دل به دریا زدن

0 views
0%

مدل داگی وایساده بودم.واحمد با دست چپش موم.رو به عقب میکشید و بادست راستش رو باسنم.سیلی میزد و مشغول تلمبه زدن بود برخورد شکم.با باسنم صداش همه جا پیچیده بود وقتی کیرش رو میداد بیرون و میبرد داخل کونم میگوزید ضربه هاش محکم تر میشد با هر ضربش کل بدنم میلرزید به جلو میرفتم که احمد موهام رو به عقب میداد رو باسنم موج مینداخت تا کمرم حس میکردم سینه هام اویزون شده بودن و عقب و جلو میرفتن و گاهی هم یه دستی و حالی به سینم میداد داشتم لذت میبردم برعکس دفعه اول که همش درد بود و سوزشبا احمد تو بیتاک اشنا شدم 37 سالمه مجرد اصلا تو عمرم رابطه نداشنم و احساساتم رو با خود ارضایی خاموش میکردم احمد 50 سالش بود و تو بیتاک خیلی بهم گیر داد با این که عکس نگذاشته بودم حذفش میکردم باز میومد میگفت بیتاک جدید نصب کرده این قابلیت رو داره واسم عکس و فیلم سکسی میداد منم گاهی هوس میکردم خودارضایی میکردم.دو ماهی رو مخم بود اون واسه یه شهر دیگه بود کرد بود من واسه شمال کشور یه روز فکر کردم گفتم.اون که راهش دوره واسه شهر دیگست قبول کنم.بیاد ببینم اصلا هم خوابی جه حسی داره اخه تو این سن اصلا تجربه نداشتم به خاطر شغلم که کارمند بودم تو شهر خودمم میترسیدم دوست پسر بگیرم با مادرم زندگی میکردم تا این که دل رو زدم به دریا و قبول کردم.بیاد شهرمون یه ویلا اجاره کرد سمت کوه تا خونمون نیم ساعت راه بود اومد ولی تا 3 روز باز شک داشتم برم ولی هی اسرار میکرد که خلاصه قبول کردم.و اومد دنبالم ساعت 3 بود بعد اداره کنار یه پمپ بنزین پارک کردم جایی که خودش گفته بود مشخصات ماشینم رو دادم.اونم اومد کنارم ترمز زد پیاده شدم نشستم نشستن تو ماشین ولی اونی نبود که واسم عکس داده بود که گفت عکس خودم نبود ناراحت شدم خواستم پیاده شم که اصرار کرد یه دوری بزنیم که دیدم دم در ویلاش وایساد راه برگشت نبود با استرس و ترس وارد خونه شدم گلوم.خشک شد ازش اب خواستم بهم اب خنک داد خوردم.لیوان بهش دادم.و فورا بقلم.کرد اولین بار تو بقل یه مرد بودم.بدون مقدمه بعد بوسیدن زیاد مانتوم.باز کرد تیشرتم داد بالا سینم که 65بود انداخت بیرون من.به عقب رفتم.به دبوار چسبیده بودم.اونم با ولع زیاد میخورد از قدم بگم.175 وزن68 سفیدم کامل لختم.کرد پاهام میلرزید به پهلو خوابوندم از پشت کیرش کرد لای کونم بازی میداد از پشت سبنم میمالید و میبوسید منو از قبل گفته بودم دخترم.قول داده بود فقط لاپایی ارضام کنه بعد کلی ور رفتن با کس و سینه و کونم و خوردن کل بدنم از کون و کس و سینه که کل بدنم قرمز شد خوابوندم به پشت بالش زیز شکم کونم.بالا اومد دو طرف کون باز کرد با دو دستش توف مالی کرد روغن.زد با انگشت خواست باز کنه دردم اومد گفت شلش کن درد داشت باز توف بیشتری زد خنکی توف و روغن رو حس میکردم ماساژ داد بوسید سوراخم.رو باز انگشت کرد اینبار کیرش رو رو سوراخم.حس کردم.و دو دستش که دو طرف کونم.بود وزنش رو انداخته بود رو من با فشار کیرش رو داد داخل که دادم به اسمون رفت ادامه داد که زمین رو گاز گرفتم.سینم.به زمین داشت له میشد انگاری سوراخم تراشیده شد اشکم.در اومد شکمش رو رو باسنم.حس میکردم.فهمیدم.برد داخل میگفت نفس عمیق بکش واسه این که دردم نیاد نفس میکشیدم چند لحضه داخل نگه داشت بعد اروم.شروع به عقب جلو کردن کرد اروم.میگایید کون منو نگاهم.رو زمین به قرمزی فرش بود اشکم.از صورتم سرازیر بود و درد میکشیدم.به خودم.فحش میدادم من الهام با اون همه ادعا کارمند سختگیر و مقرراتی ابنجا زیر این مرد چه کار میکنم با هر تلمبش غرورم.بیشتر خرد میشد خصوصاوقتی سیلی دم کونم.میزد این یه تیکه گوشت افتاده بودم رو زمین گاهی دستش به سینم که کوچیک بود میزد و اخ جون میگفت و نوکش رو با انگشت میکشید صدای سیلی زدم کونم.اتاق رو گرفته بود یاد شغلم افتادم.که جایگاهم کجا هست و اینجا کجا بعد چند دقیقه یه چیز گرمی تو کونم حس کردم.ارضا شده بود خالی کرد تو کونم افتاد روم ده دقیقه میشد روم بود چشام بسته بودم تا پاشه پاشد بقلم خوابید شروع به خوردن سنم کرد کامل تو دهنش جا میشد انقدر خورد که کیرش بلند شد میخورد به شکمم از زمین بقلم کرد انداخت رو تخت اینبار دو تا بالش گذاشت زیر شکمم دوباره همون حالت چرب کرد کرد داخل کونم.بیحس شده بود تلمبه میزد صدای برخورد شکمش با کونم.اتاق رو گرفته بودسینم رو از پشت میمالید چند دقیقه تلمبه زد باز کونم.سوخت خالی کرد داخل کونم.منو برعکس کرد انقدر کوسم.رو خورد که اهم در اومد بدنم.لرزید ارضا شدم نایی نداشنم منو برد حموم.هم خودش هم منو شست از پشت بقلم کرد تو حموم.و سینم میمالید کیرش رو از پشت رو شیار کوسم.بازی میداد انقدر کرد تا دوباره ارضا شدم.پاهام.سست شد خواستم.بیوفتم زیر بقلم.رو گرفت و زیر زانوم.منو برد رو تخت خشکم.کرد یه نیم ساعتی دراز کشیدم.گفتم دیرم.شده گقت میرسونمت لباس پوشیدم.رسوند منو دم ماشینم رفتم خونه راه رفتن واسم سخت بود پنجشنبه بود فردای اون روز جمعه دوباره رفتم حموم.به کونم.که میسوخت دست زدم.یکم.خون میومد مادرم.دید بد راه میرم گفت چته گفتم.باشگاه بودم بدنم گرفت دردش ساکت نشد تا رفتم داروخانه وایسادم.خلوت شد از فروشنده که دختر بود گفتم از مقعد سوزش و خونریرزی کسی داره نگفتم.خودم.گفت یابست گرفت گفتم.نه رابطه داشت دوتا پماد داد یا یه پودری که بریزه تو اب گرم.ده دقیقه بشینه بعد دو تا پماد رو بزنه یه هفته طول کشید تا خوب شدم گفته بود اگه خوب نشه باید بره پیش پزشک احمد زنگ میزد ولی شمارش رو بلاک کردم از شماره دیگه زد باز بلاک کردم.که رفت شهر خودشون از شماره دیگه زد که کم.کم.باز مخم.رو زد باز اومد راضیم.کرد برد ویلا به همون روش خوابیده و به پهلو و داگی منو گایید چند بار الان که این رو نوشتم.از پیشش اومدم دفعه 5 که رفتم پیشش ولی کلا خطم رو خاموش کردم.که نتونه پیدام کنه محل کارمم نمیدونه کجاست روزایی که منو میگایید یاد حرف دوستم سال اخر دبیرستان افتادم.من میخاستم برم دانشگاه اون میگفت من نمیرم.همین دیپلم.خوبه دختر هر چقدر درس بخونه دکتر و مهندس هم.بشه ریس هم بشه باز باید زیر کیر یکی از همین مردا بره.نوشته الهام

Date: December 13, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *