دوستی 2 روزه و سکس بعد اون

0 views
0%

سلاممن اولین بارمه داستان مینویسم من حسام 22ساله از تبریز هستمداستان ماله 2 سال پیشهمن با یه دوختر به اسم سارا دوست شدم.سارا قیافه معمولی داشت اما اندامش سکسی رنگ پوستش سفید و سینه های بزرگ و آبدار و شهوت انگیزشب داشتم بهش اس میدادم که بحث کشید به سکس که من ازش پرسیدم سکس کرده اون گفت نه اما دوست داره یکی بهش پیشنهاد بده پرسیدم دوست داره با من اولین تجربشو بکنه گفت آره و تو کون من عروسی شد.خونه خالی شد و من سارا رو آوردم خونه اول یکم استرس داشت که بعد رفع شد.شروع کردم به لخت کردنش وقتی سینه هاشو دیدم از هوش رفتم بزرگ بودنو…و 1 کس خوشکل و تمیز که تازه اصلاح شده بود و بعد اون شروع کرد به لخت کردن من که نوبت رسید به شرتم کیرم داشت میترکید از شهوتو داشت شرتمو پاره میکرد که اونم در آورد و گرفت دستش در همون حال لب رفتیم و بعد سینه های نازشو خوردم بعد اون رفت سراغ کیرم و گرفت دهنش خوب بلد نبود ساک بزنه اما بعد مدتی خوردن من کوسه اون رو شروع کردم خوردن خیلی خوشش میومد اون قدر خودم که به حالت ارضا شدن رسید و با یه لرزه شدید و سفت شدن بدنش ارضا شد.بعد نوبت من رسید که ارضا بشم یکم کرم آوردم و زدم دم سوراخ کونش و کیرم آخه چون دختر بود جلو پلمپ بود.اول خیلی سخت رفت تو کونش آخه خیلی تنگ بود و درد میکشید بعد یکم کردن از کون گشاد تر شد و درد اون هم کمتر منم که تاءخیر دهنده استفاده کرده بودم دیر ارضا شدم و 1 دل سیر از کون کردم اول به روش سگی بعد یه موتکا زیر کمرش گذاشتم و رو در رو کردمش.داشتیم لذت میبردیم تا اون جا که من ارضا شدم ور اون با این که قبول نمیکردم اما میخواست ساک بزنه منم چون از کون کرده بودمش رفتم کیرمو شستم یکم شل شده بود اما اون قدر ساک زد که باز بلند شد که بهم گفت بکنم تو کونش باز از کون کردمش وستاش بود که سارا از شدت شهوتی بودن گفت که از کس بکنمش خودشم نمیدونست چی میگه منم بد جور حالم بد بود و تو حال خودم نودم که کیرمو از کونش در آوردم و گذاشتم دم سوراخ کوسش عجب کوسی داشت سر کیرمو فرو برده بودم که 1 دفه جیغ کشید و من به خودم اومدم و زود در آوردم کیرمو و دوباره کردم تو کونش بعد این که باز ریختم تو کونش هر 2مون بی حال کنار هم خوابیدیم 1 ساعت بعد با صدای زنگ گوشی بیدار شدیم پسر داییم بود چون از جریان خبر داشت زنگ زد بپرسه که در چه حالی هستیم که سارا گفت دوست داره سکس با 2 تا پسر رو تجربه کنه منم به پسر داییم گفتم اونم اومد رسید شروع کردیم با هم کردن سارا. اون قدر از کون کردیمش که کونش به قول دوستم مسدوم شد.بعد 1ساعت تموم کردیم و شروع به پوشیدن لباس کردیم تا لباس بپوشیمم من سینه هاشو بازی میدادم آخه عاشق سینه هستمدوستان اگه داستانم هم خوب نبود به بزرگی خودتون ببخشید چون اولین داستان نویسیم بود و خواستم واقعیت رو بنویسمخوش باشید دوستاننوشته حسام

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *