دل و تن سپرده

0 views
0%

این خاطره برای بهمن 90هست.چون باگوشی میام به اجبار چند قسمتی شده.امیدوارم خوشتون بیاد..من خیلی از سکس میترسم اما در عین حال حشرم زیادهتا جایی که دوستهام هم بهم میگفتن وقتی ازدواج کنم همسرموبه زورو کشون کشون میبرم تو تخت که منو بکنهبرای این حشر ناتمامم دوست نداشتم bf داشته باشم که مدام ببینمشتا اینکه سال90 عشقمو پیدا کردمدیگه ترس از سکس مهم نبود برامواقعا میخواستم لبشو ببوسمو تنشو لمسش کنموقتی کنارم بودو دستاش تودستم بودنمیشد خودمو کنترل کنمتا به حال کسیو دوست نداشتموقتی برای اولین بار بوسیدمش خیلی گیج شدمتو راه پله رستوران بودیم نفسم بند اومدلبامو فشار داده بود برام دردخفیف جالبی داشتصداش کردم دوباره بوسیدمشانگار تازه کشف کردم چه حس محشریهبهم گفت وقتی زبونتو میخورم نکش بیرونیه وقت دیدی گازت گرفتم1لحظه خجالت کشیدم از بوسیدنشسخت بودتا عادت کنم و بیشترلذت ببرم ازرستوران رفتیم به1سفره خونه سنتی که اصلا دیدنداشتبعدازآوردن سفارشات،نشستم کنارش شروع کردیم حرفهای رومانتیک زدنمدام داشتم به بوسیدنش فکرمیکردمو اینکه چطورشیطنت کنیمسرم روشونه هاش بود که لبامو گذاشتم روگردن داغش شروع کردم به بوییدنش وبوسیدن همراه با مکیدن گردنشچندتا که بوسیدم سرموآوردبالاگفت توله سگ کبودمیکنیم زشتهخنده ام گرفت،شروع کرد به بوسیدن پیشونیو چشمو لپم داشت میومد سراغ لبام که چشام بستمدستم تو دستش بود بردسمت کیرشوقتی قلمبگیش حس کردم یهو ترسیدمفهمیدخندیدوگفت نترس عزیزم تانخوایش بیرون نمیاددوباره بوسیدمدیگه حشرکورم کردبهش گفتم نشون بده میخوام ببینمشگفت جوونچی میخوای؟فهمید خجالت کشیدم امااونقدرحشری بودم که باصدای آروم گفتم کیرتومیخوامگفت جوونبیامال خودته هرکاری میخوای بکندکمه های شلوارش که بازکرد1کیرگنده نیمه شق در آورددهنم وا موندباتعجب گفتم این کیر خرهخندید گفت شق نشدهضعف رفتم 1لحظهگرفتمش دستمپوست نرم و وجود سفتش1تناقض جالب داشتخواستم باتوجه به فیلمهای زیادی که دیدم براش جلق بزنم امادیدم راحت نیستچون پوستش ظریفهبهم گفت اگه بدت میاد نخورنگاهش کردم گفتم چندشببه عشق خوردنش کسم خیس شدسرمو خم کردم گذاشتم دهنمتاجایی که میتونستم بردم دهنم آروم بامکیش درش آوردموقتی کشیدم بیرون1آخ خوشگل گفت که دلم ضعف رفت براشبا زبونم به سرکیرش ضربه میزدم1بارهم سعی کردم توسوراخ کیرش ببرمخنده اش گرفت ازم خواست نکنمامامن بدجور از سرکیرش خوشم اومدخیلی نرم و خوردنی بودواسه همین با لبم هی میک میزدم وبازی میکردمخیلی کنجکاوانه رفتم سراغ تخماشتوفیلم دیدم میخورن میکنن تو دهنشونمنم بامکش کردم تو دهنمجالب بودکه 2تا چیز گرد و لیز تو1پوست پیچیده شده بودنبهم گفت آرومنکشدرد میادواسه همین بوسیدم تخماشو بابوسه کل کیرشو دور زدمبعد همشو کردم دهنم شروع کردم خوردنبالاپایین که میکردم هی قربون صدقه ام میرفتدیدم دستشوگذاشت رو سرم فشار میداد بره ته حلقمکیرش خیلی گندهمخصوصا واسه دهنمواسه همین درش آوردم تا گرفتگی دهنم کم شهوقتی کشید بیرون پرسید میتونی تا ته حلقت ببری بخوره به زبون کوچیکه؟گفتم دوس دارم جر بدهعق بزنمگفتجووونو چندتا انگشت کرد دهنم ساک بزنممنم دستم به کیرش بودگذاشتم دهنمو تاته فشار دادتو دهنمداشتم از عق خفه میشدم اما باحال بودتند تند سرمو تکون میدادماون هم شروع کرد به تلمبه زدن تو دهنمیهو حس کردم دهنم شور شدکه بعدش بهم گفت آبش داره میاد چه کنهسرمو داشت میکشید که کیرمو در بیارهاما با صدا بهش فهموندم بریزه دهنموقتیریخت حس کردم ته حلقم لزج شده سریع درش آوردمآبش داشت میومدخیلی پرش داشتحتی رو لباسامون و قالیچه آلاچیق ریختبلافاصله دستمال گرفت سمتم که بریزمش تو دستمالچون بار اولم بود حالم بدشدکلی ناراحت شدوعذر خواهی کردامابهش گفتم فقط مهم خوش گذشتن بهت بودخوب بود؟که بهم گفت بهترین تجربه ساک زدن واسش بودمن هم کلی کیف کردمنمیدونم چرا اما از آرامشش منم آروم شدم..امیدوارم خوشتون بیاد.شاید تجربه های بعدی هم نوشتم.راستی همین1قسمت این داستاننوشته گلسار

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *