دستشو نکشید کنار با ۲تا انگشتش چوچولمو از هم باز کرد و کوسمو آماده کرد تا دوستش کیرشو بکنه تو کسم، سر کیرش که رفت تو کسم منو کیارش یه اه کشیدیمو علی یه جووووون گفت و چوچولمو میمالید، کیر کیارش جلو عقب میشد تو کسم علی هم لب میگرفت ازم و کوسمو میمالید، تو اوج بودم و فقط اه و اووه میکردم، کیارش یه چند مین کرد، بد کشید بیرون، علی گفت ۴ دستو پا شو، منم حالت داگی گرفتمو علی رفت پشتم یکم زبون زد به سوراخه کونم، بعد سر کیرشو گذاشت دم سورخمو آروم فشار داد تو که جیغم در اومد که کیارش بلافاصله کیرشو کرد تو دهنم اما علی باز کارشو بلد بود و میدونست چجوری بکنه که کمتر دردم بیاد، تقریبا همهٔ کیرش رفته بود تو کونم که کیر کیارش هم تو حلقم بود ، علی شروع کرد تلمبه زدن، منم کونمو میلرزوندم و تکون میدادم، خودمو جلو عقب میکردم، کیرش دیگه راحتتر میرفت تو کونم که من چشام سیاهی رفت یکم لرزیدم که علی خمّ شد روم و سینه هامو گرفت تا نیفتم، یه چند ثانیه لرزیدمو کم کم حالم بهتر شد که علی کیرشو کشید بیرون و حالت رو عوض کردیم و علی رفت خوابید رو تخت، من رفتم نشستم رو کیرش، یکم بالا پایین شدم، خوابیدم رو علی، کیارش اومد از پشت خوابید روم و کیرشو با دستش تنظیم کرد رو سوراخه کونم، گفتم کیارش ارووووووم،علی کیرشو کشید بیرون، کیارش سر کیرشو کرد تو یکم سوختم اما چون حشری بودم یه اوووف گفتم و اونم آروم همهٔ کیرشو کرد تو، ۱-۲ بار جلو عقب کرد، علی کیرشو با دستش صاف کرد، نشستم رو کیرش، حس کردم دارم جر میخورم، خیلی حشری بودم، کم کم تکون دادن کیراشونو، به نوبت میکردن تو و میکشیدن بیرون بعضی وقتا همزمان می کردن که جیغم در میاومد که ۵-۶ بار کردن من باز ارضا شدم و مثله ساندویچِ تست شده بودم، بین علی و کیارش میلرزیدم و جیغ میزدمو اه و اوه میکردم که کیارش محکم بغلم کرد یه آااااااااه کشید و حرکتش کمتر شد و داد میزدو اه میکشید و همهٔ کمرشو خالی کرد تو کونم و علی هم کیرشو تا ته کرد توم و اونم صداش در اومد و دیدم داره ارضا میشه، لبمو گذاشتم رو لبش و اونم خالی شد تو کسممممم،،، کیراشونو کشیدن بیرون انگار خالی شدم، کیارش افتاد اونطرف منم افتادم بینشون، بازم نوازشم میکردن قربون صدقم میرفتنو بوسم میکردن، یه ۱۰ مین تو همون حالت بودیم که کیارش پاشد رفت منم تا صبح تو بغل علی خوابیدم.من دیگه کیارش رو ندیدم که شنیدم ۱ بار علی گفت از تهران رفته و منو علی هم هیچوقت در مورد اون شب حرف نزدیمخییییییییییییلی حال داد و تصمیم دارم برای تولد علی یکی از دوستای سکسی مو بگم بیاد که fmf کنیم و علی هم یه حالی بکنه دوست داشتین بگید اونو هم بعد از تولد علی براتون بنویسمنوشته رزی
0 views
Date: November 25, 2018