درد میخاستم

0 views
0%

سلاممیخام داستان کون دادنم به بهرام رو بگم که فقط یکبار اتفاق افتاد ولی همیشه لذتش توی خاطرم میمونه.اول اینو بگم که رضا دوست فاب منه و به من خیلی تعصب داره و اصلا نمیذاره از خونه بدون اطلاع اون در بیام ولی یروز که با خونواده رفته بودم شمال اونجا با یه پسر تهرانی آشنا شدم.اسمش بهرام بود.طریقه آشنا شدن تا رسیدن به سکس از حوصله همه خارجه میدونم . بنابرین میرم سر اصل مطلب.توی ماشین بهرام نشسته بودم و کیرشو دستم گرفته بودم .بهرام همش از یه سکس خوب حرف میزد و اینکه واسه کون کردن باید روانشناس باشی بدونی طرفت چی میخواد.توی همین حرفا بود که کیرشو گذاشتم دهنم.کیر گرمو گوشتی بود زیاد دراز نبود ولی کلفت و گوشتی بود.یخورده با زبونم لیسش زدم که یهو بی هوا سرمو گرفت و فشار داد روی کیرش . هرچی زور زدم نتونستم بالا بیام فقط یادمه که مجبور شدم دهنمو وا کنم.دهنمو وا کردمو اوق زدم..داشتم بالا میاوردم چشام از فشار کیرش پر از اشک شده بود.اولین باری بود که حس کردم کیر داخل حلقم رفته.باور کردنی نبود . سرمو بالا کشید و گفت نفستو حبس کن میخوام آبت بدم..هنوز تصمیم نگرفته بودم که دوباره کیرشو تا ته کرد تو دهنم.ایندفعه کیرش مث سنگ سفت شده بود دو سه بار بالا پائین کرد و با یه فشار دوباره کیرشو فرو کرد توی حلقم نفسم داشت تموم میشد دستمو به نشونه التماس تکون دادم بلوزشو کشیدم همه کار کردم تا اینکه آروم کیرشو از توی حلقم بیرون کشید ولی هنوز به سقف دهنم چسبیده بود داشتم نفس نفس میزدم که کفت ببند دهنتو و البته خودش با دست زیر چونه ی منو گرفت و بست و آب گرمشو پاشید تو دهنم.وقتی کامل آبشو ریخت گفت میخوری یا با کیرم بفرستم تو ؟..بدون معطلی از ترس خفه شدن آبشو قورت دادم.بعد که کیرشو درآورد گفت آفرین پسر خوب معلومه پایه هستی ..این تلفن منه اگه خواستی هفته دیگه برمیگردیم تهران زنگ بزن بیا خونه.با همون حالتی که چشام پراز اشک بود گفتم چشم ولی به این فکر میکردم که برم و دیگه پشت سرمو نگاه نکنم.ما فردای اون روز رفتیم تهران طبق معمول رفتم پیش رضا حاضری زدم. رضا گفت میخام..ولی اولین بار بود که من اصلا میلی نداشتم ..با این حال گفتم باشه هر چی تو بگی..رضا گفت نه عزیزم اگه الان حال نمیکنی منم سکس زوری دوس ندارم..احساس بدی همراه با ترحم داشتم بنابرین علیرغم میلم رضا رو قانع کردم منو بکنه.رفتم خونه و به سکس با رضا فکر کردم.رضا خیلی مهربون بود ولی سکس امروز من با رضا اصلا حال نداد.نمیدونم .توی همین فکرا بودم که به یاد بهرام افتادم.یه چیز دوس داشتنی..یه خاطره دردناک ولی جالب منو بخودش میگشوند.میخاستم زنگ بزنم یادم اومد گفته بود هفته دیگه میاد.نمیدونم چرا اینقد دوس داشتم بهرام باشه..دوس داشتم کون دادن به بهرام رو هم تجربه کنم.از طرفی میترسیدم ولی درد شیرینی بود.زنگ زدم سلام کردم بهرام فورا منو شناخت گفت به به جنده لاشی ی خودم خوبی..کجایی…من همه ی این سوالا رو با یه کلمه جواب دادم..کی میای؟بهرام گفت اتفاقا من الان تو راهم قرار بود هفته بعد بیایم یکی از اقوام فوت شد داریم میایم.خیلی خوشحال شدم ولی سعی کردم نشون ندم..گفتم تو حتی واسه اون روز ازم معذرت خواهی نکردی؟بهرام گفت کاری نداره امشب بیا پیشم حضوری معذرت خواهی میکنم.گفتم آره به همین خیال باش…بهرام گفت آدرس رو واست اس ام اس میکنم چون میدونم دوس داری بیای.بای…از گستاخیش بدم اومد ولی دلم پیشش بود..اون راست میگفت من خیلی دوس داشتم بهرام منو بکنه..میدونستم وحشیانه و با درد خواهد بود ولی میخاستم داشتم دیوونه میشدم ده بار تلفن رو برداشتم زنگ بزنم ولی نزدم..دوس داشتم التماسم کنه ولی خودم میدونستم فایده ای نداره نه اون التماس میکنه و نه من از کیر بهرام میگذرم.ساعت ده شب به رضا شب بخیر گفتم و رفتم به آدرسی که بهرام داده بود.آیفونو زدم یه خانمی که گویا مامانش بود درو وا کرد..از اینکه دیدم بهرام پله ها رو پایین اومده دنبال من خوشحال شدم ..بی اختیار بهرامو بوسیدم اونم نامردی نکرد با یه دست منو چرخوند چسبوند به دیوار و شلوارمو پائین کشید و کیرشو تا ته فرو کرد تو کونم..از اینجا فهمیدم بهرام خیلی انتظار منو میکشید چون کیرشو کاملا چرب کرده بود..همچین کیرشو تا ته فرو میکرد که نفسم بند اومده بود دم داشتم ولی بازدم خبری نبود تا اینکه بعد از 10-15 ثانیه همراه با مکیدن گردنم کونمم پر از آب کیر بهرام شد.کیرشو یهو کشید بیرون که باعث شد آبش از تو کونم بریزه تو شورتم.بهرام گفت جمع جور کن خودتو که بریم بالا.باور نمیکردم ..گفتم باید برم خونه گفت بیا بالا یه چیزی بخورم گشنمه تا بعد یه حالی با هم بکنیم.منم از خدا خاسته رفتم بالا.بعد از شام رفتیم توی اتاق رضا یخورده نشستیم حرف زدیم و موسیقی گذاشت بعد کفت بیا پیشم روی تخت تا ماساژت بدم…رفتم دراز شدم روی تخت و بهرام هم کونمو پر از ژل کرد.البته روی کونمو و بعد هم ژل رو فرو کرد تو سوراخ کونم یخورده فشار داد حس کردم یه مایع سردی توی کونم ریخت..بدون مقدمه خوابید روم و یه بالش گذاشت زیر شکمم دستاشم حلقه کرد زیر گردنم و گفت با دستت کیرمو بزار دم سوراخ..گذاشتم اونم آروم فرو کرد.تعجب کردم بهرام چقدر مهربون شده بود…کیرشو نگه داشت تو کونم و پاهاشو مث غورباقه وا کرد..یخورده کیرشو بیرون کشید و بعد یهو فرو کرد تا ته طوری که حس کردم از توی نافم میزنه بیرون…نگه داشت دوباره محکم با کیرش ته کونمو کرد…درد داشت ولی هیچوقت به این خوبی کونم باز نشده بود..بهرام گردنمو مک میزد نفسشو پشت گردنم حس میکردم پاهام از سنگینیه پاهاش بی حس شده بود..حس میکردم سوراخ کونم از کونم جدا شده بود…بهرام با سرعت منو میکرد..گاهی کیرش عمودی میرفت تا پشت نافم و گاهی مث چوب توی کمرم میرفت .کل بدنم تکون تکون میخورد..باهام حرف میزد..بی اختیار با پایان دردی که داشتم ولی نمیدونم چرا خودمم کونمو تکون میدادم…سکس ما 5 دقیقه طول کشید..نوشته‌ شهیاد

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *