دنیا برای تنوع

0 views
0%

سلام، من حمید هستم و دیپلم کامپیوتر دارممی خوام یه خاطره مربوط به همین چند روز پیش رو براتون بزارم. من 24 سالمه و چون تک پسر هستم معاف شدم و حالا 5 ساله که دارم کار می کنم و خونمون هم چون مادر و پدرم هر دو شرکت نفتی هستن و از صبح تا عصر سر کارن، برای پایان برنامه های مجردی به راهه. فقط من ظهر میرم خونه. راستی منم کافی نت دارم.یه روز ظهر که داشتم بر می گشتم خونه هوا نستا گرم بود منم چون می دونستم خونه غذا نیست یه پیتزا گرفتم و داشتم می رفتم خونه که دیدم یه خانم نسبتا خوشگل که بعد بهم گفت اسمش دنیاست کنار خیابون ایستاده. اول فکر خاصی نکردم ولی بعد فهمیدم که اصلا اینجا جایی نیست که تاکسی گیر کسی بیاد در هر صورت طرف یا منتظر کسی ایستاده که بیاد دنبالش یا اینکه . . . همه این فکرا در عرض چند ثانیه از ذهنم گذشت.خلاصه این ریسک رو کردم که برم سمتش رفتم جلوش ایستادم و گفتم می تونم کمکتون کنم؟ گفت میشه من رو تا سر همین خیابون برسونید؟ گفتم بفرمایید اونم اومد بالا. من که داشتم از آینه نگاش می کردم تابلو بود که خیلی صمیمی نگاه می کنه و فقط منتظر بود که من سر صحبت رو باز کنم. منم که فهمیدم این همونه که توی یه ظهر گرم تابستون فاز میده ببریش زیر دوش آب سرد و توپ بکنیش. بهش گفتم این وقت ظهر ماشین گیر نمیومد شانس آوردید که من رو دیدید گفت آره والا یه ساعتی هست که بیکار دارم میچرخم گفتم چرا بیکار می چرخید؟ گفت از سر کار برمی گشتم گفتم کارت چیه؟ گفت حالا . با یه حالتی گفت که اگه رک می گفت جنده لاشی هستم بهتر بود. خلاصه بعد از 20 دقیقه کس کس و شعر گفتن ما سر قیمت هم با هم توافق کردیم. قرار شد 3-4 ساعتی مهمون من باشه با نهار 40 بهش بدم. خیلی حشری شده بودم وگرنه اصلا 40 تومن ارزش نداشت . البته گوشت خوبی بود ولی من آدم خسیسی هستم. اینو بگم که تا حالا 7-8 تا دوست دختر داشتم و هر کدوم رو بالای 50 بار کردم به همین خاطر توی کل عمرم فقط 3-4 بار جنده لاشی کردم که 2بار هم به خاطر بچه ها که آوردن منم زدم.خلاصه ما دنیا جون رو بردیم خونه و نشست توی پذیرایی منم در رو قفل کردم و کلید رو بردم با خودم ( شما که بهتر می دونید به جنده لاشی ها نمیشه اعتماد کرد ) رفتم دست و صورتم رو شستم و با یه شلوارک و بدون شرت ( که البته همیشه ظهر تابستون همینطوری می گردم ) رفتم پیشش دیدم اونم مانتوش رو در آورده و با تاپ و شلوار نشسته روی مبل وقتی دیدمش حال کرم بدنش خیلی ناز و ظریف بود. منم چون یکم گرمم بود نشستم روبرو کولر تا خنگ بشم بهش گفتم اون پیتزا رو بیار نوشابه هم از توی یخچال بیار. شروع کردیم به خوردن بهش گفتم تو با این شلوار تنگ راحتی حالا؟ درش بیار. اونم گفت چشم منم که دیدم با شرت نشسته بهش گفتم بریم از مبل روی زمین. اومد نشست روبروم منم داشتم دید میزدم و غذا می خوردم که دیدم اون چیزی نمی خوره گفتم چرا نمی خوری؟ گفت آخه من دارم یه چیزی می بینم که دیگه میل پیتزا خوردن ندارم، به خودم اومدم دیدم کیرم از پاچه شلوارکم زده بیرون. اینو بگم که من کیرم تقریبا 25 سانتی میشه ولی زیاد کلفت نیست. به قول بچه ها باریک و سرعتیه کلفت و قدرتی نیست. بهش گفتم خب چرا تعارف می کنی؟ بگو می خوام بخورم. بلند شدم شلوارکم رو در آورد و پاهام رو باز کردم و دراز کردم گفتم بفرما بخور اون داشت می خورد ولی من هنوز داشتم نهار می خوردم که گفت اینقدر نخور نمی تونی بکنیا. منم با این حرف پیتزا رو گذاشتم کنار و آوردمش بالا شروع کردیم لب گرفتن اون با کیرم بازی می کرد منم که عشق سینه اون سینه های سفت اندازه طالبی رو می چلوندم. بعد به کمر خوابوندمش و شروع کردم به خوردن سینه هاش که گفت کسم رو میلیسی؟ منم ریدم بهش گفتم خفه شو بعد نشستم روی سینش و کیرم رو گذاشتم تو دهنش کیرم رو هم در میاوردم و تخمام رو میزاشتم توی دهنش برام میلیسید. انصافا هم خوب ساک میزد هم اینکه همه کار می کرد. تا سوراخ کونمم میلیسید. خلاصه بلندش کردم بهش گفتم دیگه بسه دمر شو بریم سر اصل مطلب. اونم که حسابی حشری بود گفت جووووووون بیا بکن. منم سر کیرم رو گذاشتم دم کسش و کم کم فشار دادم داخل که کولی بازی در نیاره همسایه ها بریزن پایین خلاصه حسابی کردم و اونم التماس می کرد که تا ته نکن رحمم پاره شد. ولی من که حالم خراب بود مثل اسب داشتم تلمبه میزدم. بعد برش گردوندم و از جلو کردم تو کسش و سینه هاش رو می خوردم تقریبا 15 دقیقه بود که داشتم میکردم بلند شدم گفتم به پهلو بخواب رفتم پشتش خواستم بزارم توی کونش که نذاشت گفت با این کیر که همه دل و رودم میریزه به هم منم که حوصله چونه زدن نداشتم گذاشتم دم کس و کردم باورم نمیشد که اینقدر کمرم سفت شده باشه تقریبا نیم ساعتی کردم تا آبم اومد و همه رو ریختم توی کاندوم اونم 2 بار ارضا شده بود. دیگه خودم رو بی حال انداختم روش تا یه نیم ساعتی بعد بهش گفتم بیا بریم توی حموم. گفت بازم می خوای بکنی؟ گفتم پ نه پ می خوام به یاد دوران کودکی حمامم بدی. کلی خندیدیم و گفت بریم. رفتیم توی حموم 2 تایی زیر دوش ایستادیم و من محکم بغلش کردم و یهو آب سرد رو تا آخر باز کردم خودم که به این کار عادت داشتم ولی اون مامانش گاییده شد و یه لحظه نفسش بند اومد نزدیک بود بیفته که البته من نذاشتم ولی کلی شاکی شد که من گفتم حرف نزن بشین ساک بزن تا آب گرم رو باز کنم اونم بدون چونه نشست و کیرم که خوابه خواب بود رو تا ته کرد توی دهنش. اینقدر قشنگ می خورد که بعد از 4-5 دقیقه دوباره کیرم بلند شد با خنده بهش گفتم یا میدی از کون بکنم یا زیر آب یخ نگهت میدارم تا منجمد بشی که البته اونم از کون دادن رو دوست داشت فقط دفعه قبل خواست ناز کنه. گفت نه تو رو خدا آب رو سرد نکن بیا. پشتش رو به من کرد و قنبل کرد منم که دیدم به به یه سوراخه سرخ ناز جلومه یکم با انگشت گشادش کردم بعد یواش یواش کیرم رو فرو کردم داخل. خیلی حال میداد اونم دستش رو از زیر برده بود و با تخمام بازی می کرد و کسش رو میمالی که یه بار دیگه ارضا شد و یه جوری آه می کشید که نزدیک بود آبم بیاد، یه 10 دقیقه کردم بهش گفتم بلند شو بشین رو کیرم که من دیگه اصلا حال ندارم اونم گفت باشه . خیلی حرفه ای بود لا مصب درست می دونست که چطوری باید کار کنه. خیلی حال کردم با این کارش. بعد یه فکر پلید به ذهنم اومد بلندش کردم کاندوم رو در آوردم گفتم بخور می خوام بریزم روی صورتت. گفت نه دوست ندارم بریز روی سینم ولی من که می خواستم توی دهنش خالی کنم زیاد حساسیت نشون ندادم و بهش گفتم باشه بخواب. اونم کف حمام خوابید و منم گذاشتم توی دهنش و هر چند ثانیه هم تخمام رو میذاشتم توی دهنش. حس کردم کم کم دارم میام وزنم رو انداختم بالاتر و کیرم رو توی دهنش جق میزنم و اونم فهمید ماجرا چیه ولی کاری نتونست بکنه منم هم آبم رو توی دهنش ریختو و در نیاوردن تا همه رو بخوره ولی کلیش رو ریخت بیرون و یکمش رو مجبور شد بخوره وقتی در آوردم کلی شاکی شد و داشت کس می گفت که منم زدمش به خنده و شوخی و یکم سینش رو خوردم و کسش رو مالیدم تا آروم شد. وقتی از حمام در آومدیم دیگه ساعت 4 بود و وقت رفتن به کافی نت که گفت هنوز 2 ساعت وقت داری برا کردن گفتم نه عزیزم مرسی دیگه جا ندارم. آخرش خواست شمارشو بهم بده ولی من نگرفتم. چون دوست دختر دارم و مکان هم همیشه به راهه هر وقت اراده می کردم می تونستم بکنم، اون رو فقط برای تنوع زده بودم.نظر فراموش نشه.مرسی. نوشته‌ حمید

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *